خويشانم مرده اند
خويشاوندان مُردند
و من در قيد حيات
روز و شب آنان را ناله و زاري مي كنم
دوستان مردند
و اگر توانستي بود
خود را از ديار رنج رها مي ساختم
دوستان مردند
روزگار بدي است
براي آن كس
كه معناي ماندن را نمي داند
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|