10-24-2009
|
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267
508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قصه میرداماد
دختر شاه عباس شبی زمستانی برای امتحان بر در حجره میرداماد که طلبه ای جوان بود رفت وگفت غریبم امشب مرا جا بده وسید پذیرفت .دختر چون در حجره جا گرفت اذیت را شروع کرد سید توجهی ننمود وهر گاه وسوسه می شد یک انگشت خود را بر اتش می گرفت تا فکرش ارام شود وتا صبح پنج انگشت خود را سوزاندصبح دختر جریان را برای پدرش گفت وپادشاه نیز سید را طلبید ودخترش را به عقد ایشان دراورد وسید ملقب به میر داماد شد
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|