دونه جون بزار یکی یکی جواب سئوالاتت رو بدم اول که به نظر می رسه شهلا یعنی آنچه که لایق شاه باشه و از طرفی چشمی که به جمال یار دوخته شده از آن جهت خسته و خمار شده این یک
دوم در مورد معنی مصرع دل خویش را بگفتم چو تو دوست میگرفتم
یعنی هنگامی که با تو طرح دوستی می ریختم و تو را به دوستی انتخاب می کردم به دل یعنی احساس خود گفتم امید مدار به دوستی این معشوقه زیرا که بی وفایی از زیبا رویان عجیب نیست و البته صفت ایشان است.
اما بیت دوم: سری که با تو دارم در قالب پیامی به نسیم صبح دادم (چون با صفا و محرم راز است) که بتو برساند ای نسیم صبح غیر از تو کسی را محرم نمی شناسم و تنهای تنهایم این پیام را تو بر معشوقه من ببر
اما این که پرسیده بودی در مورد تعویض مخاطب و اینکه به نظر تو جالب نیست. اتفاقا در ادبیات فارسی این صنعتی است بنام التفات که طی آن شاعر مخاطب را عوض می کند و مثلا از سوم شخص بدوم شخص می رود و این عیب که نیست هیچ حسن هم هست تا آنجا که صنعت است در ادب گرانقدر فارسی
فرمایش دیگری هم اگر هست در خدمتم
یا علی مدد
|