نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 10-13-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ذوالقرنين (كوروش بزرگ)

از این داستان افراد کم شماری از مردم مکه و مدینه خبر داشته‌اند که آنهم بیشتر اهل کتاب بوده اند، و این نکته از سیاق چند آیه با جمله "یسئلونک عن ذی القرنین" و "قلنا یا ذا القرنین" و "قالوا یا ذی القرنین" به خوبی بهره گیری می‌شود، (از آن میان نخست برمی‌آید که در پیش از اسلام این داستان بر سر زبانها بوده ولی عده فراوانی از مردم می‌‌خواسته‌اند که درباره او بیشتر بدانند و یا اینکه می‌‌خواسته‌اند میزان دانایی پیامبر را از این موضوع جویا شده و او را به چالش بطلبند. بویژه اینکه اینگونه پرسشها را یهودیان درباره خضر و اصحاب کهف، از محمد (ص) می‌‌پرسیده اند.
دوم اینکه مرد با تاج دو شاخ شخصی سترگ و باورمند به خدا و روز جزاء و متدین به دین حق بوده و هدفش دادگری گستری و رفع ستم بوده و خداوند نیز به او در این هدف کمک نموده است و بنا بر نقل قرآن کریم که گفته است: "هذا رحمة من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء و کان وعد ربی حقا " .
و نیز گفته : "اما من ستم فسوف نعذبه ثم یرد الی ربه فیعذبه عذابا نکرا و ولی من آمن و عمل صالحا..." گذشته از اینکه آیه " قلنا یا ذا القرنین ولی ان تعذب و ولی ان تتخذ فیهم حسنا " که خداوند اختیار تام به او می دهد، خود گواه بر مزید کرامت و مقام دینی او می باشد، و می فهماند که او به وحی و یا الهام و یا بدست پیغمبری از پیغمبران تایید می شد، و او را کمک می کرده.
ویژگی سوم اینکه او از کسانی بوده که خداوند خیر جهان و رستاخیز را برایش فراهم نموده است. ولی خیر جهان، برای اینکه سلطنتی به او داده بود که توانست با آن به باختر و خاور آفتاب برود، و هیچ چیز جلوگیرش نشود بلکه تمامی اسباب مسخر و زبون او باشند. ولی رستاخیز، برای اینکه او گسترش دادگری و اقامه حق در آدمی نموده به صلح و بخشش و رفق و کرامت نفس و گستردن خیر و دفع شر در میان آدمی سلوک کرد، که همه اینها از آیه " انا مکنا له فی الارض و اتیناه من همه شی ء سببا " بهره گیری می‌شود.
افزون بر آنچه از سیاق داستان بر می‌آید که چگونه خداوند نیروی جسمانی و روحانی به او ارزانی داشته است. جهت چهارم اینکه به جماعتی ستمکار در باختر برخورد و آنان را عذاب نمود. جهت پنجم اینکه سدی که بنا کرده در غیر باختر و خاور آفتاب بوده، چون پس از آنکه به خاور آفتاب رسیده پیروی سببی کرده تا به میان دو کوه رسیده است، و از مشخصات سد او افزون بر اینکه گفتیم در خاور و باختر جهان نبوده این است که میان دو کوه ساخته شده، و این دو کوه را که چون دو دیوار بوده‌اند به گونه یک دیوار دنباله دار در آورده است. و در سدی که ساخته پاره‌های آهن و قطر به کار رفته، و بی گمان در تنگنائی بوده که آن تنگنا رابط میان دو قسمت مسکونی زمین بوده است. همچنین به او عمری طولانی داده شده بود. بنابر آنچه گفته شد هیچیک از مشخصات فوق با اسکندر مقدونی مطابقت نمی‌کند و تنها موردی که می‌‌تواند مصداق ان آیه باشد کوروش است زیرا هم کتاب‌ها تاریخی قدیم و هم موشکافی منابع جدید تاریخی و هم علوم باستانشناسی آن را تایید می‌‌کند ولی بر پایه آنچه در کتاب‌ها تاریخی و منابع اسلامی و یهودی آمده است و با نگرش به آثار باستانی کشف شده در ایران و عراق می‌‌توان گفت و با نگرش به اینکه کوروش دو شاخ گاو را مظهر قدرت می‌‌دانسته که زمین بر روی آن استوار است و آن را نماد و نشانه هخامنشیان ساخته و مجسمه‌های فراوانی از سر گاو و دوشاخ در بیشتر مناطق ایران و عراق از آن دوره به جا مانده است و تصویری نیز نقش شده به تازگی پیدا شده با فردی با کلاه خود همانند به کله گاو نر این پیکر می‌‌تواند به کوروش و یا یکی از شاهان پارسی باشد. پس، برداشت مفسران درباره نسبت دادن ذو القرنین به اسکندر و یا مردی از قبیله عرب در یمن قابل پذیرش بنظر نمی‌رسد.آنچه تا کنون بدست آمده تندیس‌هایی است از دوره ایلامی و هخامنشی که تاج شاخ دار دارند.
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "

ویرایش توسط Hiwa : 10-13-2009 در ساعت 10:08 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید