01-11-2008
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2007
محل سکونت: خوزستان
نوشته ها: 547
سپاسها: : 228
83 سپاس در 24 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
الهی ...
الهی مرا از خویش بیگانه ساز
ای مهربان ترین یار دیرینم تا جز برای تو نباشم.
الهی! در همه ی فصل ها با من باش. نمی دانم آشفتگی ام را با کدامین دستاویز به سامان بیاورم چرا که در پیشگاه تو به استغاثه نشسته ام. یک عمر نشان تو را جستجو کردم تا دانستم تنها برای یافتن تو باید به خودت متوسل شد. وگرنه صدف عمر چون منی، حاصلی جز حسرت و خستگی نخواهد داشت. پس، پروردگارم! اینک در آستانه ی درک حقیقت مرا دریاب. از فراق اگر میمیرم، آه سرد سینه ی بی حاصلم بی نام تو راه به جایی ندارد جز پیاده روی در خیابان رویت.
معبودم! خدای من! خیابان خاکی عشق مرا به معبد عشق های معصوم برسان.
__________________
یاد بگیر:
گاهی نباید ناز کشید، انتظار کشید، آه کشید، درد کشید، فریاد کشید…
تنها باید دست کشید و رفت…
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|