نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 01-07-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض باربَد موسيقيدان و شاعر دربار خسرو پرويز (628-590م)

باربَد
موسيقيدان و شاعر دربار خسرو پرويز، پادشاه ساساني(628-590م) و سازنده سي لحن از الحان موسيقي ايراني است.
او را از مردم جهرم، از شهرهاي فارس، دانسته اند، از تاريخ تولد و مرگ او آگاهي نداريم و آنچه از زندگي او مي دانيم اندک و گاه آميخته با افسانه است در دوره ي آشکاني و همچنين در دوره ساساني دسته اي از هنرمندان بودند که آنها را خنياگري مي ناميدند. اين هنرمندان، که هم موسيقيدانان بودند و هم شاعر، داستانهاي قديمي را به شعر يا نثري آهنگين در مي آورند و همراه با سازهاي خود، براي مردم مي خوانند. آنهايي که توانايي و استعداد بيشتري داشتند، به دربار پادشاهان راه مي يافتند. باربد يکي از اين خنياگران بود که در نواختن بربط و سرودن شعر استاد بود و توانست به دربار خسرو پرويز راه يابد.
درباره چگونگي راه يافتن باربد به دربار خسرو پرويز گفته اند که سرکَش يا سَرگِس، رئيس و سر دسته نوازندگان، از روي حسد نمي گذاشت باربد به دربار او راه يابد. باربد چاره اي انديشيد و هنگامي که مهماني بزرگي در کاخ برپا بود، به کمک باغبان دربار در ميان درختان پنهان شد و به نواختن پرداخت. سرودهاي دل انگيز او توجه خسرو پرويز را جلب کرد و سبب شد که به دربار راه يابد و سپس رئيس خنياگران شود. باربد در دربار نفوذ بسيار يافت، معمولا او خبرهاي مهم را با آواز و ساز به اطلاع خسرو پرويز مي رساند. مثلا مرگ شبديز، اسب محبوب خسرو پرويز، را با آواز به او خبر داد. خسرو پرويز سوگند خورده بود هر کس خبر مرگ شبديز را بياورد کشته خواهد شد.
چون شبديز مرد، هيچ يک از درباريان جرات نداشت که اين خبر را به خسرو پرويز بگويد. باربد با ساختن سرودي غم انگيز سبب شد که خسرو پرويز خود بگويد: گويي شبديز مرده است. لحن بيست و سوم از الحان باربد، به نام شبديز، در وصف اين اسب بوده است.
درباره ي مرگ باربد نيز روايت ها گوناگون و افسانه آميز است. مثلا نوشته اند که سرکش، رقيب باربد، که به مقام و موقعيت او در دربار و نزد خسرو پرويز حسادت مي ورزيد او را زهر داد و کشت.
باربد به مناسبتهاي گوناگون مانند نوروز، مهرگان و در جشنهاي درباري شعر مي سرود و براي آن آهنگ مي ساخت. اين آهنگ ها به نام الحان باربد يا سي لحن ناميده مي شده است. نغمه هايي که در ستايش خسرو پرويز بود، به نام سرودهاي خسرواني معروف شد.
باربد براي هر يک از روزهاي هفته و هر يک از روزهاي ماه نيز نغمه اي ساخته بود. او همچنين براي هر روز سال، يک قطعه موسيقي تنظيم کرده بود که آن را سيصد و شست نوا مي ناميدند.
در کتاب هاي تاريخ و در شعرهاي شاعران از هنر و مهارت باربد در ساختن آهنگ و نواختن موسيقي ياد شده است. نظامي گنجوي شاعر قرن ششم هجري در منظومه خسرو و شيرين حکايتهايي از باربد نقل کرده است. فردوسي نيز در شاهنامه داستان باربد و خسرو پرويز را روايت کرده است.
پژوهشگران معاصر معتقدند که دستگاه هاي موسيقي ايراني از آهنگ ها و نغمه هاي باربد تاثير پذيرفته اند.
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید