09-30-2009
|
کاربر عالی
|
|
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0
200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
ماجراهاي معروفترين دزدهاي ناشي ايران
ماجراهاي معروفترين دزدهاي ناشي ايران
هر كاري شانس ميخواهد، حتي دزدي و كلاهبرداري. معلوم نيست بعضي از مجرمها با اين هوش سرشار و شانس شكفته با چه رويي ميروند سراغ كار خلاف. يكي وسايلش را جا ميگذارد، آن يكي يادش ميرود قبلا هم از همين جا دزدي كرده و يكي ديگر از بخت خوشش يقه يك بوكسور را ميگيرد. اين هشدار كاملا جدي است: اگر نميتوانيد روي اقبالتان حساب باز كنيد يا موقع تقسيم هوش در صف ديگري ايستاده بوديد، لااقل دور تبهكاري را خط بكشيد. اين طوري هم خودتان راحتتريد، هم آن بنده خداهايي كه قرار است گير شما بيفتند. پليس هم دردسر نميكشد و آمار پروندههاي قضايي بالا و بالاتر نميرود.
احتياط كن
احتياط شرط عقل است. مخصوصا اگر براي دزدي به يك آپارتمان 5 طبقه رفته باشيد. يك دزد سحرخيز چند وقت پيش ساعت 7 صبح به يك ساختمان مسكوني رفت و دست به كار شد اما يك دفعه يكي از اهالي ساختمان را ديد. براي اينكه خودش را پنهان كند، به طرف پشت بام دويد و بعد سعي كرد از سيم آنتن آويزان شود و خودش را به كوچه برساند اما سيم پاره شد و او از طبقه پنجم سقوط كرد. دزد بينوا كه شانس آورده در اين حادثه زنده مانده بود، با دست و پايي گچ گرفته دستگير و راهي بازداشتگاه شد. يكي ديگر از همين دزدهاي بياحتياط براي سرقت به خانهاي در كامرانيه رفت اما وقتي ميخواست از لاي ميلههاي حفاظ وارد آنجا شود، گير كرد و هر چه دست و پا زد نتوانست خودش را خلاص كند به همين خاطر با داد و فرياد از همسايهها كمك خواست و كار به آتشنشاني كشيده شد و بالاخره بعد از بريدن نردهها او را نجات دادند البته بعد از اين كار پسر سارق به كلانتري 123 نياوران تحويل داده شد.
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|