نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 09-30-2009
آیـدا آواتار ها
آیـدا آیـدا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 438
سپاسها: : 0

16 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض .:: ادامه زندگینامه مولانا ::.

..

تربت و مقبره مولانا

تربيت مولانا در شهر قوانيه است .قوانيه كه اصلاكلمه يوناني است درآن زبان ايكونيومIconium آمده و در آثار مورخان اثرجنگهاي صليبي به صور ايكونيوم Yconium و كونيوم Conium و استانكونا Stancona ذكر شده است وآن اسلام به شكل قونيه تعريب گرديده است .قونيه كه خودنام ايالتيدر مركز آناطولي است از طرف مشرق به نيغده واز جنوب به ايجل وآنتاليا واز مغرب به اسپرته و افيون‌ واز جنوب‌ غربي به ‌اسكي شهرواز شمال ‌به ‌‌آنكارا محدوداست مقبره مولانا متشكل ازچندعمارت است كه بعضي ازآنها درعصرسلجوقي وبرخي‌درزمان سلاطين عثماني بناگرديده است .درآنجا تزييناتي از چوب و فلز و خطاطيهاي زيبا و قاليها و پارچه‌هاي قيمتي ديده مي‌شود .مقبره مولانا عبادتگاهي است كه درآن قبور بسياري ازكسان مولاناومريدان او قرار گرفته است. حجرات دراويش و مطبخ مولانا و كتابخانه نيز ملحق به اين بناست ومجموع آن به چند رواق تقسيم مي‌شود كه سبك همه رواقها گنبدي وشبيه يبگديگراست. صورت قبرها يي كه آن مشاهده مي‌شودهمه با كاشي فرش شده با پارچه‌هاي زربفت مفروش گرديده است. بر روي صورت قبر پدر مولانا صندوقي ‌از آبنوس ‌قرار دارد كه‌ خود از شاهكاري هنري ‌است موزه مولانا نسبتا غني است و پر از اشيا و آثار عصر سلجوقي و عثماني مي‌باشد اين موزه مشتمل بر مقبره مولانا و مسجد كوچكي و حجرات درويشان و رواقهايي پر از پارچه‌هاي زربفت وقالي است. بعضي از اين رواقها به نسخه‌هاي خطي قديم اختصاص داده شده است .

مدخل بزرگ تربت مولانا:

بارگاه مولانا رادر اصطلاح محل«درگاه» مي‌گويند اين بنادر1926 به صورت موزه اشياء عتيقه قونيه درآمد و در1954 موزه مولانا نام گرفت مساحت آن6500 مترمربع است. در طول قسمت غربي آن حجرات درويشان قرار دارد وديگر اطراف آنراديوارهااحاطه كرده است.مدخل موزه بزرگ ياباب درويشان‌ازطرف مغرب به‌سوي حياط موزه باز مي‌شود (شماره1 درنقشه ).درب ديگر به سوي حديقة‌الارواح گشاده مي‌شود كه سابقا گورستان بوده و امروز دروازه خاموشان نام دارد.دري نزديك حياط چلبيان به طرف شمال باز مي‌شود كه به باب چلبي معروف است. مدخل بارگاه مولانا از حياطي مي‌گذردكه بامرمرفرش شده وداراي حوض و فواره و متوضا (وضوگاهي) است كه دور آنرا نرده كشيده و در وسط آن فواره‌اي از زمان پادشاهان سلاجقه روم مانده استكه از اطراف آن آب مي‌ريزد در آن طرف صحن حياط مولانا درست مقابل بارگاه او حجره‌هايي وجود داشته كه با برداشتن ديوارهاي بين آن، آنها را تبديل به تالارهاي طولاني كرده و موزه‌اي زيبا ترتيب داده اند كه در آنها كتابهاي خطي بسيار و آلات و افرار درويشان و جامه‌هاي ايشان موجود است. در اين موزه قاليچه‌اي به شكل يك صحفه روزنامه ديدم كه از روي يك شماره روزنامه كه در قونيه به بهاي پنج ليره ترك منتشر مي‌شد زردوزي كرده بودند. بر بالاي اين قاليچه روزنامه عنوان ‌روزنامه ‌قونيه چنين ‌آمده ‌است.(نومرو1)، محل ادارسي آقشهر نسخه سي بش لير، (ده محرم1319) بر بالاي قسمت غربي درب درويشان اين سه بيت به تركي آمده كه مربوط به سلطان مرادخان بن سليم خان است:

شي سلطان مرادخان بن سليم‌خان يا پوب بوخانقلهي اوردي بنياد
اولالر مولويلر بونده ساكــــــــــن اوقونيه هر سحر ورد اوله ارشاد
گورب دل بو بناي ديد تاريــــــــــخ بيوت جنت اسا اولدي آباد


كتابخانه‌هايي چند در گرداگرد رواق مولانا قرار دارد كه از جمله كتابخانه دانشمند شهير و معاصر ترك عبدالباقي گل ـ پينارلي، و ديگر كتابخانه محقق معروف ترك جناب آقاي محمداندر Onder معاون نخست‌وزير و مدير كل اداره و سازمان فرهنگ و هنر كشور تركيه است.
در قرائت‌خانه مولانا (شماره 3 درنقشه) كتابهاي دست‌نويس ومرقعاتي به خط خوش وجود دارد كه آنها را در جعبه آيينه‌هاي بلندگذارده‌اند. ازجمله نسخه‌هايي كه‌درآنجا مشاهده كردم چند نسخه مذهب به قطع‌ رحلي ‌مربوط به سالهاي 1278، 1288، 1323، 1367،1371ميلادي ‌بود كه ‌نسخه‌ اول‌ مقارن با 676هجري ‌درقديمترين ‌نسخ مثنوي‌كه ‌به ‌خط خطاطي به نام محمدبن عبدالله مي‌باشد. ديگر ديوان كبير مثنوي به قطع رحلي مربوط به سال 1366ميلادي و ديوان سلطان ولد مربوط به سال 1323 ميلادي را در آنجا مشاهده كردم.
دربالاي مدخل حرم مولانا به خط خوش نستعليق برروي تابلويي نوشته شده «ياحضرت مولانا». سپس بر بالاي مدخل رواقي كه به حرم وارد مي‌شود اين بيت پارسي از ملاعبدالرحمن جامي نوشته شده است:

كعبة العشاق آمد اين مقام هر كه ناقص آمد اينجا شد تمام
بردولنگه درورودي بارگاه مولانا كه از چوب ساخته شده و به سبك رومي منبت‌كاري گرديده عبارت «سلطان ولد»، و عبارت «الدعاء سلاح‌المومن»، و «الصلاة نورالمومن» نقر گرديده است.
در نقره‌اي:
ازقرائت‌خانه مي‌توان از درنقره‌اي به بارگاه مولانا وارد شد. جناحين اين دربه قسمتهاي چهار گوش تقسيم مي‌شود و از چوب گردواست كه برروي آن روكشي از طلا و نقره كوبيده‌اند. بنا به كتيبه‌اي كه در آنجا موجود است اين در به امر حسن پاشا پسر سوقولو محمدپاشا وزير اعظم دوره عثماني در 1599 ميلادي ساخته شده است.

شبستان بارگاه مولانا

از در نقره‌اي به تالار مركزي بارگاه مولانا (شماره 5 در نقشه) وارد مي‌شوند كه آنرا «حضور پير»‌خوانند. اين تالار با گنبدهايي پوشيده شده و قبور بسياري برصفه بلندي درآن قراردارد. قبة‌الخضراء يا گنبدسبز مولانا برآن است (شماره 7 درنقشه). اين گنبددرست بالاي قبرمولانا قرارگرفته است. روي‌صفه درطرف چپ تالارزيرطاقديسهايي كه محوطه رابه دوقسمت سماع‌خانه ومسجدتقسيم مي‌كند، شش قبراست كه دردورديف قراردارند. اين قبورمتعلق به خراسانيان ودرويشاني است كه همراه مولانا وپدرش از بلخ به قونيه آمده‌اند. گنبدي كه بالاي قبرمولانا است ازداخل مقرنس و به نام قبه كرسي يا پست قبسي (شماره 9 در نقشه) خوانده مي‌شود. در سمت راست به طرف مقابر بزرگان خراسان و حسام‌الدين چلبي محرابي قراردارد به ارتفاع2 مترونيم كه برروي آن بر زمينه سياه به خط طلايي نوشته شده: «ومن دخله كان آمنا» ،و دومتر پائين‌تر كتيبه‌اي كوچكتر از چوب به شكل محراب نهاده‌اندكه برروي‌ آن نوشته شده: «شفاء‌الغلي ل لقاء‌الخليل».
برديوارتربت مولانا تابلويي به خط خوش وجوددارد كه برروي آن نوشته شده: «يا حضرت نعمان‌بن ثابت رحمة‌الله» كه مقصود امام ابو حنيفه است.

قبة‌الحضراء

قبة‌الخضراء يا گنبد سبز بربالاي رواق مقبره مولانا قرار گرفته است. چنانكه در پيش گفتيم بارگاه مولانا در جايي بنا شده كه سابقاقسمتي ازباغ علاءالدين كيقباد بودكه آنرا به پدرمولانا بخشيد و چون بهاء‌الدين ولد را در آنجا به خاك سپردند آنرا «ارم باغچه» ناميدند. ساختمان اين بارگاه بعد ازوفات مولانا آغاز شد، و در سال 1274 ميلادي مطابق با 673 هجري به پايان رسيد. اين بنا به نقطه گورجو خاتون زن سليمان پروانه، واميرعلاءالدين قيصر، و سلطان ولد، و به دست معماري هنرمندبه نام بدرالدين‌تبريزي ساخته شده بودويك شبستان ويك بام‌هرمي داشت. سپس در حدود سال 1396 ميلادي ابنيه ديگري بر آن افزوده شد. درزمان بايزيد دوم (1481ـ1512) ديوارهاي شرقي و غربي آنرا بر داشته و بناهايي بر آن افرودند و گنبد خضراء را برافراشتند. امروز اين بارگاه بنايي مربع و داراي 25 مترارتفاع است. گنبد اصلي اين بارگاه پوشيده از كاشيهاي لاجوردي است و از آنجهت آنرا گنبد سبز يا قبة‌الخضراء نامند. اين گنبد در پائين به صورت استوانه و در بالا مخروطي كثيرالضلاع است كه بر عرشه آن ميله‌اي از طلاوجقه‌اي هلالي نصب كرده‌اند. اين گنبد به تعداد ائمه اثني‌عشر داراي دوازده ترك است و شباهت بسياري به كلاه صوفيان قزلباش دارد، و ظاهرا معمار آن مردي شيعي مذهب بوده است. سه مناره در طرفين اين گنبد قرار گرفته كه مناره‌هاي چپ متعلق به مسجد سليميه و مناره طرف راست به مسجد كوچك تربت مولانا است.
برديوارشرقي‌زيرپنجره‌گنبدمولا ناباخط‌كوفي اين عبارات‌آمده است: «اعوذبالله من‌الشيطان‌الرجيم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم نقشت‌القبة‌الخضراء في ايام دولة‌السلطان‌المؤيد بتابيد الله‌المستعان بايزيدبن محمدخان علي يدالعبد الضعيف المولوي عبدالرحمن بن محمدالحلبي وانشد في تاريخه هذين‌البيتين :


هر كه خدمت كرد او مخدوم شد هر كه خود را ديد او محروم شد زير گنبد،
قبر مرمرين مولانا و پسرش سلطان ولد قرار دارد.


قبر مولانا پوشيده ازاطلس سياهي است كه توسط‌سلطان عبدالحميد دوم در1894هديه شده است. براين اطلس آياتي از قرآن با مهر پادشاهي نقش گرديده و خطاط آن حسن سري بوده است. ضريح اصلي مولانا از چوب بود و درقرن شانزدهم آنرا ازآنجا برداشته وبر قبر پدرش بهاءالدين ولد قرار دادند. ضريح بلند مولانا شاهكاري از منبت‌كاري دوران سلجوقيان روم است و آن توسط دو هنرمند يكي به نام سليم پسر عبدالواحد وديگري به نام حسام‌الدين محمد پسر كنك كنده‌كاري شده و در پيشاني و پهلو و عقب اي ضريح آياتي قرآني و اشعاري عرفاني از مولانا آمده است .

کتیبه ها و نوشتهای مقبره مولانا :

نخست كتيبه‌اي است بر قبر مولانا كه بر آن آية‌الكرسي را نوشته‌اند.
ديگر بر جبهه صندوق قبر مولانا كتيبه‌اي است كه اين عبارات به عربي بر آن نوشته شده است:‌
1ـ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم و به نستعين والعاقبة‌للمتقين و لا عدوان الي علي‌الظالمين.
2ـ قد صعد من‌زار هذالمرقد و هو مقبل مولانا سلطان علماء‌‌المشارق والمغارب.
3ـ نورالله‌الازهر في‌الغياهب‌الامام بن‌الامام بن‌الامام اسطوان‌الاسلام هادي.
4ـ الانام الي حضرة عزة‌ذي‌الجلال والاكرام موضع معالم‌الدين بعد.
5ـ اندراس آياتها منير مناهيج‌اليقين بعد انطماس علاماتها مفتاح خزائن.
6ـ العرش بحاله مظهر كنوزالفرش بقاله منمم بساتين ضمائرالخلائق بازاهيرالحقائق.
7ـ نور مقلة‌الكمال مهجة صورت‌الجمال قرة‌اطباق احداق‌العشاق محلي اعناق.
8ـ عارفي الآفاق باطواق محبة‌الخلاق محيط اسرارالفرقانيه مدارالمعارف‌الربانيه.

پس ازآن كتيبه‌اي است كه درقسمت پائين آمده و نام عبدالرحمن بن سليم معمار سازنده آن ضريح بر پايان آن آمده است:

1ـ قطب‌العالمين محيي نفوس.
2ـ العالمين جلال‌الحق والمله.
3ـ والدين وارث‌الانبياء والمرسلين.
4ـ خاتم‌الاولياء‌المكملين ذي‌المراتب.
5ـ والمنازل‌العليه والمناقب والفضائل.
6ـ السنيه محمدبن محمدبن‌الحسين.
7ـ البلخي عليه تحية‌الرحمن وسلامه.
8ـ و قد اتتقل قدس‌الله.
9ـ نفسه ور وح رمسه.
10ـ في خامس جمادي‌الآخر.
11ـ سنة اثنين و سبعين و ستمائه.
12ـ هذا ضريح من صنعة.
13ـ عبدالرحمن بن سليم.
14ـ المعمار عفاالله عنه.

در قسمت جلوي صندوق قبر مولانا اين نه بيت از ديوان كبير او يعني ديوان شمس آمده است:


1ـ بروز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر كه مرا درد اين جهان باشد
2ـ براي من مگري و مگو دريغ دريغ بيوغ ديو در افتي دريغ آن باشد
3ـ جنازه‌ام چو ببيني مگو فراق فراق مرا وصال ملاقات آن زمان باشد
4ـ مرا بگور سپاري مگو وداع وداع كه گور پرده جمعيت جنان باشد
5ـ فرو شدن چو بديدي بر آمدن بنگر غروب شمس وقمررا چرازيان باشد
6ـ ترا غروب نمايد ولي شروق بود لحدچوبحس نمايدخلاص‌جان باشد
7ـ كدام‌دانه‌فرورفت درزمين‌كه نرست چرا بدنه انسانيت اين گمان باشد
8ـ كدام دلو فرو رفت و پر برون نامد ز چاه يوسف جان را فغان آمد
9ـدهان‌چوبستي‌ازين‌سوي‌آن‌طر ف‌بگشا كه هاي وهوي تودرجولامكان باشد

سپس اين ده بيت از قسمت جلوي صندوق آغاز شده و پشت سر اشعار فوق آمده است، و آن ابيات نيز از ديوان كبير مي‌باشند:


1ـ زخاك من اگر گندم بر آيد از آن گر نان پزي مستي خزايد
2ـ خمير و نانوا ديوانه گردد تنورش بيت مستانه سرايد
3ـ اگر بر گور من آيي زيارت ترا خر پشته‌ام رقصان نمايد
4ـ ميابي دف بگورم اي برادر كه در بزم خدا غمگين نمايد
5ـ ز نخ بر بسته و درگورخفته دهان افيون آن دلدار خايد
6ـ بدري‌ زان ‌كفن ب رسينه بندي خراباتي ز جانت در گشايد
7ـ زهر سو بانگ ‌چنگ‌ و چنگ‌ بستان ز هر كاري بلا بد كار زايد
8ـ مراحق از مي عشق‌ آفريدست همان عشقم اگر مرگم بسايد
9ـ منم مستي و اصل ‌من ‌مي‌ عشق بگو از مي بجز مستي چه آيد
10ـ ز برج‌ روح‌ شمس‌الدين‌ تبريز بنزد روح من يكدم بتابد

در عقب صندوق قبر مولانا در قسمت هلالي و وتر صندوق باز اين ابيات از ديوان كبير آمده است:


1ـ چون جان تو مي‌ستاني چون شكرست مردن با تو ز جان شيرين شيرين ترست مردن
2ـ بر دار اين طبق را زيرا خليل حق را باغست و آب حيوان گر آرزوست مردن
3ـ اين سر نشان مردن و آن سر نشان زادن

در دور تا دور قاعده صندوق مولانا ابياتي از جابه جاي مثنوي بر گزيده شده و آنها را دنبال هم نوشته‌اند:


1ـ باز سلطانم گشتم نيكو پيم فارغ از مردارم و كركس نيم
2ـ باز جانم باز صد صورت تند زخم بر ناقه نه بر صالح زند
3ـ حال صالح گر بر آرد يك شكوه صد چنان ناقه بزايد متن كوه
4ـ چشم دولت سحر مطلق مي‌كند روح شد منصوراناالحق مي‌كند
5ـ صورت معشوقه ‌چون ‌شد در نهفت رفت ‌و شد با معني معشوق جفت
6ـ جسم ظاهرعاقبت خودرفتنيست تا ابد معني بخواهد شادزيست
7ـ آن‌ عتاب ‌ار رفت هم ‌برپوست ‌رفت دوست ‌بي‌آزار سوي ‌دوست ‌رفت
8ـ من شدم عريان ز تن او از خيال مي‌خرامم در نهايت الوصال
9ـ كارگاه گنج حق در نيستيست غره‌هستي‌چه‌داني‌نيست‌چيست
10ـ جمله استادان پي اظهار كار نيستي جويند و جاي انكسار
11ـ لا جرم استاد استادان صمد كارگاهش نيستي و لا بود
12ـ هركجااين نيستي‌افزون‌تراست كارحق و كارگاهش آن سراست
13ـ نيستي چون هست بالاتر طبق بر همه بردند درويشان سبق
14ـ زانكه كان و مخزن سر خدا نيست غير نيستي در انجل
15ـ چون‌ نه‌ شيري ‌هين ‌منه‌ تو پاي ‌پيش كان ‌اجل ‌گرگست ‌و جان ‌تست ‌ميش
16ـ ور ز ابدالي و ميشت شير شد ايمن آگه گرگ تو سر زير شد
17ـ كيست ‌ابدال ‌آنكه او مبدل شود خمرش‌از تبديل يزدان خل‌شود
18ـ هست از روي بقاي ذات او نيست ‌گشته ‌وصف او در وصف هو
19ـ چون زبانه شمع پيش آفتاب نيست ‌باشد هست باش ددر حساب
20ـ مي‌پرد چون آفتاب اندر افق با عروس‌ صدق‌ و صورت ‌چون‌ تتق
21ـ انهم تحت قباني كامنون جز كه يزدانشان نداند آزمون
22ـ در خور دريا نشد جز مرغ آب ختم كن و الله اعلم بالصواب

در جبهه راست صندوق قبر مولانا دو منبت‌كاري بطورعمودي چهارضلعي درمقابل هم قرارگرفته كه به سبك رومي تزئين يافته و نام صنعتگر آن چنين آمده است: «عمل همام‌الدين محمدبن كنك‌القنوي».

كتيبه‌اي ديگر در مقابل آن است كه بر آن اين عبارت به عربي آمده است: «ان وعدالله حق ولا تغرنكم حيوة‌الدنيا ولا يغرنكم بالله‌الغرور».

كتيبه‌اي در قاعده صندوق قبر مولانا به خط كوفي نوشته شده و اين كلمات از آن قابل خواندن است:
1ـ واحد………….
2ـ عليك باخوان……….. علينا
3ـ ان……………….
4ـ ………… قلنا اذا اموالك من زمانك
در قسمت جنوبي مرقد مولانا اطاقي ايت مه نام دايره چلبي و اكنون كتابخانه است.
بر روي پنجره‌اي كه آنرا پنجره نياز مي‌خوانند اين اشعار نوشته شده است:
درها همه بسته‌اند الا در تو تا ره نبرد غريب الا بر تو
اي دركرم عزت نورافشاني خورشيدو مه‌وستارگان چاكرتو

قبور ديگر:
درمغرب قبة‌الخضراء ونزديك بالا سرمولانا قبركراخاتون زن مولانا جاي دارد كه بر صندوق قبرش چنين نوشته شده است:
1ـ الله‌الباقي.
2ـ انتقلت‌المخدره‌المصوفه ثقية‌الذات.
3ـ مرضية‌الصفات رفيعة‌القدر مشروحة‌الصدر.
4ـ ذي‌الهمة‌العاليه والمناقب‌المعاليه عصمة.
5ـ الدين‌المخصوصه بصفات‌العاملين مريم‌الثاني.
6ـ بحرالمعاني مقبولة‌الحق محمودة‌الخلق والخلق.
7ـ صاحبة مولانا قدس‌الله سره.
8ـ كراخاتون رضي‌الله عنها و ارخلها الي.
9ـ حظائرالقدس اواها من دارالهوان.
10ـ الي جوارالرحمن اخير يوم‌الخميس‌الثالث عشر.
11ـ من شهر رمضان من شهور سنة احدي و تسعون و ستمائه.

صندوق قبر ملكه خاتون دختر مولانا نيز در همانجا جاي دارد و بر آن چنين نوشته شده است:

1ـ الله‌الباقي.
2ـ هذه تربت‌الست‌الزنانيه افتخار مخدرات.
3ـ العالم تاج مستورات بني‌آدم مكله خاتون.
4ـ ابنة سلطان‌المشايخ والعارفين قطب‌الاوتاد.
5ـ والمحققين وارث‌الانبياء والمرسلين.
6ـ جلال‌الحق والملة والدين قدس‌الله.
7ـ سر هما في‌ثاني عشر شعبان سنة‌ثلث و سبعمائه.

مرقد مظفرالدين چلبي امير عالم پسر مولانا (درگذشته در 676) نيز در آنجا قرار دارد كه كتيبه آن چنين است:
1ـ هذه تربة شمس.
2ـ مشارق‌المعالي تاج مفارق‌الاعالي.
3ـ مظفرالدين امير عالم‌بن.
4ـ مولانا سلطان‌المحبوبين جلال.
5ـ الحق والدين محمدبن محمدبن الحسين.
6ـ البلخي قدس.
7ـ الله سر هم نقله من دارالغرور.
8ـ الي‌دارالسرور في سادس جمادي.
9ـ الاول سنة ست و سبعين.
10ـ وستمائه غفرالله لهم.

ديگر قبر جلاله خاتون نوه مولانا كه بر كتيبه صندوق قبرش چنين نوشته شده است:
هذه قبر الست
الزاهدة الدار الطاهرة
جلاله خاتون حفيدة سلطان
العلماء والمحققين جلال‌الملة
والدين قدس‌الله روحهما
في عرة محرم سنة اثني و ثمانين و ستمائه

ديگر صندوق قبر ملكه خاتون دختر قاضي تاج‌‌الدين كه در سال 730 كشته شده قرار دارد و كتيبه آن چنين است:
الله الباقي
انتقلت الست المحرحومة المظلومة السعيدة
الشهيدة مقتولة الاولياء تاج‌المخدرات افتخار
المستورات ملكه خاتون نور الله ضريحها
ابنة اقضي القضاة مولانا تاج‌الملة والدين
ادام‌الله فضائله من دارالعرور الي دارالسرور
ليلة‌الاربعاء سادس عشر جمادي‌الاخر سنة ثلثين و سبعمائه
بالاخره قبر حسام‌الدين چلبي است كه بر صندوق قبرش چنين آمده:
1- هذه تربة شيخ‌المشايخ قدوة العارفين امام
2- الهدي واليقين مفتاح خزائن العرش امين كنزالفرش
3- جنيدالزمان بايزيد الدوران ابوالفضائل ضياءالحق
4- حسام‌الدين حسن‌بن محمدبن الحسين المعروف باخي ترك
5- رضي‌الله عنه و عنهم الارموي الاصل بماقال اميست كرديأ
6- واصبحت عربيأ قدس‌الله روحه في تاريخ يوم‌الاربعاء
7-في ثامن عشرمن شهر سغبان سنة ثلث و ثمانين و ستمائه

ديگر صندوق قبر نوه حسام‌الدين چلبي (درگذشته در 747) است كه بر كتيبه آن چنين آمده است:
انتقل من دارالفناء الي دارالبقاء
حسام‌الدين حسن‌بن صدرالدين محمد
بن‌چلبي حسام‌الحق والملة والدين نورالله
مضجعهم في يوم السبت التاسع و العشرين
شوال سنة سبع و اربعين و سبعمائه

قبورعده‌اي چلبيان كه ازخويشان مولانابودندودختران ايشان نيز درمعرب قبةالخضراء قرار دارد(شماره 8 در نقشه).به طرف مشرق قبةالخضرا قبور ذيل مشاهده مي‌شود:
بهاءالدين ولد پدر مولانا كه در عقب صندوق قبر مولانا قرار داردوبرروي صندوق قبرش اين كتيبه نوشته شده‌است:
الله الباقي
هذه تربة مولانا و سيدنا
صدرالشريعة منبع الحكمه
محي‌السنة قامع‌البدعه و قدوة
العالم العالم‌العامل الرباني سلطان العلماء
مفتي‌الشرق و الغرب بهاءالملة والدين
شيخ‌الاسلام والمسلمين محمدبن
الحسين‌بن احمد البلخي رضي‌الله عنه و عن
اسلافه توفي في ضحوة يوم‌الجمعه الثامن
10- غشر شهر ربيع‌الاخر سنة ثمان عشرين و ستمائه

شيخ صلاح‌الدين زركوب(درگذشته در 657)كه در بالاي صندوق قبرش چنين نوشته شده:
الله الباقي هذه تربة شيخنا
شمس‌العارفين علم‌الهدي و اليقين ملك‌الابدال كامل‌الحال و
القال امن‌القلوب الطالب المطلوب نورالله الاعظم برهان القوم
سلطان البصيرة طاهرالسيرة والسرة بحرالاسرار الالهيه ترجمان الرموز
لعيبة امام‌التقوي محرم عرائب‌النجوي بايزيدالعصر جنيدالزمان
صلاح‌الحق والدين ابوالمفاخر فريدون‌بن ياعيبسان
القونوي الذهبي قدس‌الله سره في عرة شهرالمحرم سنة سبع و خمسين و ستمائه

شيخ كريم‌الدين بكتيمور‌اوعلو يكي از‌مريدان مولانا كه استاد‌سلطان ولد‌بود(درگذشته در691)كه بر كتيبه صندوق قبر او چنين آمده است:
هذه تربة الشريفة فخرالاصحاب العارفين
الفائق‌العاشق والصادق شيخ كريم‌الدين
ابن‌الحاج بكتيمور المولوي رجمةالله عليه
قي تاريخ شهر ذي‌الحجة سنة احدي و تسعين و ستمائه

ديگر علاءالدين چلبي پسر مياني مولانا(درگذشته در660)است كه بر كتيبه صندوق قبر او چنين نوشته شده است:
الله الباقي هذه تربة
الصدر المرحوم علاءالدين محمدبن شيخ‌المشايخ
سلطان‌العلماء والعارفين جلا‌الحق والدين محمد
ين‌محمدبن الحسين البلخي افاض‌الله بركاته
علي‌المسلمين و خصص ولده بمزيد كل عناية
اواخر شوال سنة ستين و ستمائه

دیگر شمس‌الدين يحيي برادر مادري(فرزند خوانده)مولانا است كه كتيبه صندوق قبر او چنين است:
تربة امير شمس‌الدين يحيي
بن‌محمد شاه برادر مادري يا او
لاد مولانا قدس‌الله سره العزيز
در تاريخ هفتم ربيع‌الاخر سنه اثني و تسعين و ستمائه
ديگر قبور نجم‌الدين فريدون سپهسالار ،و اولو عارف چلبي ،وبيوك زاهد چلبي،و شمس‌الدين عابد چلبي ، و واجد چلبي پسر سلطان ولد و ديگر چلبيان و ساير دختران ايشان است.
رويهم 65 صورت قبر در بارگاه مولانا وجود دارد كه بالاي قبر مردان عمامه‌اي گذاشته‌اند،ولي قبر زنان بدون عمامه است.دورمقبره مولانا شمعها وشمعدانها واشياء نفيس نهاده‌اندكه همه آنها توسط مشتاقان و عشاق زيارت آن بزرگوار تقديم شده است.مقبره مولانا در قرن شانزدهم توسعه يافت و سماع‌خانه و مسجد كوچك به آن افزوده گشت.

منبع: مرکز گسترش اندیشه و عرفان مولانا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید