در ساختار شعر فاضل این ویژگی باعث تقویت محور افقی و به همان نسبت ضعف محور عمودی شده است. جستوجوی شاعر برای مضمونسازی سبب شده است تا ابیاتی قوی خلق شود كه با وجود قوت معنایی، رابطه مستحكمی بین آنها وجود ندارد. به تعبیر دیگر ارتباط دو مصرع، محكم است اما ارتباط ابیات مختلف با یكدیگر ضعیف است. گاه دیده میشود كه در یك غزل از موضوعات و آنات شاعرانه مختلفی سخن به میان میآید اما بین این مضامین ارتباط روشنی وجود ندارد و حتی گاه این گسست منجر به تنافر معنایی نیز میشود.
در این دو بیت كه در پی یكدیگر آمدهاند دو مفهوم متضاد بیان شده است. در لختی سخن از ماندن است و در لخت دیگر شاعر از رفتن میگوید.
یا در بیت دیگر شاعر میگوید:
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا با «هم» در آن دنیا برانگیزد
در این پیرانهسر سجادهای دارم كه میترسم
خدا با آن مرا از حلقه دوزخ بیاویزد
فحوای كلام در بیت اول شوریدگیهای عاشقانه است و در بیت دوم پرهیزهای پارسایانه. شاید بتوان گفت ضعف محور عمودی از ویژگیها، ناگزیر مضمونسازیهای شاعرانه است.
اگر به سه دفتر شعر فاضل در كنار هم نگاه شود، حالوهوا و سبكوسیاق دو دفتر قبلی را بهروشنی میتوان در دفتر «آنها» نیز مشاهده كرد و صاحب آن را شاعری صاحبصدا دانست.
چند قدمی كه بیشتر به پیش آییم همین یكدستی و قرابت میتواند پای ذوقمان را بگیرد و تصاویر و موتیفهای تكراری آن كمی ملالآور شود. بهنظر من مهمترین مشكل این دفتر همین تعدد تصاویر تكراری است. شاعر در موقعیتهای مختلف توانسته است از حداكثر ظرفیتهای برخی موتیفهای مورد علاقهاش بهره ببرد اما همین پایبندی به چند موضوع محدود، جهان تصویری شعر فاضل را كوچك كرده است. برخی از این موتیفها كه سابقه حضور در دو دفتر اول را هم دارند، از این قرارند: دریا، آینه، غبار، فواره، ساحل سجده، ماه و...
تصویر زیبایی كه شاعر از رفتوآمدهای موج به ساحل ترسیم كرده سبب خلق چنین بیت درخشانی شده است:
...