نمایش پست تنها
  #47  
قدیمی 09-08-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شرمم از آن است که نامت را بر زبان جاری کنم ...
و یا آنکه با همان قلم ، "ن والقلم ما یسطرون"که بر آن سوگند یاد کرده ای، بخواهم بر مصحف ، زیبایی تمام یعنی اسمت را رقم بزنم
چون به خاطر ازدیاد رذایل و ناپاکی های دهان وباطنم ، شرم از اوردن نامت دارم
تو را هم به دیگر نام صدا می زنم ...... ای فریاد رس ........
من در تمام برهه زندگی ام در کشاکش همه سختی ها و طی همه لطف ها و مرحمت هایت شاید سر بلند بوده ام .
ولی امروز ...
با تمام تفاسیر و وجوه معنی " کلانعام بلهم ازل " را به تصویر کشیدم
...یا اله العاصین...
من در جهل و قباهت رفتارم معترفم و دعایم "اللهم اهدنا صراط المستقیم "است
راستی هنوز نویدت را در گوش دارم ، با تمام ناشنوایی گفته هایت
"السابقون السابقون اولئک المقربون"
من می خواهم در بازگشت دوباره به سویت از دیگر مذنبین و نادمین سبقت بگیرم
چون چند صباحی دیگر "انا لله و انا علیه الراجعون " ...
می دانم که ای دوست نه گفتن برای تو نیست
چون تو را همیشه با "بسم الله الرحمن الرحیم " می شناسم
بزرگوار کلام من حرف سر به صخره خوردگان است ...
"از آن روزی که ما را آفریدی به غیر معصیت چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت گذز از ما گنه دیدی ندیدی "
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید