در رثاي پدر....
هو الحي
مي نشينم بر مزارت سوگوارت روز و شب
گشته قلبم غصه خوار و داغدارت روز و شب
قصه هجر تو سازم در وجودم زمزمه
رفتي و دارم به قلبم انتظارت روز و شب
در رثايت با تالم شروه خواني مي كنم
نام يادت مانده بر ما يادگارت روز و شب
تا تو رفتي حلقه ياران من از هم گسست
خاطري غمديده دارم در كنارت روز و شب
اي پدر رفتي و يادت مانده بر دل يادمان
ورد "حمد و سوره" دارم بر مزارت روز و شب
|