سید امیر حسین میر حسینی و اشعارش، اشعار سید محمد حسین میر حسینی
بیچاره کسی هست که دلدار ندارد
در شهر غریب است و مدد کار ندارد
فرمود به من پیر طریقت که عزیزم
دیوانه که با عقل و خرد کار ندارد
هر کس که شده کلب در خانه عباس
این منسب شاهانه بود عار ندارد
می گویم و از گفته ی خود ترس ندارم
میثم که هراسی زسر دار ندارد
گر پا بدهد سجده کنم رو به حریمش
عباس علی کعبه دادار ندارد
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|