رازی در شرح حال خودش نوشته است: «حوصله من در کسب دانش به آن اندازه بود که در یک فن، بیش از 20 هزار ورقه با خط ریز نوشتم و 15 سال از عمر خود را شب و روز برای نگارش کتاب «الحاوی» صرف کردم و بر اثر همین کار، قوه بینایی ام ضعیف شد و عضله دست راستم گرفتار سستی شد و از خواندن و نوشتن محروم شدم. با این حال از طلب باز نمانده ام و پیوسته به یاری این و آن می خوانم و به کمک ایشان می نویسم».
می گویند وقتی در آخر عمر از او خواستند تا چشمهای خودش را مداوا کند، گفت: «دنیا را آنقدر دیدهام که دیگر از آن خسته شدهام».
منبع: همشهری جوان، شماره 177، فرخنده ملکی فر
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|