وای من این غار را رفتم خیلی باحال بود....این هم عکس من از این مکان.مربوط به سال 87.!!!!یادش بخیر اون موقع کوروش کلی با من بحث کرد که چرا نیامدی پیش ما و این داستانها!!!!
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟
ویرایش توسط kiana : 10-26-2016 در ساعت 12:09 PM
|