نمایش پست تنها
  #1227  
قدیمی 05-07-2014
farzanehr آواتار ها
farzanehr farzanehr آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Mar 2012
محل سکونت: همدان
نوشته ها: 63
سپاسها: : 303

202 سپاس در 61 نوشته ایشان در یکماه اخیر
farzanehr به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض بخشی از کتاب بابا لنگ دراز

بخشي از كتاب بابا لنگ دراز اثر جين وبستر
از نامه‌هاي بابا لنگ دراز به جودي ابوت

جودي! كاملا با تو موافق هستم كه عده‌اي از مردم هرگز زندگي نمي كنند و زندگي را يك مسابقه دو مي‌دانند و مي‌خواهند هر چه زودتر به هدفي كه در افق دوردست است دست يابند و متوجه نمي‌شوند كه آن‌قدر خسته شده‌اند كه شايد نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در در پايان خط مي‌بينند. در حالي كه نه به مسير توجه داشته‌اند و نه لذتي از آن برده‌اند.
دير يا زود آدم پير و خسته مي‌شود در حالي كه از اطراف خود غافل بوده است.
آن وقت ديگر دير رسيدن به آرزوها و اهداف هم برايش بي‌تفاوت مي‌شد و فقط او مي‌ماند و يك خستگي بي‌لذت و فرصت و زماني كه از دست رفته و به دست نخواهد آمد.... جودي عزيزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشي كه از ديگران داريم آن‌ها را دوست داريم و به آن‌ها وابسته مي‌شويم. هر چه خاطرات خوشمان از كسي بيشتر باشد علاقه و وابستگي ما بيشتر مي‌شود. پس هر كسي را بيشتر دوست داريم و مي‌خواهيم كه بيشتر دوستمان بدارد بايد برايش خاطرات خوش زيادي بسازيم تا بتوانيم در دلش ثبت شويم.

دوستدار تو : بابا لنگ دراز
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از farzanehr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید