کوچهلره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون
ائله گلسین بئله گتسین
آرامیزدا سوز اولماسون
سماوارا اوت آتمیشام
ایستکانا قت سالمیشام
یاریم گدیپ تک قالمیشام
نه گوزلدیر یارین جانی
نه شیریندیر یارین جانی
پیالهلر ایرفتهدی
هر بیری بیر طرفدهدی
گورممیشم بیر هفتهدی
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
کوچه را آب و جارو کرده ام، تا وقتي يارم مي آيد گرد و خاک نباشد،طوري بيايد و برود،که هيچ حرف و حديثي در ميان ما نباشد،سماور را آتش کرده ام،قند در استکان انداخته ام،يارم رفته و من تنها مانده ام،چه قدر جان(خاطر) يار عزيز است،چه قدر جان(خاطر) يار شيرين است.. کاسه ( پیاله) یک هفته است یک طرف افتاده
و من یک هفته است که اونو ندیدم