یکی از دوستام دو سه سال پیش یه سوتی داد که هر وقت رئیس دانشگامو میبینم یاد اون روز میوفتم
با دوستم رفته بودیم پیش رئیس دانشگاه واسه یه مسئله ای
ایشونم بعد از شنیدن حرفای ما گفتن شما شماره تلفنتونو بذارین من باهاتون تماس میگیرم دوستمم گفت یادداشت کنین رئیسم تو گوشیش نوشتش بعد یه دفه دوستم برگشت به رئیس گفت میشه یه میس بندازین شماره شما هم بیوفته
من و میگی داشتم منفجر میشدم از خنده آخرشم نتونستم جلو خودمو بگیرم اومدم بیرون
|