05-23-2012
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نسخه جدید فونت نستعلیق عرضه شد
نسخه جدید فونت نستعلیق عرضه شد
تهران- نسخه جدید فونت نستعلیق با رفع برخی اشكالات گذشته، در وبگاه دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی به صورت رایگان قابل دسترسی است.
به گزارش شورای عالی اطلاعرسانی، دكتر 'بهروز مینایی' معاون فنی دبیرخانه این شوراگفت : طرح تولید قلم نستعلیق رایانهای با هدف گسترش استفاده از خط فارسی در نگارشهای رایانهای و پاسداشت فرهنگ غنی ایران اسلامی در خط تحریری و نوشتار نستعلیق انجام شده است .
وی گفت : این طرح دردستور كار دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی قرار داشت كه امسال با همكاری یكی از شركتهای خصوصی این فونت پیادهسازی و تولید شد و هم اكنون به منظوراستفاده عموم در وبگاه دبیرخانه قرار گرفته است .
وی ادامه داد: خط نستعلیق با توجه به تنوع ارتفاع قرارگیری حروف از خط مبنا یا خط كرسی نوشتاری، برای پیادهسازی و استفاده در ویراشگرهای متن مشكلات بسیاری ایجاد میكند .
معاون فنی دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی افزود: نسخه گذشته به رغم استقبال فراوان كاربران و دانلود حدود 400 هزار نسخه از وبگاه دبیرخانه، دارای اشكالاتی بود كه در نسخه جدید برخی از آنها رفع شده است.
مینایی یادآور شد كه نسخه جدید دارای امكان ایجاد كشیدگی به منظور زیبایی با رعایت قواعد خط نستعلیق در نوشتار است و این نسخه به تایید استاد خوشنویس 'امیراحمد فلسفی' نیز رسیده است .
وی گفت: دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی با عرضه رایگان این فونت، گام نخست را در احیا و به كارگیری فونت نستعلیق در محیط رایانهای برداشته و امیدوار است با كسب نظرات، مراتب ارتقا، پیشرفت و فراگیر شدن خط فارسی در محیط رایانه فراهم شود.
خط نستعلیق یكی از خطهایی است كه در نوشتن متنهای فارسی، اردو و گاه عربی به كار میرود. این خط بیشتر در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط هنرنمایی می كنند .
خط نستعلیق در اواخر سدهی هشتم و اوایل سدهی نهم هجری یعنی در عهد تیموری از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق خوشنویسی جدیدی برای خط فارسی در ایران بهوجود آمد كه 'نسخ تعلیق ' نامیده شد و بعدها به نام 'نستعلیق' شهرت یافت.
خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان است وابداع این خط را به هنرمندی به نام میرعلی تبریزی نسبت دادهاند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|