پنجره باز است.
خوابیده ام
مردی وارد می شود و
از عرضِ تختم می گذرد—
لحافِ هلوییِ راه راه،
و من بیدار نمی شوم.
یا آن مرد در حیاطم می ایستد
یا در اتومبیلی که چند بلوک آن ورتر پارک شده
می نشیند.
The window is ope
A man enters as I sleep, walks
across my bed--the peach-
striped duvet, and I don’t wake
Or he stands in my yard or sits
in a car parked a block away