مرا کسی نساخت خدا ساخت
نه آن چنان که" کسی می خواست"
که من کسی نداشتم
کسم خدا بود کس بی کسان.
او بود که مرا ساخت،آن چنان که خودش می خواست
نه از من پرسید نه از آن "من دیگر"م!!!
من یک گل بی صاحب بودم.
از روح خود در آن دمید
و بروی خاک و در زیر آفتاب
تنها رهایم کرد
"مرا به خودم واگذاشت"