رمضان در آینه شعر فارسی
مبارک باد آمد ماه روزه
رهت خوش باد، ای همراه روزه
شدم بر بام تا مه را ببینم
که بودم من به جان دلخواه روزه
نظر کردم کلاه از سر بیفتاد
سرم را مست کرد آن شاه روزه
مسلمانان، سرم مست است از آن روز
زهی اقبال و بخت و جاه روزه
بجز این ماه، ماهی هست پنهان
نهان چون ترک در خرگاه روزه
بدان مه ره برد آن کس که آید
درین مه خوش به خرمنگان روزه
رخ چون اطلسش گر زرد گردد
بپوشد خلعت از دیباه روزه
دعاها اندرین مه مستجاب است
فلکها را بدرد آه روزه
چو یوسف ملک مصر عشق گیرد
کسی کو صبر کرد در چاه روزه
سحوری کم زن ای نطق و خمش آن
ز روزه خود شوند آگاه روزه
(کلیات شمس، جزء و پنجم، ص 137)
رمضان، ماه روزه و ماه نهم از ماههای قمری بین شعبان و شوال است، رمضان در لغت به معنای تابش گرما و شدت تابش خورشید است. بعضی گویند رمضان به معنی سنگ گرم است که از سنگ گرم، پای روندگان میسوزد و شاید ماخوذ از «رمض» باشد که به معنی سوختن است چون ماه صیام گناهان را میسوزاند به این خاطر، بدین اسم موسوم شده است زیرا ماه رمضان موجب سوختگی و تکلیف نفس است. اما صوم و روزه که در این ماه تکلیف شرعی مسلمانان است عبارت است از احتراز از خوردن و آشامیدن و مفطرات دیگر از طلوع صبح تا غروب.
در قرآن مجید یک بار «رمضان» و چهارده بار صوم و صیام و صائمین و صائمات ... آمده است.
شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن ... ماه رمضان است که در آن فرو فرستاده شد قرآن ... دستور روزه در آیه 179 سوره بقره طرح شده است: یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.
از همان آغاز که رودکی پدر شعر فارسی، بلند بنای کاخ ادب را برافراشت، مفردات روزه، رمضان، صوم و صیام در آیینه شعر فارسی انعکاس یافتند. این انعکاس در تمامی انواع شعر مدحی، اخلاقی، تعلیمی، غنایی و رثا دیده میشود. در شعر شاعران دوره اول، کاربردها سطحی است و از اعلام ماه رمضان یا عید رمضان و مبارک باد گفتن آن فراتر نمیرود:
روزه به پایان رسید و آمد نو
عید هر روز بر آسمانت باد امروزا
(رودکی) همان بر دل هر کسی بوده دوست
نماز شب و روزه آیین اوست
(فردوسی 203/3) بر آمدن عید و برون رفتن روزه
ساقی بدهم باده بر باغ و به سبزه
(منوچهری به نقل از دهخدا) عید قربان بر او مبارک باد
هم بر آنسان که بود عید صیام
(فرخی به نقل از دهخدا)
جاهش زد هر چون مه عید از صف نجوم ذاتش زخلقت چون شب قدر از مه صیام گر در مه صیام شود خوانده این مدیح بر تو به خیر باد مدیح و مه صیام
(به نقل از دهخدا) خجسته باد و مبارک قدوم ماه
صیام بر اولیاء و احبای شهریار نام
(نزاری به نقل از دهخدا)
نزد خداوند عرش بادا مقبول
طاعت خیر تو و صیام و قیامت
(مسعود سعد به نقل از دهخدا) روزه دار و به دیگران بخوران
نه مخور روز و شب شکم بدران
(به نقل از دهخدا)
دیدگاه ناصر خسرو شاعر تعلیمی و دینی مذهبی اسماعیلیه از شاعران پیشین فراتر میرود وی اگر چه پرسشی را که از مستنصر بالله درباره روزه و دیگر احکام شریعت میکند بیجواب میگذارد:
و آنگاه بپرسیدم از ارکان شریعت کاین پنج نماز از چه سبب گشت مقرر؟ و ز روزه که فرمودش ماه نهم از سال و زحال زکات درم و زر مدور ...
(ناصر خسرو ص 512)
اما مخاطب خود را به تامل
درباره این حکم عبادی فرا خوانده میگوید:
چون روزه ندانی که چه چیزی است
چه سود است بیهوده همه روز تو را بودن ناهار
(ناصر خسرو ص 165) همه پارسایی نه روزه است و زهد
نه اندر فزونی نماز و دعاست
(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)
از نماز و روزه تو هیچ نگشاید تو را خواه کن خواهی مکن، من با تو گفتم راستی
(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)
تا نپذیرد ز توی زی خدای نیست پذیرفته صلاة و صیام
(ناصر خسرو به نقل از دهخدا)
سوی بهشت عدن یکی نردبان کنم یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام
(ناصر خسرو ص 58)
خاقانی شاعر تعلیمی علاوه بر آن که در شعر خود از مفردات صوم و صیام سود جسته است و صیام را از بهترین سکنات نفس دانسته است:
از جسم بهترین حرکاتی صلاة دان وز نفس بهترین سکناتی صیام دان
(خاقانی)
م : آوینی .کام