نمایش پست تنها
  #17  
قدیمی 07-11-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض گل هی کبود

ای همه گل های از سرما کبود ،
خنده هاتان را که از لب ها ربود ؟
مهر ،هرگز این چنین غمگین نتافت
باغ ، هرگز این چنین تنها نیود .
;
تاج های نازتان بر سر شکست
باد وحشی چنگ زد در سینه تان
صبح می خندد ، خودآرایی کنید !
اشک های یخ زده ، آیینه تان .

رنگ عطر آویزتان بر باد رفت
عطر رنگ آمیزتان نابود شد
زندگی در لای رگ هاتان فسر
آتش رخساره هاتان دود شد !

روزگاری ، شام غمگین خزان
خوش تر از صبح بهارم می نمود .
این زمان - حال شما ، حال من است .
ای همه گل های از سرما کبود !

روزگاری ، چشم پوشیدم زخواب
تا بخوانم قصه ی مهتاب را
این زمان - دور از ملامت های ماه -
چشم می بندم که جویم خواب را !

روزگاری ، یک تبسم ، یک نگاه
خوش تر از گرمای صد آغوش بود
این زمان ، بر هر که دل بستم ، دریغ
آتش آغوش او خاموش بود .

روزگاری ، هستی ام را می نواخت
آفتاب عشق شور انگیز من ،
این زمان ، خاموش و خالی مانده است
سینه ی از آرزو لبریز من .

تاج عشقم عاقبت بر سر شکست ،
خنده ام را اشک غم از لب ربود ،
زندگی در لای رگ هایم فسرد ،
ای همه گل های از سرما کبود ...!


فریدون مشیری
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید