نمایش پست تنها
  #110  
قدیمی 05-31-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Question عاشق جبرانم

نفصه شبی (4:21 صب)حس کتاب خوندنم گل کرده !
دارم جبران میخونم (زیبای خفته / جبران خلیل جبران/ مسیحابرزگر)
این یه تیکه از صفه 104 و 105 رو همیشه دوس داشتمو دارم........
مخصوصا که هم جبران فوق العادس هم مسیحا برزگر...........


When you meet your friend
on the roadside or in the market place,
let the spirit in you
move your lips and direct your tongue.

Let the voice within your voice speak to the ear of his ear


هنگامی که در راه و یا در کوچه و بازار دوستتان را میبینید
بگذارید روح تان
لب هایتان را به ترنُم درآورد
و زبانتان را رهبری کند
بگذارید صدایی که در صدای شماست ،
با گوشی که در گوش اوست
سخن بگوید...

غزل
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید