02-15-2011
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
یک غزل از ادیب فرهیخته و نامی کرد حضرت محوی ( ملا محمد بالخی )_(1836_1906 میلادی)
غزل
خانه ی عاشق نوازی ها پیش آباد باد
یار دادی شوخی و بی رحمی و بیداد داد
زلف را تا شانه زد دل ها بر آشفت این چه کرد
کرد صد دل را حزین و یک دل شمشاد شاد
چشم بر تیغند اسیر دامش ای طالع مدد
کایدش از صید خویش این بوالهوس صیاد یاد
هر چه از حد بگذرد گردد بلای دین و دل
آه من شاید کند از دست استعداد داد
عمر ها شد ما پرستار بت نفس خودیم
این چنین عمر تو چون زلف بتان بر باد باد
صورتش را هرکه دید او نقش بر دیوار گشت
یا رب این تصویر از کلک چه به ((بهزاد )) زاد
علم عشق از حضرت پروانه ((محوی)) یاد گیر
بر مدار اصلا مگر از سفره ی آزاد زاد
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|