نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 02-02-2011
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض داستان عشق استاد شهریار



شکوه های شاعر جوان از بی مهری های پری
در رفتار او تاثیری نمی کرد
و یاس و ناامیدی تدریجا بر شهریار غالب می گردید
و امیدوار بود که با گشودن زبان به نصیحت
پری را به راه راست حکایت کند:

☼☼☼

این نصیحت در دل و دل حامله است
این نصیحت ها مثال قابله است
مولانا

☼☼☼

در غزل سوزناک «جمع و تفریق»
شاعر زبان به نصیحت می گشاید
و ضمن لابه و التماس، کوشش می کند
با تکیه بر ناپایداری روزگار
شیدایی خویش را با فریاد به گوش پری برساند

☼☼☼

ای گُل، به شکر آنکه در این بوستان گُلی
خوش دار خاطری «ز خزان دیده» بلبلی

فردا که «رهزنان دی» از راه می رسند
نه بلبلی به جای گذارند و نه گلی

دیشب در انتظار تو جانم به لب رسید
امشب بیا که نیست به فردا تقبلی

خورشید و مه، دو کفه ی شاهین عبرتند
بنگر! که نیست طبع فلک را تعادلی

گلچین گشوده دست تطاول، خدای را
ای گل، بِه هر نسیم نشاید تمایلی

گردون ز جمع ما، همه تفریق می کند
با این حساب ...باز نماند تفاضلی

عمر منت، مجال تغافل نمی دهد
مشنو که هست «شرط محبت» تغافلی

ای باغبان که سوختی از قهرم آشیان
روزی ببینمت، که نه سروی نه سنبلی

حالی خوش است کام حریفان به دور جام
گر دور روزگار...نیـــــــابد تحــــــــولی

گر دوستان به علم و هنر تکیه کرده اند
ما را هنر نداده خدا، جز «توکلی»

عاشق به کار خویش تعلل چرا کند؟
گردون به کار فتنه ندارد، تعللی

شکرانه ی تفضل حسنت، خدای را
با «شهریار»، «عاشق شیدا» تفضلی







__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید