نمایش پست تنها
  #42  
قدیمی 01-04-2011
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


آب رادیاتور ماشین بخور محتاج نامردان نباش!


آدم دیوانه را بنگی بس است خانه پرشیشه را سنگی بس است!


اتوبوس من غصه نخور،منم یه روز بزرگ میشم!(ژیان)


اگر از عشقت نکنم گریه و زاری / به جهنم که مرا دوست نداری!


اگه الله کند یاری / چه اف باشد چه سوسماری!


اگر خواهی بمیری بی بهانه / بخور ماست وخیار وهندوانه!


التماس۲A!



ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم / تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!



ای روزگار / با ما شدی ناسازگار!


بپر بالا که گیر نمیاد!


باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم / من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!



بحث۳۰یا۳۰ ممنوع!




بخور و بخواب کارمه / الله نگهدارمه!




به مادرت رحم کن کوچولو!



تا جام اجل نکردم نوش / هرگز نکنم تو را فراموش!


تا سگ نشوی کوچه و بازار نگردی / تا کوچه و بازار نگردی نشوی گرگ بیابان!


تاکسی نارنجی / از من نرنجی!



تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!


جون من داداش یه خورده یواش!




جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی / چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!!




داداش مرگ من یواش / امان از دست گلگیر ساز و نقاش!




دختر ار بهر عفت میکند چادر به سر / نامه را از زیر چادر میدهد دست پسر!




درخت مکر زن صد ریشه دارد / فلک از دست زن اندیشه دارد!




در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای / سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!




دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهی / دل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهی!



دلبری دارم چو مار عینکی / خوشگل و زیبا ولی کم پولکی!



دنبالم نیا آواره میشی!




دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ / ای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ!




دودوتا هفتا کی به کیه!


حالا که خر تو خره ماهم پیرایدم(ژیان)


رخش بی قرار!


رقیف بی کلک مادر!


رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد / رنج دختر مادر کشید و لذتش داماد برد!



رود میرود اما ریگذارش میماند!




زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست!




زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون کش هست!




«zoor nazan farsi neveshtam»




ژیان عشقت مرا بیچاره بنمود / ز شهر و خانه ام آواره بنمود!


سر پایینی نوکرتم / سر بالایی شرمندتم(ژیان)


شب و روز رانندگی در جاده ها کار من است / از خطر باکی ندارم جون خدا یار من است!



شکر بترازوی وزارت برکش / شو همره بلبل بلب هر مهوش!



(اینو برعکس هم که بخونی همین میشه)



عشق میکروبی است که از راه چشم وارد میشود و قلب را عاشق میکند!



قربان وجودی که وجودم ز وجودش بوجود آمده است!


کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد / جاده از افتادگی از کوه بالا میرود!


گاز دادن نشد مردی / عشق آن است که بر گردی!



گدایان بهر روزی طفل خود را کور میخواهند / طبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند!



تمام مرده شویان راضیند بر مردن/ مردم بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند!



گلگیرم ولی گل نمیگیرم!


نوکرتم ننه!



یه بار پریدی موتوری دو بار پریدی موتوری آخر می افتی موتوری!



__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 06-03-2012 در ساعت 11:56 AM
پاسخ با نقل قول
5 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید