نمایش پست تنها
  #12  
قدیمی 12-10-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

يزيد عقائد خود را آشكار مى سازد



يكى از موارد صريح و روشنى كه يزيد اصولى ترين معتقدات اسلامى را يك باره انكار مى كند و بغض و عناد خود را نسبت به پيامبر عالى قدر اسلام صلى الله عليه و آله علنى مى سازد اشعارى است كه وى پس از شهادت حضرت حسين بن على عليهماالسلام ، هنگام ورود اسراء به شام در مجمع عمومى سروده است در آن روز كه فرزند معاويه در فكر كوتاه و ضعيفش ‍ خود را از هر نظر فاتح و پيروز مى ديد و تنها رقيب سر سخت و تسليم ناشدنى خود را كشته و خاندان مقدس آن حضرت را در برابر خود اسير مشاهده نمود آن چنان غرور و نخوت بر مغز پليدش غلبه كرد و قدرت كاذب او وى را سر مست ساخت كه به غلط تصور كرد كارها به پايان رسيده و تمام هدفهاى شيطانى و اصلى او و پدرش انجام گرديده و ديگر از اسلام و خاندان پيغمبر اسمى باقى نخواهد ماند در اين جا بود كه پرده از روى عقائد باطنى خود برداشت و افكار جهنمى خود را صريحا در آن مجلس ‍ بزرگ و عظيمى كه به وجود آورده بود روشن ساخت وى ضمن اشعارى گفت :



ليت اشياخى ببدر شهدوا

جزع الخزرج من وقع الاسل

لعبت هاشم بالملك فلا

خبر جاء ولا وحى نزل

لست من خندف ان لم انتقم

من بنى احمد ما كان فعل

قداخذنا منعلى ثارها

و قتلنا الفارس الليث البطل

و قتلنا القرن من ساداتهم

و عدلناه ببدر فالغدل

فجز يناهم ببدر مثلها

و با حد يوم احد فاعتدل

لو راوه لاستهلوا فرحسا

ثم قالوا يا يزيد لاتشل

و كذاك الشيخ اوصانى به

فاتبعت الشيخ فيما قدسئل

يعنى اى كاش پدران من ، آنهائى كه در جنگ بدر كشته شدند مى بودند و ناله هاى خزرج را از فرود آمدن نيزه ها مى شنيدند محمد (ص ) با ملك و حكومت بازى كرد نه وحى بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبرى داشت - من از قبيله خود نيستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگيرم آن چه كه او درباره پدران من انجام داد- ما خونى از على طلب داشتيم گرفتيم و سوار دلاور چون شير را كشتيم - ما در زمان خود بزرگان آنها را كشتيم و اين كار مساوى بود با آن چه كه آنها در بدر نسبت به قبيله ما انجام دادند. ما آنها را با آن چه كه در بدر نسبت به ما انجام داده بودند مجازات نموديم و در روز احد هم آنها را پاداش داديم .
اگر پدران من مى ديدند آن چه كه من نسبت به فرزندان احمد در كربلا انجام دادم هر آينه از كثرت شادى و سرور فرياد بر مى آوردند و مى گفتند اى يزيد دست تو شل مباد- اين انتقامى كه من از بنى هاشم گرفتم همان وصيتى است كه پدرم به من نمود و من هم فرمان او را متابعت كردم و خواسته او را انجام دادم .
در اين اشعار يزيد ديگر چيزى در دل نگه نداشت و آن چه كه در نهاد وى پنهان بد صريحا بيان كرد. فرزند معاويه در اين جا با صراحت داستان وحى و نبوت پيغمبر اسلام را انكار كرده و ادعاى آن را تنها براى به دست آوردن حكومت و قبضه كردن قدرت مى داند، يزيد در اين گفتار خود علنا از مشركين و كفار قريش كه در جنگ بدر شركت كرده بودند حمايت مى كند و بر مصائب آنان تاسف مى خورد!!
اين فرزند زاده هند از حادثه كربلا و شهادت فرزند رسول خدا سخت مسرور است و آن را به حساب انتقامى از كشته شدگان بنى اميه و مشركين در جنگ بدر مى گذارد، نوه بوسفيان در اين اشعار آرزو مى كند كه ايكاش ‍ پدران وى و دشمنان پيغمبر اسلام مى بودند و حادثه خونين كربلا را مى ديدند و آن گاه از خوشحالى و سرور نعره مى كشيدند و به او مى گفتند اى يزيد دست تو شل مباد!!! آرى اين است حامى دين و پناهگاه اسلام آن كسى كه مسئوليت مستقيم حفظ قرآن و آئين و مصالح ملت اسلامى را بر عهده گرفته است !!
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید