موضوع: معرفی فیلم
نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 09-21-2010
زکریا فتاحی آواتار ها
زکریا فتاحی زکریا فتاحی آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20

120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
زکریا فتاحی به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

مراکش - MOROCCO





سال تولید : ۱۹۳۰
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : جوزف فون استرنبرگ
فیلمنامه‌نویس : جولز فورتمن، بر مبنای رمانی نوشته بنو وینی
فیلمبردار : لی گارمیس و لوشن بالارد
آهنگساز(موسیقی متن) : کارل هاجوس
هنرپیشگان : گاری کوپر، مارلنه دیتریش، آدولف منجو، اولریک هوپت، جولیت کامپتن و فرانسیس مک دانلد
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۹۲ دقیقه


ـ "ایمی جولی" (دیتریش)، خواننده کاباره به مراکش می‌رود و در بدو ورود به ابراز توجه "لویسیه" پولدار و شیک‌پوش (منجو) بی‌اعتنائی می‌کند. او به زودی در یک کافه مشغول به‌کار می‌شود و با نخستین اجراء برنامه‌اش، به موفقیتی چشم‌گیر می‌رسد. توجه "ایمی" به یک لژیونر بی‌خیال به‌نام "تام براون" (کوپر) جلب می‌شود و کلید اتاقش را برای او می‌فرستد. یکی از محبوبه‌های "تام"، همسر افسری به‌نام "سزار" (هوپت)، دو مرد عرب را به سراغ "تام" می‌فرستد، ولی "تام" از پس آنان برمی‌آید و بعد با رد پیشنهاد "ایمی" برای رفتن به اروپا، برای مأموریت به صحرا می‌رود و "ایمی" می‌پذیرد که "لویسیه" حامی‌اش باشد. "سزار" در مأموریت کشته می‌شود و سربازان لژیونر وقتی بازمی‌گردند که "لویسیه" برای اعلام نامزدی‌اش با "ایمی" جشن گرفته است. "ایمی" برای دیدن "تام" می‌رود؛ دیدار آنان بی‌نتیجه می‌ماند، ولی وقتی دوباره لژیونرها برای مأموریت اعزام می‌شوند، "ایمی" پس از خداحافظی با "لویسیه"، همراه زنان عرب لژیون در صحرا به راه می‌افتد...
ـ نخستین فیلم هالیوودی دیتریش و دومین از هفت فیلمش با استاد که یک‌شبه از او ستاره‌ای جهانی می‌سازد؛ همچنین نقطه اوج همکاری فون‌استرنبرگ و دیتریش و شاید بهترین اثر مشترک آن دو سبک ویژه بصری فون‌استرنبرگ، در خلق فضای پر رمز و راز مراکش با صحنه‌آرائی همکار محبوبش هانس دربر و فیلمبرداری استادانه گارمیس اگرچه در آن سال‌ها با واکنش منفی منتقدان واقعیت‌دوست مواجه شد، اما امروز با گذشت دهه‌ها هنوز تکان‌دهنده و تماشائی است. فیلم اقتباسی از رمانی نه چندان قابل توجه است که مایه مورد علاقه فون‌استرنبرگ، "سرکوب و پنهان کردن"احساسات و عواطف"، را دربر دارد. صحنه‌ای که دیتریش در کافه با کت و شلوار و کلاه (نخستین زنی که بر روی پرده با لباس مردانه ظاهر می‌شود؟) برنامه اجراء می‌کند و نمای پایانی که در آن با پاهای برهنه به دنبال کوپر می‌رود، به یادماندنی هستند.


__________________

درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است

----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید