نمیدونم چرا ...
نمیدونم ... الان یکی از بچه ها که از وجود این تاپیک خبر نداشت مثل من فقط پست اولش رو توی تاپیک دیگه ای زد
من خوندم شاد و خوشحال شدم کلی شارژ شدم
یکی از دوستان نامه داد گفت اینجا رو قبلا بر پا کرده بودین
نمیدونم چرا اما از خوندن اینجا کمی حالم گرفته شد
کمی رفتم توی فکر ...
اول فقط به زیبایی های دوران کودکی فکر کردم اما اینجا بعد از خوندن نوشته های شما با خوندن نوشته ی شادی مینا و بقیه گذشت عمر رو احساس کردم
احساس کردم رفت خیلی چیزا رفت قداست پاکی کودکی جوانی خوشی
از جنگ گفتین ...
...
حالم گرفته شد. ..
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|