شعری از دکتر سید محمود انوشه
کسی بی خبر آمد مرا دست خودم داد
کسی مثل خودم غم کسی مثل خودم شاد
کسی مثل پرستو در اندیشه ی پرواز
کسی بسته و آزاد اسیر قفسی باز
کسی خنده کسی غم کسی شادی و ماتم
کسی ساده کسی صاف کسی درهم و برهم
کسی پر ز ترانه کسی مثل خودم لال
کسی سرخ و رسیده کسی سبز و کسی کال
کسی مثل تو ای دوست مرا یک شبه رویاند
کسی مرثیه آورد برای دل من خواند
من از خواب پریدم شدم یک غزل زرد
و یک شاعر غمگین مرا زمزمه می کرد
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
ویرایش توسط امیر عباس انصاری : 06-06-2010 در ساعت 01:02 PM
|