نمایش پست تنها
  #13  
قدیمی 04-26-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


پنهانی


می‌خواستم چشم‌های ترا ببوسم
تو نبودی، باران بود
رو به آسمانِ بلندِ پُر گفت‌وگو گفتم:
- تو نديديش ...؟!


و چيزی، صدايی ...
صدايی شبيهِ صدای آدمی آمد،
گفت: نامش را بگو تا جست‌وجو کنيم!
نفهميدم چه شد که باز
يکهو و بی‌هوا، هوای تو کردم،
ديدم دارد ترانه‌ای به يادم می‌آيد.
گفتم: شوخی کردم به خدا!
می‌خواستم صورتم را از لمسِ لذيذِ باران
فقط خيسِ گريه شود،
ورنه کدام چشم
کدام بوسه
کدام گفت‌وگو ...؟!
من هرگز هيچ ميلی
به پنهان کردنِ کلماتِ بی‌رويا نداشته‌ام!


__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید