اخبار راديو
متفاوت در راديو با فرار از زندان
ايوب آقاخاني متولد 1354 شهر تبريز و فارغالتحصيل كارشناسي ارشد ادبيات نمايشي از دانشگاه تربيت مدرس تهران است. آقاخاني اگرچه به عنوان يكي از كارگردانان و نويسندگان مطرح عرصه تئاتر به شمار ميرود، اما در راديو نيز توانسته نمايشهايي همچون كودك مدفون، مصاحبه، پزشك نازنين، مسافران، باجه تلفن، هملت و برخي ديگر را به نام خود در مقام كارگرداني، بازيگري و نويسندگي به ثبت برساند. يكي از ماندگارترين آثار ايوب آقاخاني در راديو كه يكي از بزرگترين نمايشهاي راديويي از لحاظ تعدد بازيگر هم به شمار ميرود، سريال فرار از زندان است كه سال گذشته در راديو توليد شده و آماده پخش است. گفتگوي ما را با او درباره وضعيت مركز نمايش راديو و نمايشهايي كه او توليد كرده است، ميخوانيد.
شرايط كار در حوزه نمايش راديو چطور است؟
اصولا كار در حوزه نمايش راديويي هميشه كار پرمخاطرهاي است. بخشي از اين مخاطرات به دليل شرايط ويژهاي است كه توليد يك نمايش خاص راديو دارد و اين شرايط كاملا فني و با امكانات ديجيتال قابل حل است. در عين حال مشكلات موجود در زمينه توليد نمايش هم مشكلاتي نيست كه بتواند مانع كار يك هنرمند در اين زمينه شود. گاهي اين شرايط به سياستگذاريهاي خرد و كلان مديران برميگردد و گاهي به بودجه و امكانات ديگر.
مهمترين مشكلات گروههاي توليد نمايشهاي راديويي چيست؟
مشكلات هميشه بوده و خواهند بود. اما گاهي نوسانات بهينهاي هم رخ داده كه بيتاثير نبوده، مثل شرايط ويژهاي كه باعث شد گاهي زمان بيشتري به توليد نمايش اختصاص داده شود و گاه توليد بسيار محدود شده كه آن هم در نوع خودش امتيازاتي داشته است، البته مركز نمايش راديو امروز با تمام مشكلاتي كه دارد شرايط مطلوبتري نسبت به گذشته پيدا كرده است. امروز مركز نمايش، پوياتر از گذشته است و ما اكنون كمتر با مديرانمان درباره جايگاه نمايشهاي راديويي بحث ميكنيم. چون آنها خودشان به اين مساله واقف هستند. اين مهمترين نكتهاي است كه من از آن به عنوان امتياز ياد ميكنم. بدون شك اين به اين معني نيست كه مشكلاتمان در مركز نمايش كاملا حل شده باشد.
نبايد از اين نكته بسادگي گذشت كه شرايط فرهنگي جامعه ما اكنون شرايط خاصي دارد كه دست ما را در خيلي از حوزهها بسته است. مضاميني كه در نمايشها مطرح ميشوند گاه لزوما مورد طبع مخاطبان نيستند و مخاطبان دوستشان ندارند، بنابراين ما با مشكلات ويژهاي در اين زمينه روبهرو ميشويم.
بعضي مواقع شرايط براي توليد نمايش فراهم است، اما نه در مسائلي كه هم براي مخاطب جذاب باشد هم براي خودمان. ما الان در حوزههاي مختلف، نمايش توليد ميكنيم كه بخشي از آنها به نفع ما و انطباق شرايط سليقهاي ماست، اما بخشهاي زيادي هم وجود دارند كه دوستشان نداريم و بناچار آنها را توليد ميكنيم و مخاطب هم دوستش ندارد و به هر حال ميشنود و همين طور ماجرا ادامه پيدا ميكند، اما در نهايت بايد اين نكته را يادآوري كنم كه چون مردم از نمايشهاي راديويي استقبال بيشتري ميكنند، ما هم پوياتر عمل ميكنيم. در واقع مردم به ما انرژي ميدهند.
اميدواريم همچنان تبليغات در اين حوزه وسيعتر شود تا نمايشهاي راديويي مخاطبان بيشتري پيدا كنند.
اطلاعرساني و تبليغات در حوزه توليدات برنامههاي نمايشي راديو تا چه حد در جذب مخاطب تاثيرگذار است؟
ما مخاطباني داريم كه به طور رسمي پيگير نمايشهاي راديويي هستند و اين مساله ما را راضي و خوشحال ميكند و اگر واقعا در اين زمينه تبليغ خوبي شود، قطعا مخاطبان نمايشهاي راديويي بيشتر خواهند شد.
در بعضي مواقع ما شاهديم كه همين مخاطبان چطور سراغ اثري را ميگيرند كه ميدانند ما آن نمايشها را ضبط كردهايم، اما هنوز از راديو پخش نشده است. اينها امتيازاتي است كه نميتوان ناديده گرفت. ما همچنان فكر ميكنيم تبليغات در اين زمينه ضعيف است. ارتباط گرفتن و ارائه اين آثار در عرصههاي فرهنگي پرمخاطب ضعيف است و مخاطبشناسي و تقويت مخاطب آن طور كه بايد از طرف سازمانهاي مربوط جدي گرفته نميشود.
بودجه محدود راديو و بازتابهاي آن چقدر در زمينه افت كيفيت توليدات نمايشي تاثيرگذار است؟
بودجه كه خيلي كم است، ولي بهتر از قبل شده اما با وجود تلاشهايي كه شده، توفيقي در كم كردن آن فاصله نجومي بودجههاي تلويزيوني به وجود نيامده است. واقعيت اين است بزرگترين ضعف نمايشهاي راديويي متن است كه اين هم برميگردد به بودجه. وقتي يك نويسنده صاحبنام براي تلويزيون فيلمنامه مينويسد و دقيقهاي 20 هزار تومان ميگيرد، چطور ممكن است همان نويسنده متقاعد شود براي راديو نمايشنامه بنويسد و دقيقهاي 3 هزار تومان بگيرد.
خب، اين تفاوت زيادي است و اين اختلاف باعث ميشود بسياري از نويسندگان توانا را در راديو نداشته باشيم و آنها هم كه ميمانند افرادي هستند كه خودشان خيلي عاشق كارند.
با اين اوصاف پس تكليف نويسندگي نمايش راديو چه ميشود؟
با اين شرايط، راديو مركز تجمع نويسندگاني است كه در عرصههاي ديگر شكست خورده باشند، مثلا چون تلويزيون اثر او را نپذيرفت آن نويسنده در راديو حضور دارد يا چون به تئاتر و سينما راه پيدا نكرده است.
اينها براي راديو كارآمد نيستند. اين نويسندگان در درازمدت بار قابلقبولي را از دوش راديو بر نميدارند. مشكل ما هنوز هم مشكل متن و بودجه است و من فكر ميكنم بايد مسوولان بكوشند اين فاصله را واقعا بردارند.
در حال حاضر بيشتر شبكههاي راديويي باكس نمايش دارند. آيا با راهاندازي راديو نمايش باز نياز است كه همه راديوها نمايش پخش كنند؟
نميتوانم با اعتماد درباره اين موضوع صحبت كنم، چون تا وقتي راديو نمايش شروع به كار نكرده باشد، حرف زدن دربارهاش دشوار است. بايد اين راديو با مخاطب روبهرو شود و بازخوردهايش را ببينيم و بر حسب آن قضاوت كنيم. به هر حال تصورم اين است اگر نمايش هم راديوي مخصوص خود را داشته باشد، اتفاق خوبي است.
اگر راديو نمايش فعاليت خود را آغاز كند، آيا پخش نمايش از ديگر راديوها ضرورت دارد؟
به عقيده من كارآمدترين عنصر تاثيرگذار در روان و ناخودآگاه مخاطب در عصر حاضر نمايش است. اين نمايش ميتواند در راديو، تئاتر، سينما و... باشد. تجربه ثابت كرده است اگر بزرگترين مضامين از پشت تريبون به شكل مستقيم به مخاطب القا شود، او آنها را قبول نخواهد كرد، همان طور كه وقتي پدر فرزندش را نصيحت ميكند فرزند خيلي سخت قبول ميكند، اما وقتي در تجربه مشترك قرار ميگيرند، فرزند خودبهخود آموزه پدر را ميپذيرد. مساله ما هم همين است. نمايش، غيرمستقيم و تجربي مفاهيم را به مخاطب منتقل ميكند. بنابراين نمايش هميشه تاثيرش از هر نظر از برنامههاي آموزشي قويتر و غنيتر است. ما به اين مساله اعتقاد داريم و مديران و تصميمگيرندگان هم به اين نتيجه رسيدهاند. از طرف ديگر اين حرفه ماست و من خوشحال ميشوم حرفه ما طرفدار داشته باشد، اما وقتي نمايش تخصصي شود و ما يك شبكه نمايش داشته باشيم، ديگر واقعا نيازي نيست تمام شبكهها نمايش داشته باشند، اما در عين حال مديريت اين شبكه و ويژگيهايي كه بايد براي مخاطب داشته باشد، كاري سخت و دشوار است. در عين حال با راهاندازي راديويي مخصوص نمايش مخاطب در هر ساعتي از روز كه بخواهد ميتواند در موجي مشخص و در شبكهاي ثابت با آثار راديويي مواجه شود. به نظرم اين برخورد حرفهاي در هر صورت اتفاق مباركي است.
با توجه به رسانههاي گسترده تصويري براي جذب جوانان به نمايش راديويي چه كار بايد كرد؟
بزرگترين اقدامي كه در اين حوزه بايد انجام شود، توجه ويژه به متن است. بدون شك اين متن است كه اين جاذبه را تامين و تضمين ميكند. بايد حتما به اين موضوع توجه ويژهاي شود. منتها اين توجه در چند شاخه قابل طرح است؛ شاخه اصلي توجه ويژه به بحث بودجه توليد متن و دعوت از افراد صاحبنام و صاحبسبك به حوزه نمايش است.
البته من نميدانم كه چرا هنوز هم مديران اصرار دارند نمايشنامههاي وطني بيشتر از نمايشنامههاي خارجي كار شوند. اين درست است كه ما مضامين بسيار جذابي در فرهنگ خودمان داريم، اما تعداد نويسندگاني كه اين مضامين را بخوبي در قالب و ساختار صحيح نمايش بنويسند بسيار اندك هستند. بنابراين نمايشهاي راديويي ما پر شده از مضاميني كه به فرهنگ خودمان مرتبط هستند، اما از لحاظ ساختار نمايشي ضعيفند. اين كار خوبي نيست و در درازمدت بازتاب منفي پيدا ميكند.
بايد در اين مقوله اجازه دهيم نمايشهاي خارجي، با كيفيت مطلوب و اجراهاي خوب به مخاطب عرضه شود. از نويسندگان چيرهدست راديو و حتي نويسندگان جوان هم بخواهيم دست به بازتوليد اين آثار بزنند و در كنار اين مساله بررسي كنيم و ببينيم آثار بزرگ جهان چطور توانستهاند در دل مخاطب جا باز كنند و چگونه توانستهاند ماندگار شوند، اما اكنون با اصرار روي بوميسازي و با نويسندگاني نهچندان توانا عملا نمايشها بيكيفيت و ضعيف توليد ميشوند و مخاطب اين نوع نمايش را نه گوش ميكند، نه دوستش دارد. منظورم درباره همه نمايشهايي كه در اين زمينه توليد ميشوند نيست. گاهي هم در اين زمينه ممكن است كارهاي شاخصي توليد شود. منظورم بيشتر كارهايي است كه به اين شكل توليد ميشوند و اين به نفع مركز نمايش راديو نيست.
در سال جديد تصميم داريد چه نوع نمايشهايي را در مركز نمايش راديو توليد كنيد؟
مشغول توليد 10 نمايشنامه و كارگرداني آنها براي مركز نمايش هستم. تمام هدفم اين است كه در اين نمايشنامهها، اين موضوع را اثبات كنم. فرم، ساختار و محتواي يك نمايش همگي در كنار هم مهم هستند و بايد به همه آنها توجه شود. اين را هم اضافه كنم كه امسال پيگير پخش نمايش بزرگ فرار از زندان هستم كه نمايش راديويي آن سال گذشته ضبط شد.
در اين سريال بيشتر از 85 بازيگر ايفاي نقش كردهاند. من نيز نويسندگي، كارگرداني و اجراي يكي از نقشهاي اصلي آن را به عهده داشتهام. اميدوارم بتوانم اين نمايش را به پخش برسانم و تصميم دارم چند فيلمنامه ترجمه شده خودم را كه چاپ هم شدهاند از كتاب به نمايش راديويي برگردانم كه سال پيش اولين كارم به نام «باجه تلفن» تبديل به نمايش راديويي شد و در جشنواره فجر هم مورد توجه قرار گرفت.
چه ضرورتي دارد سريالهايي مثل «فرار از زندان» كه جذابيتهاي تصويري ويژهاي دارند، تبديل به نمايش راديويي شوند؟
من هميشه مخاطبان راديو را از مخاطبان تلويزيون متفاوت ميدانم و اطمينان دارم مخاطبي كه سريال فرار از زندان را در قالب ديويدي ميبيند، پاي اثر راديويي اين كار نخواهد نشست. راديو مخاطبان خودش را دارد.
تمام رسانهها مخاطبان خودشان را دارند. تلويزيون شايد مخاطب وسيعتري به خاطر جاذبههاي تصويري داشته باشد. اما راديو از نظر آماري و سهلالوصول بودن، قطعا بزرگترين مخاطبان را دارد و بايد در حوزه نمايش مخاطبانش را حفظ كند. به نظر من سريالهايي مانند فرار از زندان ميتواند به مخاطب يادآوري كند كه نمايش راديويي هم ميتواند جذاب باشد.
برخي ميگويند نمايشهاي امروزي راديو، جذابيتهاي سابق را ندارند. به نظر شما اين نظر از كجا نشأت ميگيرد؟
اين به دليل آثار كمجاذبهاي است كه پشت سر هم به شنونده ارائه ميشوند و آثار موفق سينمايي و تلويزيوني به شكل نمايش راديويي كمتر مورد استفاده قرار ميگيرند. غافل از اين كه مخاطبان راديو، پاي تلويزيون نمينشينند و دوست دارند فيلمها و سريالهاي جذاب جهان را از راديو بشنوند.
البته هنوز هم ميشود آثار جذاب توليد كرد و مخاطب را پاي راديو نشاند. براي آشتي دادن دوباره مخاطب با راديو، بايد به نيازشان بيشتر توجه كرد. من از سال گذشته تا به امروز شاهد پيگيري مخاطبان براي سريال راديويي فرار از زندان هستم.
آقاي آقاخاني اشاره كرديد به سريال فرار از زندان؛ اما اين سريال با درصد بالاي جذابيتهاي تصويري، چطور به شكل راديويي ميتواند مخاطبانش را راضي نگه دارد؟
به همين سبب ميگويم كه كار سختي انجام شده است و مشتاقم مخاطب اين نمايش را بشنود، چون براي تهيه اين نمايشنامه از تجربيات يك نسل راديو استفاده شده است كه اميدوارم هر چه سريعتر اين نمايش به گوش مخاطبانش برسد.
به فكر توليد كار ويژه ديگري در راديو نيستيد؟
بعد از فرار از زندان آن طور كه بايد به اين موضوع فكر نكردهام، ولي به دنبال علاقهها و سليقههاي مردمپسند هستم. شايد اگر ميتوانستم ترجمه 3 رمان «هويت برن»، «برتري برن» و «اولتيماتوم برن» را به پايان ببرم، آنها را به شكل نمايش راديويي توليد ميكردم. اين رمانها درباره فردي است كه شرايط روحي ـ رواني خاص دارد. او در يك موقعيت سياسي و نظامي قرار ميگيرد و همكارانش بعد از هر ماموريتي حافظه قبلي او را پاك ميكنند. مرد پس از مدتي در برهوتي گم ميشود. آنجا پر است از نشانههايي نامآشنا كه براي او غريبند و ... .
از مخاطبان و شنوندگان راديو چه توقعي داريد؟
دوست دارم مخاطبان راديو همچنان پيگير آثار نمايش راديويي باشند تا ما در بهبود كيفيت نمايشنامهها بيشتر تلاش كنيم.
ویرایش توسط LP Girl : 05-26-2010 در ساعت 07:26 AM
|