04-02-2010
|
|
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شرم در اشعار پارسی
شرم در اشعار پارسی
ترا پاك آفريدايزد زخودشرمت نمي آيد
كه روزي پاك بودستي كنون آلوده داماني؟
پروين اعتصامي
شرمسارم از دل بي صبر و بي آرام خويش
خود به يار از بي قراري ميبرم پيغام خويش
نظيري نيشابوري
شرمنده ازآنيم كه درروزمكافات
شايستةعفوتونكرديم گناهي
قاآني
حسن وعشق پاك راشرم وحيا دركارنيست
پيش مردم شمع در برميكشد پروانه را
صائب تبريزي
ازحال نگاهم بنگــرحدنيازم
زيرانبودشرم مراروي سوالي
صائب تبريزي
سرسبزي گلشن بوداز همّت اشكم
يك برگ چمن نيست كه شرمندة من نيست
فرقتي
دي ماه رابه روي توتشبيه كرده ام
امروزسر زشرم به بالانميكنم
جلال عضد
تو تازشرم فكندي به چهره زلف سياه
فغان زخلق برآمدكه آفتاب گرفت
ظهير فاريابي
شرمنده خون گرمي اشكم كه همه عمر
نگذاشت مرا گرد به مژگان بنشيند
صائب تبریزی
ادب وشرم، ترا خسرومه رويان كرد
آفرين بر تو كه شايستة صد چنديني
حافظ
گلهاچوبه باغ جلوه راساز كنند
در غنچه نخست هفتهاي نازكنند
چون ديده به ديدارگلت بازكنند
از شرم رخت ريختن آغازكنند
انوري ابيوردي
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|