نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 02-19-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط آريانا نمایش پست ها
در آن سحر گاه غريب كه جز نور نبود جز او نبود ...من نبودم ....من نرفتم خود آمد ....فقط صدايش كردم بيا
واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب
کاندر خرابه دل من آید آفتاب

بس چهره کو نمود مرا بهر ساکنی
گفتم که چهره دیدم و آن بود خود نقاب


از نور آن نقاب چو سوزید عالمی
یا رب چگونه باشد آن شاه بی‌حجاب!!!!!

هنوز هم بر سر آن ناكجا آباد ايستاده ام
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید