02-09-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Nov 2008
محل سکونت: پاوه
نوشته ها: 1,479
سپاسها: : 20
120 سپاس در 80 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
Once upon a time, in a potter’s shop
I saw two thousand clay pot and cup
Suddenly a lone pot cried out, "stop!
Where the vendor, buyer, where my prop?"
OR
To a pottery I went by chance
Two thousand pots I saw in a glance
Cried out a pot awakened from trance
"whither potter, vendor and buyer prance?"
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|