01-14-2010
|
|
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717
2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گفتوگو با هوشنگکامکار،آهنگساز و مدیر گروهکامکارها 4
▪ به عنوان سرپرست گروه کامکارها به چه میزان به مخاطب فکر میکنید و مخاطب خودتان را در چه ردهای دستهبندی میکنید؟
ـ به نظر من یک اثر هنری هنگامیمیتواند جاودانه و ماندگار شود که پشتوانه فرهنگی و علمیو تکنیکی داشته باشد و آن هنرمند نسبت به این موارد آگاهی داشته باشد و بتواند، مخاطب را جذب کند و احساس و انگیزهای را در دل مخاطب به وجود آورد. حالا این احساس میتواند هر چیزی باشد. احساس شادی، تفکر، رضایت و... این اتفاق باید بیفتد و من معتقدم که ۳۰ تا ۴۰ درصد کار را باید به جذب مخاطب اختصاص داد. چون اگر شما نتوانید با مردم ارتباط برقرار کنید، آن کار فاقد ارزش است. باید سطح فکر مردم را بالا بیاوری. به این معنا که وقتی کاری را اجرا میکنی نباید آن چیزی باشی که آنها میخواهند. این اثر در مخاطب هیچ واکنشی به وجود نمیآورد. به این معنا که نه شخص را به تفکر وا میدارد و نه اینکه حتی او را به تعرض وا میدارد. امکان دارد با خیلی از کارهای پیش پا افتاده مخاطب ارضاء شود. با کاری که نه تکنیک دارد و نه محتوا. فقط یک ریتم و یک ملودی ساده دارد و یک شعر الکی. امکان دارد به آن راضی شود ولی آیا این هدف هنرمند هم هست؟ کا ر باید به نحوی باشد که یک آهنگساز متوجه ویژگیهای فنی و فکر و اندیشه آن شود و یک مخاطب عادی هم تا حدی ازآن خوشش بیاید و این باعث میشود که انتظار مخاطب از اصل به کنسرت آمدن هم بالا برود. بعد از این اگر گروهی بیاید و چند نفر ساز زدند و کسی هم آواز خواند و همین، بتواند بین این گروهها تمایز قائل شود. من فکر میکنم با کار کردن و اثر هنری باید انتظار مردم را بالا برد. من هم اعتقادم بر این است و گروه ما هم سعی میکند تا حدودی بتوانیم این اصل را رعایت کنیم. دیگر میزان موفقیت ما را باید مخاطبان بسنجند.در شاخههای مختلف هنر ما،عدم وجود فرهنگ کار گروهی دیده میشود. گروههای بسیاری شکل میگیرند. اما دوام پیدا نمیکنند و بنا به هر دلیلی از هم میپاشند و... در این میان گروه کامکارها به کار خودش ادامه داده است.
▪ فارغ از ویژگیهای خانوادگی گروه کامکارها، آیا رعایت قوانین حرفه ای باعث ماندگاری این گروه شده است؟
ـ اعتقاد من بر این است که هر یک از این ویژگیها نسبت دارد. خانواده بودن، بسیار مهم است و هیچ شکی درش نیست. خانواده بودن گروه کامکارها در جمع شدن ما تاثیر گذار است. علاوه بر این ما تعهداتی نسبت به موسیقی در کار گروهی مان داریم. در خانواده ما مسائل مالی مطلقا وجود ندارد.
▪ مسائل مالی به معنای نیاز مالی؟
ـ نه ! مسئله این است که در آمدی که ما از هر کنسرت به دست میآوریم به طور مساوی، بین همه تقسیم میشود. اصلا مهم نیست چه کسی آهنگ سازی کرده، چه کسی زحمت بیشتری کشیده و... این موضوع در گروههای دیگر نیست. نام نمیبرم.اما بسیاری گروهها هستند که روز بعد از کنسرت که نوازنده ای سراغ دستمزدش را میگیرد، بلافاصله دعوا شروع میشود. و گروه از هم میپاشد در کنسرت بعدی میبینید که همه آدمها جدید هستند. آنها هم در روز پس از کنسرت دچار این مشکل میشوند. ما این مشکلات را نداریم . به اضافه اینکه همهمان،آدمهای منصفی هستیم و اگر هم فرد دیگری با ما کار کند، به نحوی با آنها رفتار کردهایم که از نظر معنوی و مالی راضی باشند. من گروههایی را میشناسم که در عرض یک ماه جمع شدهاند در حالیکه یکدیگر را اصلا نمیشناسند. نه با روحیه هم آشنا هستند و نه با خواستههای هم. فقط ۴ تا نت را با هم میزنند و فردایش هم مدیر ارکستر، تمام درآمد اجرا را به حساب خودش میریزد و به همه هم میگوید که شما باید افتخار کنید که در کنار من مینوازی و از این داستانها.
__________________
and the roads becomes my bride
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|