مرگ صبا
عمر دنيا بسر آمد كه صبا ميميرد
صبر كردم به همه داغ عزيزان يارب
غسلش از اشك دهيد و كفن از آه كنيد
به غم انگيزترين نوحه بنالي اي دل
شمع دلها همه گو اشك شو از ديده بريز
هر كجا درد و غمي هست بميرد به دوا
آخرين شور و نوا بدرقة راه صبا
از وفاداري اين قبلة ارباب هنر
از محيط خفقان آور تهران پرسيد
شهريارا ! نه صبا مرده ، خدا را بس كن
آنكه شد زندة جاويد كجا ميميرد
كه هنرپيشه اش از غصه چرا ميميرد
رخ متابيد خدا را كه وفا ميميرد
كه هنر مي رود و شور و نوا ميميرد
اين چه درديست خدايا كه دوا ميميرد
كاخرين كوكبة ذوق و صفا ميميرد
كه دل انگيزترين نغمه سرا ميميرد
اين عزيزي است كه باوي دل ما ميميرد
اين صبوري نتوانم كه صبا ميميرد
ورنه آنشكدة عشق كجا ميميرد
***************************
مناجات
علي اي هماي رحمت ، تو چه آيتي خدا را
دل اگر خداشناسي همه در رُخ علي بين
به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند
مگر اي سحاب رحمت تو بباري اَرنَه دوزخ
بر و اي گداي مسكين درِ خانة علي زن
بجز از علي كه گويد به پسر كه قابل من
نه خدا توانمش خواند ، نه بشر توانمش گفت
باميد آنكه شايد برسد بخاكپايت
چه زنم چو ناي هر دم زنواي شوق او دم
همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي
كه به ماسوا فكندي همه ساية هما را
به علي شناختم من بخدا قسم خدا را
چو علي گرفته باشد سرچشمة بقا را
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوار را
كه نگين پادشاهي دهد از كرم گدا را
چو اسير تُست اكنون به اسير كن مدارا
متحيرم چه نامم شهِ ملك لافتي را
چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را
كه سان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
به پيام آشنائي بنوازد اين گدا را
***************************