نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 01-05-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

در یک روز بسیار سرد زمستانی که برف فراوانی باریده بود .رشید الدین وطواط برای دیدار و هم صحبتی عازم خانه ادیب صابر شد .این دو شاعر و فاضل معروف سالهای دراز با هم دوست و رابطه محبتی داشتند و شوخی های ان دو با یکدیگر دهان به دهان می گشت وقتی رشید در ان برف و سرما به در خانه ادیب رسید و حلقه بر در زد کنیزکی در را باز کرد و در جواب رشید گفن که ادیب در خانه نیست.رشید همانجا این بیت را سرود
و به صدای بلند خواند
ان کس که برون رود در این روز
احمق تر از او کس دگر نیست
و ادیب صدای او را شنید دربچه بالای خانه را گشود و در جوابش این بیت را ساخت و خواند
من خود به حرمسرای خویشم
پیداست که در برون در کیست.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید