نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 01-01-2010
مهسا69 آواتار ها
مهسا69 مهسا69 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: اهواز
نوشته ها: 730
سپاسها: : 4

18 سپاس در 16 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از در درآمدي و من از خود به درشدم
گفتي كز اين جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا كه خبر مي‌دهد ز دوست
صاحب خبر بيامد و من بي‌خبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پيش آفتاب
مهرم به جان رسيد و به عيوق برشدم
گفتم ببينمش مگرم درد اشتياق
ساكن شود بديدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پيش يار
چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم
تا رفتنش ببينم و گفتنش بشنوم
از پاي تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
كاول نظر به ديدن او ديده ور شدم
بيزارم از وفاي تو يك روز و يك زمان
مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صيد من
من خويشتن اسير كمند نظر شدم
گويند روي سرخ تو سعدي چه زرد كرد
اكسير عشق بر مسم افتاد و زر شدم
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید