12-30-2009
|
|
کاربر کارآمد
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: سنندج
نوشته ها: 774
سپاسها: : 0
27 سپاس در 21 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هر چند پیر و خستـه دل و ناتوان شدم
هر گه کـه یاد روی تو کردم جوان شدم
شـکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتـهای همـت خود کامران شدم
ای گلبـن جوان بر دولت بخور که مـن
در سایه تو بلـبـل باغ جـهان شدم
اول ز تحـت و فوق وجودم خـبر نـبود
در مکتـب غم تو چنین نکتـه دان شدم
قسمـت حوالتـم بـه خرابات میکند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم
آن روز بر دلم در معـنی گـشوده شد
کز ساکـنان درگـه پیر مـغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخـت
با جام می بـه کام دل دوسـتان شدم
از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمـن ز شر فـتـنـه آخرزمان شدم
مـن پیر سال و ماه نیم یار بیوفاست
بر من چو عـمر میگذرد پیر از آن شدم
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|