behnam5555 |
02-02-2010 12:38 PM |
آب هکماوار برای من ساخته است ,پا را به اندازه گلیم خود دراز کن
آب هکماوار برای من ساخته است
سابق که وسایل نقلیه مثل امروز نبود.
زنان تبریز برای استحمام در آب حمام هکماوار که از محلات دوردست تبریز است، پای پیاده به راه می افتادند و عصری نیز پای پیاده به منزل مراجعت میکردند. در نتیجه آن روز با اشتهای کامل غذا میخوردند و شب آتی را نیز در اثر خستگی میخوابیدند و این دو معجزه را از برکت آب حمام هکماوار دانسته و به همدیگر که میرسیدند میگفتند:
«آب هکماوار برای من ساخته است.»
[امثال و حکم در زبان محلی آذربایجان ی، ص270]
پا را به اندازه گلیم خود دراز کن
روزی شاه عباس از راهی میگذشت.
درویشی را دید که روی گلیم خود خوابیده و چنان خود را جمع کرده که به اندازه گلیم خود درآمده است.
شاه دستور داد یک مشت سکه به درویش دادند.
درویش شرح ماجرا را برای دوستان خود گفت. در میان آن جمع درویشی بود، به فکر افتاد که او هم از انعام شاه نصیبی ببرد.
به این امید سر راه شاه پوست تخت خود را پهن کرد و به انتظار بازگشت شاه نشست.
وقتی که موکِب شاه از دور پیدا شد، روی پوست خوابیده و برای اینکه نظر شاه را جلب کند هر یک از دستها و پاهای خود را به طرفی دراز کرد.
بطوری که نصف بدنش روی زمین بود.
در این حال پادشاه به او رسید و او را دید و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پای درویش را که از گلیم بیرون مانده بود، قطع کنند.
یکی از محارم شاه از او سوال کرد:
«شما در رفتن درویشی را خفته دیدید سیاست فرمودید، چه سری در این کار هست؟»
شاه فرمود:
«درویش اولی پای خود را به اندازه گلیم خود دراز کرده بود، اما درویش دومی پایش را از گلیمش بیشتر دراز کرده بود.»
[تمثیل و مثل ، ج1، ص81]
|