تک بيتي هاي ناب
تک بيتي هاي زيبا و پر معناي خودتون و بزرگان رو اينجا بنويس.. ز يزدان و از ما بر آنکس درود که تارش خرد باشد و داد و پود فردوسي بزرگ ... .. . |
شمع بزم محفل شاهان شدن ذوقی ندارد ای خوشا شمعی که روشن می کند ویرانه ای را ... .. . |
جهانِ فانی و باقی فدای شاهد و ساقی که سلطانیّ عالم را طفيل عشق می بينم حافظ ... .. . |
ای دل مرو در خون من در اشک چون جیحون من
نشنیدهای شب تا سحر آن نالههای زار من |
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم سعدی ... .. . |
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو "مولوي" |
ازسربالین من برخیز ای نادان طبیب
دردمند عشق را دارو به جزدیدار نیست |
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب "مولوي" |
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد یااونشان ندارد یا من خبرندارم
|
بسی رنج بردم در این جهان سی
عجم زنده کردم بدین پارسی |
تو که با ما سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی به خوابم |
تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را
تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را {پپوله} |
چون محرم حق گشتی وز واسطه بگذشتی
چون محرم حق گشتی وز واسطه بگذشتی بربای نقاب از رخ خوبان نقابی را {پپوله} |
گفتی که تلخی های می، گر ناگوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم |
مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد |
اندر ضمیر دلها، گنجی نهان نهادی
اندر ضمیر دلها، گنجی نهان نهادی از دل اگر برآید، در آسمان نگنجد عطّار |
مثل یک طفل خواب آلود من محتاج آغوشم از اون لالاییات مادر، بخون بازم توی گوشم |
هر کس که نام می به زبان برد ، مست نیست هر جان سپردنی که دلیل شکست نیست .. |
تا نباشد این جدایی ها کس نداندقدر یاران را
کویــر خشک میــدانـــد بــهای قـطــره باران را |
شــب خوابید و از گریــه بیـدارم هنــوز
گر چه رفتی از برم، مشتاق دیدارم هنــوز |
نامــه جـــرم مــرا روز جــزا باز مــکن
من به امید عطای تو خطا کار شدم |
ناز آن چشمان نازت نازنین ناز آفرید
نـاز داری نـاز كن نـازت بنازم نازنیــن |
برج ویرانم غبار خویش افشان کرده ام
تا به پرواز آیم از خود ،جسم را جان کرده ام |
شاید اون جوری که باید قدر تو من ندونستم حرفایی بود توی قلبم من نگفتم نتونستم |
ما طبعِ عشق داریم، پنهانِآشكاریم
ما طبعِ عشق داریم، پنهانِآشكاریم در شهر عشق پنهان، در كوی عشق فاشیم مولانا |
از چشم تو اي ساقي خراب افتاده ام ليكن
بلايي كز حبيب آيد هزارش مرحبا گفتيم |
غمم را ز چشمم نمی خونی از این غم، چه حالم نمیدونی! |
ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان
ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری {پپوله} سعدی {پپوله} |
نور خورشیدم ز امداد خسیسان فارغم
نیستم آتش که هر خاری کند رعنا مرا صائب |
آدمی در عالم خاكی نمی آيد بدست عالمی ديگر ببايد ساخت و از نو آدمی حافظ |
اندر ضمیر دلها، گنجی نهان، نها،دی از دل اگر، برآ،ید؛ در آس،مان، نگ،نجد عطار {پپوله} |
من از حرف جدايي ها ، مرگ آشنايي ها
من از ميلاد تلخ بي وفايي ها مي ترسم |
نخستين بيت كليله و دمنه منظوم رودكي هر كه نامخت از گذشت روزگار هيچ ناموزد ز هيچ آموزگار {پپوله} |
خرشيد سر از سراي ما برنارد تا تو ز در سراي ما در نائي {پپوله} |
بردرخت زنده بي برگي چه باك
واي بر احوال برگ بي درخت |
نقل قول:
عشق دم گاه به رومم کشد و گاه به ری "گاه اندر عرب اندازد و گاهی عجمم" مقدس فاني |
من از دشمن نمی ترسم
که دشمن های و هو داره |
از بس به تار زلفت دل ها گرفته منزل دل را کجا بجویم؟ یک زلف و این همه دل {پپوله} |
آنانكه با خدنگِ جفاي تو، خو كنند
تيري نخورده، تيرِ دگر آرزو كنند |
دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق
وگرنه از تــو نـیــایـد که دل شـکن باشی |
اکنون ساعت 01:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)