پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   ادبیات طنز (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=54)
-   -   مطالب طنز دانشگاهی و کنکوری و مدارس و استاد و معلم و .... (http://p30city.net/showthread.php?t=20631)

کارگر سایت 09-05-2007 01:19 PM

مطالب طنز دانشگاهی و کنکوری و مدارس و استاد و معلم و ....
 
مقايسه مدرسه با فيلم های معروف

مدرسه ما : پايگاه جهنمي
خروج از مدرسه : فرار از آلكاتراس
ديدن مدير از دور : شبهي در تاريكي
نمره بيست : افسانه آه
مدير مدرسه : مرد 6 ميليون دلاري
شوخي با مدير : بازي با مرگ
روز دادن كارنامه : حادثه در كندوان
امتحان : شايد وقتي ديگر
روزي كه معلم به كلاس نمي آيد : بوي خوش زندگي
اخراج از كلاس : يك بار براي هميشه
نمازخانه دبيرستادن : قطعه اي از بهشت
زنگ آخر : آرايشگاه زيبا
امحان پايان ترم : قلب ها براي كه مي تپد
پيام متقلب براي ديگران : چشم هايم براي تو
راهي براي متقلبان : جيب بر ها به بهشت نمي روند
آنتن مدرسه : جاسوس سه جانبه
جاي سيلي معلم : دايره سرخ
دبير تربيتي : پاك باخته
صفر هاي پشت سر هم : برج مينو
اعتراض براي نمره : شليك نهايي
حياط مدرسه : پارک ژوراسيک
زنگ ورزش : المپيک در بازداشتگاه
شوراءدبيران : جنگ نفتکشها
ناظم : پليس آهني
کنکور : بالاتر از خطر
ديدن معلم از دور : سايه عقاب ها
نگاه معلم : بگذار زندگي کنم
دانشگاه : سرزمين آرزوها
خارج از مدرسه : آن سوي آتش
بحث با مدير : فرياد زير آب
شاگرد اول كلاس : پرنده كوچك خوشبختي
پاي تخته : لبه تيغ
ديكتاتوري معلم : مزد ترس
منفي هاي پشت سر هم : گلوله هاي بي صدا
اولين دانش آموزي كه معلم از او درس مي پرسد : قرباني
وراجي سر كلاس : مجوز مرگ
آخر كلاس : بهشت پنهان
مبصر كلاس : افعي
بوي جوراب بچه ها : عطر گل ياس
دبيرام مدرسه ما : تبعيدي ها
اخراج از مدرسه : مي خواهم زنده بمانم
سايه دبير تربيتي : سايه شوگان
دفتر دبيران : خانه ارواح
نمره ده : شانس زندگي
اتاق ورزش : جزيره آدم خور ها
دستشويي : اطاق گاز
سال آخر دبيرستان : سال هاي بي قراري
ساختمان مدرسه : آسمان خراش جهنمي
اخراجي ها : بينوايان
رفتن به دانشگاه : هدف سخت
دفتر مدير : کلبه وحشت
صاحبان نمره زير ده : سربداران
كيف هاي دانش آموزان : محموله
ظرفيت نيمكت ها : دو نفر و نصفي
سوسك در كلاس : انفجار در اطاق عمل
كلاس خصوصي : وعده پنهان
زنگ ادبيات : نان و شعر
دفتر ناظم : محكمه عدالت
حالت دانش آموز هنگام پاسخ دادن : زرد قناري
دانش آموزان رشته رياضي : سوته دلان
رفتار مشاور مدرسه با دانش آموزان : عاشقانه

Younes 09-15-2007 01:24 PM

کنکور
 
تست های فرهنگی هنری
هنرپيشه معروف سينما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت


هنرپيشه مرحوم سينما ؟
الف) رضا ژيان
ب) رضاماکسيما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور


هنرپيشهمرحوم فيلم “ممل آمريکايي” ؟
الف) نعمت الله گرجي
ب) نعمت الله ساقهطلايي
ک) نعمت الله شيرين عسل
ش) نعمت الله مينو


هنرپيشه زن معروف سينما ؟
الف) هديه تهراني
ب) کادوي تهراني
ک) چشم روشني تهراني
ش) قابل نداره تهراني


بازيگر چشم روشن سينما و تلوزيون ؟
الف) پارساپيروزفر
ب) فارسا فيروزپر
ک) پارسا پيروزپر
ش) فارسا فيروزفر


يکي از آهنگ هاي منصور ؟ا
لف) ديوونه
ب) … خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!


خشايار اعتماديچه سبکي مي خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد



تست هایورزشی


کشتي گير گردن کلفت ايران ؟
الف) عباس جديدي
ب) عباس قديمي
ک) عباس نيو
ش) عباس آپ تو ديت



تيم فوتبال آباداني ؟
الف) نفتآبادان
ب) بنزين آبادان
ک) گازوئيل آبادان
ش) روغن آبادان


باشگاه انگليسي ؟
الف) ميدلزبرو
ب) ميدلزبيا
ک) ميدلزبودي حالا
ش) ميدلزپاشو برو گمشو



بازيکن بوسنيايي سابق بايرن مونيخ ؟
الف) حسن صالححميدزيچ
ب) حميد صالح حسنزيچ
ک) حسن حميد صالحزيچ
ش) بابا چند نفر به يهنفر ؟؟؟



دروازه بان انگليس در جام جهاني ١٩٩٨فرانسه ؟
الف) ديويد سيمن
ب) ديويد سيمثقال
ک) ديويد سيگرم
ش) ديويد سيتن


مهاجم سال هاي دور منچستر يونايتد؟
الف) اندي کول
ب) اندي سرشانه
ک) اندي پشت بازو
ش) اندي مرسيهيکل


مهاجم تيم ملي هلند و آرسنال ؟
الف) دنيس برگکمپ
ب) دنيس اروين
ک) دنيس وايز
ش) دنيس تريکو



تست های علمی تفريحی



مساحت دايره چقدر است ؟
الف) ٢ متر
ب) ٥/٢متر
ک) بيشتره
ش) صبر کن بپرسم



سرعت نورچقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نيست
ک) شما چطوري ؟
ش) چه خبر؟


در بيت زير چه صنعتي به کار رفته است ؟
بي وفايي ، بي وفايي ، دل من از غصه داغون شده


الف) ايهام
ب) صنعتنفت
ک) صنعت پتروشيمي
ش) صنعت آبکش سازي



شاعر قرن ده دوازده؟ا
لف) هاتف اصفهاني
ب) ابياصفهاني
ک) اندي اصفهاني
ش) سياوش قميشي اصفهاني


فعل “خوردن” را صرف کنيد ؟
الف) چشم
ب) صرفشده
ک) ميل ندارم
ش) نوش جان


يکي از وسايلمربوط به فيزيک که در عينک ، تلسکوپ و ميکروسکوپ به کار ميرود ؟
الف) عدسي
ب) کاچي
ک) فرني
ش) لوبيا با دوغ


دانشمندي که بين بار الکتريکي و جرم الکترون ها و سرعت حرکتآنها رابطه اي نوشت ؟
الف) تامسونب) واشنگتنيک) بميش) شهسواري


شاخه اي از علم فيزيک ؟
الف) مکانيکب) باطري سازک) بوسترسازش) کمک فنرسازنويسنده “منطق

الطير” کدام شاعر است ؟
الف) عطارنيشابوريب) نجار نيشابوريک) سمسار نيشابوريش) کوپن فروشنيشابوري

يکي از اشکال ماده ؟
الف) گازب) يخچالک) بخاريش) ماشين ظرف شويي

نام ديگر اسيد فرميک ؟
الف) جوهر مورچهب) جوهرمورچه خوارک) جوهر پلنگ صورتيش) جوهر سرندي پيتي

نام گاز سرد کننده يخچال هاي قديمي ؟
الف) فرعون (فرئون)ب) نمرودک) ابرههش) خسرو پرويز


نام ديگر گازهاي بي اثر مثل هليم ، نئون و … ؟
الف) گازهاي نجيبب) گازهاي سر به زيرک) گازهاي باوقارش) کلا بچه هاي خوبيهستن (مسه من)


وقت شما به پايان رسيد . لطفا ماوسهای خود را بالا بگيريد

دانه کولانه 09-17-2007 02:55 PM

به سوالات زير پاسخ دهيد,با تشكر,كميته امتحانات!!
1-لطفا به سوالات زير با دقت پاسخ دهيد:
1-چشم 2-به روي چشم 3-عمرا 4-در اين كادر چيزي ننويسيد
2-بازيكن برزيل كه پايش به شدت آسيب ديد رونال... نام دارد:
1-يك 2-دو 3-سه 4-چهار
3-سر دسته طالبان اسامه بن... نام دارد:
1-لادن 2-مهوش 3-سقرا 4- ساناز
4-كدام لاستيك را نبايد خريد:
1-البرز 2-دنا 3-گلدستون 4-پنچر
5-آيا برزيل قهرمان جام جهاني مي شود:
1-صد سال سياه 2-فقط علي دائي 3-زيدانته 4-من اصلا فوتبال نمي بينم
6-بهترين فوتباليست سابق ايران علي...:
1-دائي 2-كريمي 3-پيرواني 4-عمو
7-مفسر بسيار بزرگ فوتبال ايران جواد...:
1-خياباني 2-ميدوني 3-اتوباني 4-سيد خندان يه نفر
8-برجهاي دو قلو چند قلو بودن:
1-يك قلو 2-دو قلو 3-برج كه چند قلو نمي شه 3-اين هم شد سوال
9-نام كارگردان زن موفق ايراني تهمينه...:
1-ميلاني 2-منچستري 3-رئالي 4-استقلالي
10-هنرپيشه خوشتيپ هاليوود برد...:
1-حلبي 2-پيت 3-بشكه 4-دبه
11-بازيكنه سابق بسنيايي بايرن مونيخ:
1-حميد حسن زيچ صالح 2-صالح حسن حميد زيچ 3-زيچ حسن صالح حميد 4-حسن صالح حميد زيچ
12-اين شعر را كامل كنيد:... وقت سحر از غصه نجاتم دادند:
1-واشر 2-wc 3-وان 4-دوش
13-نام حيواني كه به كند روي معروف است لاك...:
1-عقب 2-جلو 3- پشت 4- چپ يا راست هيچ فرقي نمي كنه
14-به جاي واژه خارجي نت بوك مي گوييم لب...:
1-سرسره 2- الاكلنگ 3-تاب 4-چرخ و فلك
15-تيم هميشه قهرمان ايراني:
1-استقلال 2- آبيته 3-بازم استقلال 4-خوب معلومه استقلال
16-وقت امتحان تموم شد:
1-به جهنم 2-با مني يا بغل دستيم 3-به من چه 4-ااا حالا چي ميشه؟
پايان امتحان ! به اين سوال نمره منفي تعلق نمي گيرد:
نمره خود را پيش بيني كنيد:
1-نمره بيست كلاس و نمي خوام 2-تو خودت نمره بيستي 3-نمره بده اون با من 4-تا قبر آ آ آ آ

دانه کولانه 09-17-2007 02:55 PM

) کداميک از فرمايشات لقمان حکيم به فرزندش می باشد؟
الف) فرزندم خداوند پرهيزکاران را دوست دارد.
ب) فرزندم خداوند پرهيزکاران را دوست ندارد!
ج)...... مگه من سر گنج نشستم؟
د) شيرمو حلالت نمی کنم اگه يه بار ديگه اين پری ورپريده رو سوار ماشينت کنی!



مرواريد خليج فارس؟ 2)
الف) کيش ب)پيشته ج) چخه د) مااااوووو(صدای گربه بعد از دمپايی خوردن)



3) بزرگترين هواپيمای مسافربری جهان؟
(Booing) الف) بوئينگ



(Booing 345) کوچولو ب) بوئينگ
(Booing707) ج) بوئينگ بزرگ



خواننده ی تپل ترک؟4)
(Mach 3) د) سه بيل و سه خاک انداز تراش الف) سيبيل کن ب) سيبيل تراش ج) ريش تراش
5) کداميک يک تيم اسپانيايی است؟
الف) اتلتيکو بيل بااو
ب) اتلتيکو کلنگ با من
ج) اتلتيکو خاک انداز هم با من
د) اتلتيکو! پس تو چه غلطی می کنی؟

6) نژاد مردم ساکن کرواسی
الف) کروات ب) پاپيون ج) دستمال گردن د) هيچکدام(يقه وطنی
)


7) کداميک جز خبرگزاريهای داخلی نيست؟
الف) ايلنا ب) ايسنا ج) خاله نسرين اينا د) ای شرتی بزن پرس! (افتاد؟
)


8) فوتباليست انگليسی؟
الف) اندی کول ب) اندی زيربغل ج) اندی سرشانه د) اندی مرسی هيکل

از سازهای موسيقی که همنشينی با مبتديان اين رشته توصيه نمی شود؟ 9)
الف ساکسيفون ب) کوله پشتی سيفون ج) چمدون سيفون د) کيف پول سيفون)

10) بازيکن تيم ملی عربستان؟
الف) احمد الدوساری ب) حسن السه تبريز ج) غضنفر الچهار قزوين د) قلی ال اِن سانفرانسيسکو

11)رئيس جمهور کوچولوی روسيه؟
الف) پوتين ب) صندل ج) دمپايی د) نزن بابا رفتم!!!





"

ببخشید پشت سر همه قشنگ بود دلم نیومد نزارمش


تست های فرهنگی هنری هنرپيشه معروف سينما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت

هنرپيشه مرحوم سينما ؟
الف) رضا ژيان
ب) رضا ماکسيما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور

هنرپيشه مرحوم فيلم “ممل آمريکايي” ؟
الف) نعمت الله گرجي
ب) نعمت الله ساقه طلايي
ک) نعمت الله شيرين عسل
ش) نعمت الله مينو


هنرپيشه زن معروف سينما ؟

الف) هديه تهراني
ب) کادوي تهراني
ک) چشم روشني تهراني
ش) قابل نداره تهراني


بازيگر چشم روشن سينما و تلوزيون ؟
الف) پارسا پيروزفر
ب) فارسا فيروزپر
ک) پارسا پيروزپر
ش) فارسا فيروزفر


يکي از آهنگ هاي منصور ؟
الف) ديوونه
ب) … خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!


خشايار اعتمادي چه سبکي مي خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد


تست های ورزشی
مربي و بازيکن اسبق پرسپوليس ؟
الف) علي پروين
ب) علي شهين
ک) علي مهين
ش) علي دمبه


کشتي گير گردن کلفت ايران ؟
الف) عباس جديدي
ب) عباس قديمي
ک) عباس نيو
ش) عباس آپ تو ديت


تيم فوتبال آباداني ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزين آبادان
ک) گازوئيل آبادان
ش) استقلال اهواز


باشگاه انگليسي ؟
الف) ميدلزبرو
ب) ميدلزبيا
ک) ميدلزبودي حالا
ش) ميدلزپاشو برو گمشو


بازيکن بوسنيايي سابق بايرن مونيخ ؟
الف) حسن صالح حميدزيچ
ب) حميد صالح حسنزيچ
ک) حسن حميد صالحزيچ
ش) بابا چند نفر به يه نفر ؟؟؟


دروازه بان انگليس در جام جهاني ١٩٩٨ فرانسه ؟
الف) ديويد سيمن
ب) ديويد سيمثقال
ک) ديويد سيگرم
ش) ديويد سيتن


مهاجم سال هاي دور منچستر يونايتد ؟
الف) اندي کول
ب) اندي سرشانه
ک) اندي پشت بازو
ش) اندي مرسي هيکل


مهاجم تيم ملي هلند و آرسنال ؟
الف) دنيس برگکمپ
ب) دنيس اروين
ک) دنيس وايز
ش) دنيس تريکو



تست های علمی تفريحی
مساحت دايره چقدر است ؟
الف) ٢ متر
ب) ٥/٢ متر
ک) بيشتره
ش) صبر کن بپرسم


سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نيست
ک) شما چطوري ؟
ش) چه خبر ؟




کدام دانشمند جاذبه زمين را کشف کرد ؟
الف) نيوتن
ب) کيلوگرم
ک) متر بر مجذور ثانيه
ش) نيترات مس


ماري کوري کاشف چه بود ؟
الف) اورانيوم
ب) آلومينيوم
ک) آلمانيوم
ش) لوئي پاستور


در بيت زير چه صنعتي به کار رفته است ؟
“بي وفايي ، بي وفايي ، دل من از غصه داغون شده”
الف) ايهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشيمي
ش) صنعت آبکش سازي


شاعر قرن ده دوازده؟
الف) هاتف اصفهاني
ب) ابي اصفهاني
ک) اندي اصفهاني
ش) سياوش قميشي اصفهاني


فعل “خوردن” را صرف کنيد ؟
الف) چشم
ب) صرف شده
ک) ميل ندارم
ش) نوش جان


يکي از وسايل مربوط به فيزيک که در عينک ، تلسکوپ و ميکروسکوپ به کار ميرود ؟
الف) عدسي
ب) کاچي
ک) فرني
ش) لوبيا با دوغ


دانشمندي که بين بار الکتريکي و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه اي نوشت ؟
الف) تامسون
ب) واشنگتني
ک) بمي
ش) شهسواري


شاخه اي از علم فيزيک ؟
الف) مکانيک
ب) باطري ساز
ک) بوسترساز
ش) کمک فنرساز


نويسنده “منطق الطير” کدام شاعر است ؟
الف) عطار نيشابوري
ب) نجار نيشابوري
ک) سمسار نيشابوري
ش) کوپن فروش نيشابوري


يکي از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) يخچال
ک) بخاري
ش) ماشين ظرف شويي


نام ديگر اسيد فرميک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتي
ش) جوهر سرندي پيتي


نام گاز سرد کننده يخچال هاي قديمي ؟
الف) فرعون (فرئون)
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرويز


نام ديگر گازهاي بي اثر مثل هليم ، نئون و … ؟
الف) گازهاي نجيب
ب) گازهاي سر به زير
ک) گازهاي باوقار
ش) کلا بچه هاي خوبي هستن



دانه کولانه 09-17-2007 02:56 PM

1- قهرمان مسابقات اتومبیل رانی فرمول یک آلمان:" میشاییل شوما..."
الف- گاو

ب- خر
ج- شتر
د- هر سه گزینه صحیح است

۲- فیلمی از سعید اسدی :
الف)ابو عطا
ب) آواز قورباغه
ج)آواز قو
د) آآآآآی.....نسیم سحری

۳- بازیگر فیلمهای بزن بزن : «جمشید...»
الف) الگانس
ب) آریا
ج) اتوبوس شرکت واحد
د) خط دو مترو

۴- بازیگر سریال پدر سالار : «... امیر سلیمانی»
الف) طناب
ب) ریسمان
ج) کمند
د) نخ نایلونی, جعبه شیرینی

۵- از بازیگران قدیمی سینما: «عزت الله...»
الف) کمیته
ب) گشت ویژه
ج)انتظامی
د) لباس شخصی

۶- فیلمی به کارگردانی داریوش فرهنگ:
الف) یک فیلم با دو بلیط
ب) دو فیلم با یک بلیط
ج) یازده فیلم با پارتی بازی
د) بیست و نه فیلم با شونزده بلیط

۷- بازیگر فیلم از کرخه تا راین : «هما...»
الف) شهر
ب) روستا
ج) کشور
د) اسم , فامیل , غذا , میوه , ماشین ...

۸- کارگردان ایرانی فیلمهای جنگی: «جمال ...»
الف) شورجه
ب) شیرجه
ج) شارجه
د) ابوظبی و توابع

۹-بازیگر زن ایرانی:
الف)گُرجی قالیچی
ب) مینو فرشچی
ج) ساقه طلایی موکتچی
د) شیرین عسل کف پارکت

۱۰-بازیگر فیلم کریم پوست کلفت، ببخشید!!کریستفکلمب: «ژرارد.....ردیو



الف) دودست

ب) دو پا و یک دست
ج) چهار پا
د) سهپا و دو دست و خورده ای





۱۱) بازیگر سریال شلیک نهایی: «داریوش ...»
الف) شعور
ب) فرهنگ
ج) بی فرهنگ
د) تهاجم فرهنگی





۱۲) فیلمی به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا: «آژانس ...»
الف) چوبی
ب) شیشه‌ای
ج) کریستال نشکن
د)‌ فولاد درجه یک، ساخت کارخانجات فولاد مبارکه،‌ ارق ملّی





۱۳) فیلمی به بازیگری پرویز پرستویی: «مرد ...»
الف) کثافته آشغال
ب) شاسگول
ج) عوضی
د) هیچی نداره فلان فلان شده







۱۴)فیلمی به بازیگری بهرام رادان:




الف)قرمز



ب)آبی



ج)قهوه ای سوخته



د)توک مدادی




۱۵) کارگردان سریال تب سرد : « قاسم...»




الف)تره فرنگی



ب)ریحون



ج) جعفری



ب)تربچه


- یکی از مربیان اسبق تیم ملی فوتبال ایران:" محمد مایلی..."


الف- عتیقه

ب- فابریک

ج- زیرخاکی

د- کهن




بهترین گل زن فصل گذشته تیم لاشمپونا:

الف- جبرئیل سی سه

ب- میکائیل نود

ج- عزرائیل چهل سی

د- استاد اسدی



- یکی از ملی پوش های تیم پرسپولیس تهران:" علیرضا نیکبخت..."

الف- سالی واحدی

ب- نظام اسلامی

ج- واحدی

د- صبح به خیر ایران



کارگردان فیلم وعده دیدار:" جمال..."

الف- شورجه

ب- شیرجه

ج- شارجه

د- ابوظبی و توابع




- مهاجم پاراگوئه ای تیم بایرن مونیخ:" روکه سانتا..."

الف- شهاب 3

ب- هاگ

ج- کروز

د- اس 200

shabhaye_mahtabi 11-01-2007 09:01 PM

خاطرات يك دانشجوي دم بخت
 
پايان نامه خرگوش
يك روز آفتابي، خرگوشي خارج از لانه خود به جديت هرچه تمام در حال تايپ بود. در همين حين، يك روباه او را ديد.




روباه: خرگوش داري چيكار مي كني؟
خرگوش: دارم پايان نامه مي نويسم.
روباه: جالبه، حالا موضوع پايان نامت چي هست؟
خرگوش: من در مورد ايكه يك خرگوش چطور مي تونه يك روباه رو بخوره، دارم مطلب مي نويسم.
روباه: احمقانه است، هر كسي مي دونه كه خرگوش ها، روباه نمي خورند.
خرگوش: مطمئن باش كه مي تونند، من مي تونم اين رو بهت ثابت كنم، دنبال من بيا.


خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتي خرگوش به تنهايي از لانه خارج شد و بشدت به نوشتن خود ادامه داد.
در همين حال، گرگي از آنجا رد مي شد.


گرگ: خرگوش اين چيه داري مي نويسي؟
خرگوش: من دارم روي پايان نامم كه يك خرگوش چطور مي تونه يك گرگ رو بخوره، كار مي كنم.
گرگ: تو كه تصميم نداري اين مزخرفات رو چاپ كني؟
خرگوش: مساله اي نيست، مي خواهي بهت ثابت كنم؟


بعد گرگ و خرگوش وارد لانه خرگوش شدند.
خرگوش پس از مدتي به تنهايي برگشت و به كار خود ادامه داد.


حال ببينيم در لانه خرگوش چه خبره
در لانه خرگوش، در يك گوشه موها و استخوان هاي روباه و در گوشه اي ديگر موها و استخوان هاي گرگ ريخته بود.
در گوشه ديگر لانه، شير قوي هيكلي در حال تميز كردن دهان خود بود.ـ


پايان
----------------------
نتيجه :
هيچ مهم نيست كه موضوع پايان نامه شما چه باشد
هيچ مهم نيست كه شما اطلاعات بدرد بخوري در مورد پايان نامه تان داشته باشيد
آن چيزي كه مهم است اين است كه استاد راهنماي شما كيست؟!!!!
منبع : سايت گوناگون
با تشکر فریبا

Hamed 11-12-2007 06:31 PM

کنکور یانگوم!
 
زبان و ادبيات:


1.در عبارت "يانگوم خود كشي كرد"چه صنعتي به كار رفته؟

1)خالي بندي

2)عطف به كيوسك

3)مجاز مرسل

4)زرديانه

2."سي دي منتسب به يانگوم هم در آمد"اشاره به چه چيز دارد؟

1)فيلم نقاب

2)يانگوم بايد نمايشگاه گالري عكسي برگزار كند

3)نام يانگوم به يكي از بازيگران سريال جواهري در قصر تبديل شود

4)اشاره به جاي خاصي ندارد

زبان عربي:

1."التلفيزيون يرسل القروه المخصوص الي الكره لمصاحبه مع اليانجوم"

1)يانگوم از تلويزين بازي فوتبال مي بيند

2)تلويزين هنگام پخش يانگوم 5 دقيقه تبليغ كره پخش ميكند

3)تلويزيون تعدادي را به كره مي فرستد تا سراغ يانگوم بروند.

4)يانگوم براي عضويت در تيم تلويزيون وارد كره شد.

زبان انگليسي:

Afsar minju is a … boy

1)cheshm cherun

2)mokhzan

3)oskol

4)mordeshshore tarkibesho bebaran

خواص مواد:

كدام ماده براي پوست خوب است؟

1)بخور آب برنج

2)سركه خرمالو

3)ريشه افسنتين

4)كراك

معلومات عمومي:

پربيننده ترين سريال حال حاضر تلويزيون كدام است؟

1)يانگوم

2)جواهري در قصر

3)بانوي در بار

4)آشپزخانه سلطنتي

خلاقيت موسيقي:

تيتراژ پاياني جواهري در قصر در كدام گوشه خوانده شده؟

1)گوشه آشپزخانه

2)گوشه يخچال

3)گوشه سئول

4)اصلا گوشه ندارد

shabhaye_mahtabi 11-15-2007 10:10 AM

خاطرات يك دانشجوي دم بخت
 
خاطرات يك دانشجوي دم بخت


دوشنبه اول مهر:
امروز روز اولي است كه من دانشجو شده ام. شماره ي كلاس را از روي برد پيدا كردم. توي كلاس هيچ كس نبود، فقط يك پسر نشسته بود. وقتي پرسيدم «كلاس ادبيات اينجاست؟» خنديد و گفت:بله، اما تشكيل نمي شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت كه يكي دو هفته ي اول كه كلاس ها تشكيل نمي شود و خنديد.



با اينكه از خنديدنش لجم گرفت، اما فكر كنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسيد كه ترم يكي هستيد يا نه. گمانم مي خواست سر صحبت را باز كند و بيايد خواستگاري؛ اما شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم زياد نخندد!



***



دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را ديدم از دور به من سلام كرد، من هم جوابش را ندادم. شايد دوباره مي خواست از من خواستگاري كند. وارد كلاس كه شدم استاد گفت:"دو هفته از كلاس ها گذشته، شما تا حالا كجا بوديد؟" يكي از پسرهاي كلاس گفت:«لابد ايشان خواب بودن.» من هم اخم كردم. اگر از من خواستگاري كند، هيچ وقت جوابش را نمي دهم چون شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم زياد طعنه نزند!



***



چهارشنبه:امروز صبح قبل از اينكه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر كوچه كيك و سانديس گرفتم او هم از من پرسيد كه دانشگاه چه طور است؟ اما من زياد جوابش را ندادم. به نظرم مي خواست از من خواستگاري كند، اما رويش نشد. اگر چه خواستگاري هم مي كرد، من قبول نمي كردم؛ آخر شرط اول من براي ازدواج اين است كه تحصيلات شوهرم اندازه ي خودم باشد!



***



جمعه:امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشي را كه برداشتم، پسري گفت: خانم ميشه مزاحمتون بشم؟ من هم كه فهميدم منظورش چيست اول از سن و درس و كارش پرسيدم و بعد گفتم كه قصد ازدواج دارم، اما نمي دانم چي شد يخ كرد و گفت نه و تلفن را قطع كرد. گمانم باورش نمي شد كه قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم خجالتي نباشد!



***



سه هفته بعد شنبه:امروز سرم درد مي كرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوي مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره ديدمش. اين دفعه كه به مغازه اش بروم مي گويم كه قصد ازدواج ندارم تا جوان بيچاره از بلاتكليفي دربيايد، چون شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم گير نباشد!



***



سه شنبه:امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت كه حالا نبايد به فكر ازدواج باشم. گفت كه مي خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتي كه او نخواهد ازدواج كند ديگر جواب تلفنش را نمي دهم، بعد هم گوشي را گذاشتم. فكر كنم داشت امتحانم مي‌كرد، ولي شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم به من اعتماد داشته باشد!



***



چهارشنبه:امروز يكي از پسرهاي سال بالايي كه ديرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهي كرد، من هم بخشيدمش. به نظرم مي‌خواست از من خواستگاري كند، چون فهميد من چه همسر مهربان و با گذشتي برايش مي‌شوم؛ اما من قبول نمي‌كنم. شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم حواسش جمع باشد و به كسي تنه نزند!



***



جمعه: امروز تمام مدت خوابيده بودم؛ حتي به تلفن هم جواب ندادم، آخر بايد سرحرفم بايستم. گفته بودم كه تا قصد ازدواج نداشته باشد جواي تلفنش را نمي دهم. شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم مسئوليت پذير باشد!



***



دوشنبه:امروز از اصغرآقا بقال 2 تا كيك و سانديس گرفتم. وقتي گفتم دو تا، بلند پرسيد چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هايش كه تو هم رفت فهميد كه غيرتي است. حالا مطمئنم كه او نمي تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم غيرتي نباشد، چون اين كارها قديمي شده!



***



پنچ شنبه:امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع كردم. با او هم ازدواج نمي كنم؛ چون شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم هي مرا امتحان نكند!



***



دوشنبه:امروز روز بدي بود. همان پسر سال بالايي شيريني ازدواجش را پخش كرد. خيلي ناراحت شدم گريه هم كردم ولي حتي اگر به پايم هم بيفتد ديگر با او ازدواج نمي كنم. شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم وفادار باشد!



***



شنبه:امروز يك پسر بچه توي مغازه ي اصغرآقا بقال بود. اول خيال كردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هي بابا بابا مي گفت. دوزاريم افتاد كه اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نكردم. آخر شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم زن ديگري نداشته باشد!



***



يكشنبه:امروز همان پسري كه روز اول ديدمش اومد طرفم. مي دانستم كه دير يا زود از من خواستگاري مي كند. كمي كه من و من كرد، خواست كه از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاري كنم و اجازه بگيرم كه كمي با او حرف بزند. من هم قبول نكردم. شرط اول من براي ازدواج اين است كه شوهرم چشم پاك باشد!



***



ترم آخر : امروز هيچ كس از من خواستگاري نكرد. من مي دانم مي ترشم و آخر سر هم مجبور مي شم زن اكبرآقا مكانيك بشوم...


با تشکر فریبا

NeGin 11-22-2007 03:23 PM

فرهنگ دانشجویی
 
دانشجو درملل مختلف
ژاپن: به شدت مطالعه می‌کند و برای تفریح روبات می‌سازد!

مصر: درس می‌خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی‌مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می‌شکند!

هند: پس از چند سال درس خواندن، عاشق دختر خوشگلی می‌شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می‌کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشن پیش می‌آید و سرانجام آن دو با هم عروسی می‌کنند و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود!

عراق: مدام به تیرها و خمپاره‌های تروریست‌ها جاخالی می‌دهد و در صورت زنده ماندن درس می‌خواند!

چین: درس می‌خواند و در اوقات فراغت مشابه یک مارک معروف خارجی را می‌سازد و با یک دهم قیمت جنس اصلی می‌فروشد!

اسرائیل: بیشتر واحدهایی که او پاس کرده، عملی است، او دوره کامل آموزشهای رزمی‌ و کماندویی را گذرانده! مادرزادی اقتصاددان به دنیا می‌آید!

گینه بی‌صاحاب!: او منتظر است تا اولین دانشگاه کشورش افتتاح شود تا به همراه بر و بچ هم قبیله‌ای درس بخواند!

کوبا: او چه دلش بخواهد یا نخواهد یک کمونیست است و باید باسواد باشد و همینطور باید برای طول عمر فیدل کاسترو و جزجگر گرفتن جمیع روسای جمهوری آمریکا، دعا کند!

پاکستان: او بشدت درس می‌خواند تا در صورت کسب نمره ممتاز، به عضویت القاعده یا گروه طالبان در بیاید!

اوگاندا: درس می‌خواند و در اوقات بیکاری بین کلاس، چند نفر از قبیله توتسی را می‌کشد!

انگلیس: نسل دانشجوی انگلیسی در حال انقراض است و احتمالا تا پایان دوره کواترناری! منقرض می‌شود ولی آخرین بازماندگان این موجودات هم درس می‌خوانند!

ایران: عاشق تخم‌مرغ است! سرکلاس دروس عمومی، ‌چرت می‌زند و سر کلاس دروس اختصاصی، جزوه می‌نویسد! سیاسی نیست ولی سیاسی‌ها را دوست دارد. معمولا لیگ تمام کشورهای بالا را دنبال می‌کند! عاشق عبارت «خسته نباشید» است، البته نیم ساعت مانده به آخر کلاس! هر روز دوپرس از غذای دانشگاه را می‌خورد و هر روز به غذای دانشگاه بد و بیراه می‌گوید! او سه سوته عاشق می‌شود! اگر با اولی ازدواج کرد که کرد، والا سیکل عاشق شدن و فارغ شدن او بارها تکرار می‌شود! جزء قشر فرهیخته جامعه محسوب می‌شود ولی هنوز دلیل این موضوع مشخص نشده، که چرا صاحبخانه‌ها جان به عزرائیل می‌دهند ولی خانه به دانشجوی پسر نمی‌دهند! او چت می‌کند! خیابان متر می‌کند و در یک کلام عشق و حال می‌کند! نسل دانشجوی ایرانی درسخوان، در خطر انقراض است!

SonBol 12-02-2007 10:03 AM

روش های درس خواندن دختر پسرها
 
دخترها:
بعضی از اونا واقاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند
بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...
یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.
و اما پسر ها:
یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ...
یه کم که درس خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند
و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون تموم میشه
حال ندارند برند بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.
همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی

SonBol 12-06-2007 02:30 PM

فرهنگ لغات دانشجویی
 
اعتراض دانشجو : بايكوت

شماره دانشجويي : مدرك جرم

اعتراض براي كيفيت غذا : مي خواهم زنده بمانم

روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته

دانشجوي اخراجي : مردي كه به زانو در آمد

دانشجوي مشروطي : مردي كه موش شد

آينده تحصيل كرده : دست فروش

كلاس هاي ساعت 12-2: خواب وبيدار

رئيس دانشگاه : مرد نامر

تصويب شهريه براي دانشجويان : تاراج

استاد راهنما : گمشده

به دنبال سرويس : دونده

آشپزهاي سلف سرويس : هفت سامورائي

ازدواج دانشجوئي : عروسي خوبان

دانشجويي كه تغيير رشته داده : بازنده

بوفه دانشگاه : غارتگران

سرويس دانشگاه : اتوبوسي بسوي مرگ

اميد به بهبود اوضاع : توهم

غذاي امروز : سلف self

گردهمايي استادان : دسيسه

كتابخانه دانشگاه : خانه عنكبوتان

پاس كردن يك درس: يكبار براي هميشه

ژتون فروشي : آژانس شيشه اي

علت نيافتن بعضي از دانشجويان : رابطه پنهان

رئيس دانشكده : سناتور

التماس براي نمره : اشك كوسه

امور دانشجويان : سايه شوگان

سوار شدن به اتوبوس : يورش

نماينده كلاس : بهترين فرد بد

ترم آخر : بوي خوش زندگي

پايان نامه : زندگي ديگر هيچ
سالهاي پيش از دانشگاه : آن روزهاي خوش

دانشجوي تازه وارد : هالوي خوش شانس

ثبت نام ترم جديد : ده فرمان

دانشجويان ساكن خوابگاه : جنگجويان كوهستان

خوابگاه شهرك : اينجا آخر دنياست

دانشجوي پزشكي : به خاطر يك مشت دلار

دانشجوي اد بيات : نان و شعر

وام تحصيلي : جهيزيه رباب

خوابگاه دا نشگاه : خانه كوچك

خانواده دانشجويان : بينوايان

دانشگاه آزاد : جيب برها به بهشت نمي روند

دانشجوي مدل رپي : الو، الو، من جوجوام

دانشجوي فوق ليسانس : قهرمان قهرمانان

انتخاب درس افتاده : زخم كهنه

استاد دانشگاه : يك گروه خشن

اولين امتحان : اولين خون

شب امتحان : امشب اشكي ميريز

مراقبين امتحان : سايه عقاب

شاگرد اول كلاس : مردي كه زياد مي دانست

تقلب : عمليات سري

تدريس در دانشگاه : تجارت

روز دريافت كارنامه : روز واقعه

تعطيلات بين ترمي : روزهاي خوب زندگي

دانشجوي فارغ التحصيل : ديوانه از قفس پريد

مسئول خوابگاه : كاراگاه گجت

انصراف دادن : فرار بسوي خوشبختي

ادامه تحصيل تا دكترا : ديدار در استانبول

وعده رئيس دانشگاه : بلوف

تصويه حساب : خط پايان

شيريني گرفتن از فارغ تحصيلي : ضربه آخر

عمر دانشجو : بر باد رفته

Hamed 12-08-2007 12:38 PM

اندر احوالات امتحانات
 
این چند توصیه برای اونایی که مثل من شدن:20: با این که همه می دونیم و عمل نمی کنیم!:confused:
ای دانشجو!!!:cool:
به گوش باش که چونان که هنگامه امتحانات پایان ترم فرا همی رسد نکات زیر به خاطر بسپار که به پاس همه درس ها نائل شوی.:41:
1- زین پس تا آخرین روز امتحانات خواب بر تو حرام باد.
2- تلوزیون را ولو این که چارخونهای چیزی پخش کناد بیخیال همی شو که وقت بس ناجوانمردانه تنگ است.:2:
3- دیر خواب و زود خیز
4- شبکه گسترده جهانی را تعطیل کن ولو به سبب 360 آپ همی کردن
5- پارک و سینما و کافی شاپ تا آخرین روز امتحانات مکروه گردد(قابل توجه بعضیا!):65:
6- کتاب فقط کتاب درسی و فیلم تنها فیلم درسی(با توجه به این که در ایام امتحانات همگی عجیب به سمت مطالعه غیر درسی گرایش داریم!)
7- موبایل بازی اعم از اس ام اس و بلو توث و ارسال صور قبیحه و نوای قبیحه همگی موجب ابطال وقت است;)
8- حمام کردن بیش از نیم ساعت و یک بار اصلاحیدن صورت در هفته حرام است!
9- صله ارحام ولو ختنه سوران پسر دایی باشد یا عروسی شوهر دختر عمه ی همسایه ناتنی بر تو واجب نمی باشد.نرو...! خب نرو دیگه!:102:
10- و مهم ترین توصیه مخصوصا برای بانوان گرامی! پاچه خواری استاد را از خاطر مبر که اوجب واجبات است و بسی تو را در پاسیدن درس همی یاری کناد ...:53:

SonBol 12-09-2007 12:30 PM

امتحان دشوار!
 
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند.
آنها به استاد گفتند: « ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.».....استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند....آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود:
« کدام لاستیک پنچر شده بود؟»....!!!!

SonBol 12-12-2007 04:59 PM

جمع و تفريق دانشجويي
 
1- يك دانشجوي پسر + يك دانشجوي پسر= انتظار براي دو دانشجوي ديگر جهت جور شدن پايه حكم.

2- يك دانشجوي دختر+ يك دانشجوي پسر = عشقولانه.

3- يك دانشجوي دختر+ يكدانشجوي دختر = غيبت از يك دانشجوي دختر يا پسر ديگر.

4- دو دانشجوي پسر +يك دانشجوي پسر = انتظار براي يك دانشجوي ديگر جهت جور شدن پايه حكم.

5- دو دانشجوي پسر + دو دانشجوي پسر = حكم.

6- بيست و سه دانشجوي دختر + هفت دانشجوي پسر = كلاسhttp://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons7/48.gif

امیر عباس انصاری 12-12-2007 07:04 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 5224)

6- بيست و سه دانشجوي دختر + هفت دانشجوي پسر = كلاسhttp://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/...ticons7/48.gif



فکر نکنم ها.........
[IMG]****************************/57.gif[/IMG] [IMG]****************************/214.gif[/IMG] [IMG]****************************/69.gif[/IMG] [IMG]****************************/155.gif[/IMG] [IMG]****************************/73.gif[/IMG]
[IMG]****************************/229.gif[/IMG] [IMG]****************************/229.gif[/IMG] [IMG]****************************/221.gif[/IMG]

دانه کولانه 12-12-2007 10:09 PM

کاملا تایید میشه درسته به چی گیر میدی یه سر بیا کلاس ما ببین چطوره دقیقا همینه
8تا پسریم بالای 25 تا هم خانوم هنوز سرشماری نکردم اما این حدوداس

SonBol 12-12-2007 10:31 PM

نقل قول:

فکر نکنم ها.........
[IMG]****************************/57.gif[/IMG] [IMG]****************************/214.gif[/IMG] [IMG]****************************/69.gif[/IMG] [IMG]****************************/155.gif[/IMG] [IMG]****************************/73.gif[/IMG]
[IMG]****************************/229.gif[/IMG] [IMG]****************************/229.gif[/IMG] [IMG]****************************/221.gif[/IMG]
وا امیر جان چرا عنکبوت میذاری حالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بقیاش قبول که کش اومد و اینا ولی جک و جونور فقط تو رشته منه....
نقل قول:

کاملا تایید میشه درسته به چی گیر میدی یه سر بیا کلاس ما ببین چطوره دقیقا همینه
8تا پسریم بالای 25 تا هم خانوم هنوز سرشماری نکردم اما این حدوداس
مرسی کوروش جان
ممنونم
تنکیو
شکرا
از همینا....
امیر و من صد سال پیش دانشگاه میرفتیم درد شما جوونا رو زیاد درک نمیکنیم........
اون موقع هر کلاس 50- 50 بود
حالا دخترا 6 برابر پسران خوب.

امیر عباس انصاری 12-13-2007 04:07 AM

جمع و تفريق دانشجويي
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 5239)
کاملا تایید میشه درسته به چی گیر میدی یه سر بیا کلاس ما ببین چطوره دقیقا همینه
8تا پسریم بالای 25 تا هم خانوم هنوز سرشماری نکردم اما این حدوداس

زرشک..... جدا زرشک:confused:
نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 5241)
وا امیر جان چرا عنکبوت میذاری حالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بقیاش قبول که کش اومد و اینا ولی جک و جونور فقط تو رشته منه....


امیر و من صد سال پیش دانشگاه میرفتیم درد شما جوونا رو زیاد درک نمیکنیم........
اون موقع هر کلاس 50- 50 بود
حالا دخترا 6 برابر پسران خوب.

ببخشین ببخشین دو مورد :cool:
یک من صدسال پیش جد کبیرم هم به دنیا نبود و کلا بنده اند جووونم:cool:
ضمنا خوب ببین چه چیزاییی گفتی عنکبوت هم تعجب کرده سیخ داره نگاه میکنه:D :D
والله چی بگه ادم:24:

shabhaye_mahtabi 02-03-2008 12:21 PM

معادل سينمايی اصطلاحات دانشگاهی
 
معادل سينمايي اصطلاحات دانشگاهي
شب امتحان = کاش امشب صبح نشه
دانشجوی معترض = پسر شجاع
تربیت بدنی 1 = راکی 1
تربیت بدنی 2 = راکی 2
خاطرات استاد ها = اعترافات یک ذهن خطرناک
تصحیح ورقه امتحان = انتقام
نمره گرفتن از استاد ها = دوئل مرگ
شاگرد اول = مرد 6 میلیون دلاری
مدیر گروه = مردی که می خندد
استادان = این گروه خشن
رئیس آموزش = مردی که زیاد می دانست
بچه های تربیت بدنی = دختری با کفش های کتانی
کنکور = پل رودخانه ی کوآی
دوران دانشجویی = سال های دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
امتحان ریاضی = کشتار نیوجرسی
امتحان میان ترم = شُک
امتحان پایان ترم = بر باد رفته
شب امتحان = از گرگ و میش تا سحر
لیست نمرات دانشجویی = دیدنی ها
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر
ازدواج دانش جویی = کلاه قرمزی و سروناز
محوطه چمن دانشگاه = حریم مهرورزی
دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه ای از قفس پرید

منبع: نشریه ستون آزاد
گردآوری و افزودن افزودنی های مجاز: عارف
با تشکر فریبا

دانه کولانه 02-03-2008 02:01 PM

مدرسه ما : پايگاه جهنمي
خروج از مدرسه : فرار از آلكاتراس
ديدن مدير از دور : شبهي در تاريكي
نمره بيست : افسانه آه
مدير مدرسه : مرد 6 ميليون دلاري
شوخي با مدير : بازي با مرگ
روز دادن كارنامه : حادثه در كندوان
امتحان : شايد وقتي ديگر
روزي كه معلم به كلاس نمي آيد : بوي خوش زندگي
اخراج از كلاس : يك بار براي هميشه
نمازخانه دبيرستادن : قطعه اي از بهشت
زنگ آخر : آرايشگاه زيبا
امحان پايان ترم : قلب ها براي كه مي تپد
پيام متقلب براي ديگران : چشم هايم براي تو
راهي براي متقلبان : جيب بر ها به بهشت نمي روند
آنتن مدرسه : جاسوس سه جانبه
جاي سيلي معلم : دايره سرخ
دبير تربيتي : پاك باخته
صفر هاي پشت سر هم : برج مينو
اعتراض براي نمره : شليك نهايي
حياط مدرسه : پارک ژوراسيک
زنگ ورزش : المپيک در بازداشتگاه
شوراءدبيران : جنگ نفتکشها
ناظم : پليس آهني
کنکور : بالاتر از خطر
ديدن معلم از دور : سايه عقاب ها
نگاه معلم : بگذار زندگي کنم
دانشگاه : سرزمين آرزوها
خارج از مدرسه : آن سوي آتش
بحث با مدير : فرياد زير آب
شاگرد اول كلاس : پرنده كوچك خوشبختي
پاي تخته : لبه تيغ
ديكتاتوري معلم : مزد ترس
منفي هاي پشت سر هم : گلوله هاي بي صدا
اولين دانش آموزي كه معلم از او درس مي پرسد : قرباني
وراجي سر كلاس : مجوز مرگ
آخر كلاس : بهشت پنهان
مبصر كلاس : افعي
بوي جوراب بچه ها : عطر گل ياس
دبيرام مدرسه ما : تبعيدي ها
اخراج از مدرسه : مي خواهم زنده بمانم
سايه دبير تربيتي : سايه شوگان
دفتر دبيران : خانه ارواح
نمره ده : شانس زندگي
اتاق ورزش : جزيره آدم خور ها
دستشويي : اطاق گاز
سال آخر دبيرستان : سال هاي بي قراري
ساختمان مدرسه : آسمان خراش جهنمي
اخراجي ها : بينوايان
رفتن به دانشگاه : هدف سخت
دفتر مدير : کلبه وحشت
صاحبان نمره زير ده : سربداران
كيف هاي دانش آموزان : محموله
ظرفيت نيمكت ها : دو نفر و نصفي
سوسك در كلاس : انفجار در اطاق عمل
كلاس خصوصي : وعده پنهان
زنگ ادبيات : نان و شعر
دفتر ناظم : محكمه عدالت
حالت دانش آموز هنگام پاسخ دادن : زرد قناري
دانش آموزان رشته رياضي : سوته دلان
رفتار مشاور مدرسه با دانش آموزان : عاشقانه

امیر عباس انصاری 04-19-2008 02:51 AM

مقالات طنز ، داستانهای طنز ، ماجرای طنز ، متون طنز و...ماجرای ۴ دانشجوی پسر...
 
ماجرای ۴ دانشجوی پسر…

چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند.
اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.
بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند وعلت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند.
آنها به استاد گفتند: ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.»…..
استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند….
آنها به اولین مسأله نگاه کردند که ۵ نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند…..
سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال ۹۵ امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود:
کدام لاستیک پنچر شده بود….؟!!!

deltang 06-27-2009 12:26 PM

علت قبول نشدن در كنكور (طنز)
 
هموطن-طبيعتا'' 2 ساعت در روز براي خوردن غذا لازم است كه در كل 30 روز ميشود.
پس 96 روز باقي ميماند.اگر داوطلبي در كنكور قبول نشد هيچ تقصيري نداردچرا كه سال فقط 365 روز است.در حالي كه:



1) سال 52 جمعه داريم و ميدانيد كه جمعه ها فقط براي استراحت است به اين ترتيب 313 روز باقي ميماند.

2) حداقل 50 روز مربوط به تعطيلات تابستاني است كه به دليل گرماي هوا مطالعه ي دقيق براي يك فرد نرمال مشكل است.بنابراين 263 روز ديگر باقي ميماند.

3) در هر روز 8 ساعت خواب براي بدن لازم است كه جمعا'' 122 روز ميشود. بنابراين 141 روز باقي ميماند.

4) اما سلامتي جسم و روح روزانه1 ساعت تفريح را ميطلبد كه جمعا'' 15 روز ميشود.پس 126 در روز باقي ميماند.

5) طبيعتا'' 2 ساعت در روز براي خوردن غذا لازم است كه در كل 30 روز ميشود. پس 96 روز باقي ميماند.

6) 1 ساعت در روز براي گفتگو و تبادل افكار به صورت تلفني لازم است. چرا كه انسان موجودي اجتماعي است.اين خود 15 روز است.پس 81 روز باقي ميماند.

7) روزهاي امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص ميدهند. پس 46 روز باقي ميماند.
تعطيلات نوروز و اعياد مختلف دست كم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقي ميماند.

9) در سال شما 10 روز را به بازي ميگذرانيد.پس 6 روز باقي ميماند.

10) در سال حداقل 3 روز به بيماري طي ميشود و 3 روز ديگر باقي است.

11) سينما رفتن و ساير امور شخصي هم 2 روز را در بر ميگيرند. پس 1 روز باقي ميماند.

12) 1 روز باقي مانده همان روز تولد شماست.چگونه ميتوان در آن روز درس خواند؟!!


نتيجه ي اخلاقي: پس يك داوطلب نرمال نميتواند

اميدي براي قبولي در دانشگاه داشته باشد

ترخینه 06-28-2009 11:56 PM

تسلیت به کارنامه بگیران عزیز
 
اینجا میخوام خودمو تمامی دوستان کارنامه بگیر تسلیت عرض(درست نوشتنم)کنم{قاط}{پپوله}

دانه کولانه 06-29-2009 11:35 PM

تاپیک به بخش تنض برده شد

بنده هم این مصیبت وارده رو به شما و سایر داغدیدگان عزیز تسلیت عرض میکنم

deltang 07-05-2009 03:51 PM

سوالات کنکور (طنز)
 
هنر
-----------------------------------------
هنرپیشه معروف سینما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت

هنرپیشه مرحوم سینما ؟
الف) رضا ژیان
ب) رضا ماکسیما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور

هنرپیشه مرحوم فیلم "ممل آمریکایی" ؟
الف) نعمت الله گرجی
ب) نعمت الله ساقه طلایی
ک) نعمت الله شیرین عسل
ش) نعمت الله مینو

هنرپیشه زن معروف سینما ؟
الف) هدیه تهرانی
ب) کادوی تهرانی
ک) چشم روشنی تهرانی
ش) قابل نداره تهرانی

بازیگر چشم روشن سینما و تلوزیون ؟
الف) پارسا پیروفر
ب) فارسا فیروزپر
ک) پارسا پیروزپر
ش) فارسا فیروزفر

یکی از آهنگ های منصور ؟
الف) دیوونه
ب) ... خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!

خشایار اعتمادی چه سبکی می خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد



تربیت بدنی
-----------------------------------------
مربی و بازیکن اسبق پرسپولیس ؟
الف) علی پروین
ب) علی شهین
ک) علی مهین
ش) علی دمبه

کشتی گیر گردن کلفت ایران ؟
الف) عباس جدیدی
ب) عباس قدیمی
ک) عباس نیو
ش) عباس آپ تو دیت

تیم فوتبال آبادانی ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزین آبادان
ک) گازوئیل آبادان
ش) استقلال اهواز

باشگاه انگلیسی ؟
الف) میدلزبرو
ب) میدلزبیا
ک) میدلزبودی حالا
ش) میدلزپاشو برو گمشو

بازیکن بوسنیایی سابق بایرن مونیخ ؟
الف) حسن صالح حمیدزیچ
ب) حمید صالح حسنزیچ
ک) حسن حمید صالحزیچ
ش) بابا چند نفر به یه نفر ؟؟؟

دروازه بان انگلیس در جام جهانی 1998 فرانسه ؟
الف) دیوید سیمن
ب) دیوید سیمثقال
ک) دیوید سیگرم
ش) دیوید سیتن

مهاجم سال های دور منچستر یونایتد ؟
الف) اندی کول
ب) اندی سرشانه
ک) اندی پشت بازو
ش) اندی مرسی هیکل



فیزیک 1و2و3و4و5و6و7و . . . و شیمی . . . ( در هم ) -----------------------------------------
مساحت دایره چقدر است ؟
الف) 2 متر
ب) 5/2 متر
ک) بیشتره
ش) صبر کن بپرسم

سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نیست
ک) شما چطوری ؟
ش) چه خبر ؟

کدام عبارت زیر باید ***** شود ؟
الف) cosx
ب) 2sin2x
ک) cotghx
ش) tg3x

کدام دانشمند جاذبه زمین را کشف کرد ؟
الف) نیوتن
ب) کیلوگرم
ک) متر بر مجذور ثانیه
ش) نیترات مس

یکی از وسایل مربوط به فیزیک که در عینک ، تلسکوپ و میکروسکوپ به کار میرود ؟
الف) عدسی
ب) کاچی
ک) فرنی
ش) سرشیر با دوغ

دانشمندی که بین بار الکتریکی و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه ای نوشت ؟
الف) تامسون
ب) واشنگتنی
ک) بمی
ش) شهسواری

یکی از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) یخچال
ک) بخاری
ش) ماشین ظرف شویی

نام دیگر اسید فرمیک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتی
ش) جوهر سلندی پیتی

نام گاز سرد کننده یخچال های قدیمی ؟
الف) فرعون (فرئون)
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرویز

نام دیگر گازهای بی اثر مثل هلیم ، نئون و ... ؟
الف) گازهای نجیب
ب) گازهای سر به زیر
ک) گازهای باوقار
ش) کلا بچه های خوبی هستن



ادبیات
-----------------------------------------
در بیت زیر چه صنعتی به کار رفته است ؟
"بی وفایی ، بی وفایی ، دل من از غصه داغون شده"
الف) ایهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشیمی
ش) صنعت میخ راست کنی!

شاعر قرن ده دوازده؟
الف) هاتف اصفهانی
ب) ابی اصفهانی
ک) اندی اصفهانی
ش) سیاوش قمیشی اصفهانی

فعل "خوردن" را صرف کنید ؟
الف) خوردی
ب) صرف شده
ک) میل ندارم
ش) نوش جان

نویسنده "منطق الطیر" کدام شاعر است ؟
الف) عطار نیشابوری
ب) نجار نیشابوری
ک) سمسار نیشابوری
ش) گل فروش نیشابوری

دانه کولانه 07-06-2009 08:17 AM

جالبه ولی تکراریه !

کنکور

لطفا قبل از ارسال جستجو کنید
میدونین چطوری ؟
یه تیکه از متن که مناسب بدونین (تجربیه ) رو در بخش پایین سایت در سرچ گوگل وارد کنین


مثلا خیلی ساده میتونستین با جستجوی "محمدرضا گندمزار"
تاپیک مورد نظر رو پیدا کنین
دوستان لطفا حتما این رو به کار ببندن میبینین که من چقدر سریع تاپیکها رو پیدا میکنم همه به خاطر استفاده از سرچ گوگل در سایته

deltang 07-23-2009 03:15 PM

فرهنگ لغت(باحاله)
 
ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با کسی است که بیشتر تقلب کند
الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند
ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند
زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال
بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند
بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر
چشم : عضویکه چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند
خسیس : کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود
خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت
دست : عضوی که در سینما نزد صاحبش بند نمی شود
دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود
رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است
سوءظن : سعی در دانستن چیزیکه بعدا" انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست
سینما : جایی که پشت سر شما حرف می زنند
عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید عشق تازه تری پیدا کرد
سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود
سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود
مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند
معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود
موش : خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند
هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد

(اينو از وبلاگ خودم گذاشتم:http://boro-bache.blogfa.com)

deltang 09-21-2009 03:27 PM

طرز تهیه مدرسه غیر انتفاعی!!!!(طنز)
 
طرز تهیه مدرسه غیر انتفاعی!!!!(طنز)

1ـ یک خانه قدیمی و کلنگی که در ابعاد ۶۰ متری باشد و هر لحظه احتمال تخریب وجود داشته باشد تهیه کنید . بهتر است مربوط به دوران ساسانی باشد.

۲ـ میز و نیمکت های شکسته خواجه قاصد از مکتب داران مظفرالردین شاه را از سراسر کشور جمع آوری کنید و به یکدیگر بچسبانید.

۳ـ در هر کلاس ۱۲۵ نفر نشسته و ۱۸۰ نفر ایستاده گنجایش است بنابراین در هر میز ۱۲ نفر را روی پای هم بنشانید تا رکورد واگن های مترو را بشکنید.

۴ـ تعدادی از معلم هایی که دیروز مدرک گرفته اند و عده ایی از سالخوردگان که رو به موت هستند را به عنوان اساتید برجسته معرفی و استخدام کنید.

۵ـ پوشیدن هر نوع لباس چسبان ممنوع است لباس ها باید آویزان باشد بهتر است چند سایز بزرگتر از خودشان لباس بخرند.

۶ـ سعی کنید هفته ایی ۳۶ بار تست و امتحان برگزار کنید تا تمام بچه ها را از درس و مدرسه ذله کنید اگر نمره کم آوردند کونشان را پاره کنید.

۷ـ هر ماه انجمن اولیا بگذارید و از فعالیت ها و اهداف بلند خودتان آنقدر بگویید که کف کنند و مطمین شوند که بهترین مکان برای ذله کردن فرزندان همین جا است.

۸ـ سعی کنید دانش آموزان روپوش تمیز و ناخن های کوتاه و موهای مرتب داشته باشند روزی دو بار آن را چک کنید زیرا در غیر اینصورت در کنکور قبول نمیشوند.

۹ـ روی یکی از خر خون های مدرسه کار کنید که در کنکور قبول شود بعد اسم طرف را روی در و دیوار بزنید که مردم فکر کنند شاخ رستم رو شکونده .

۱۰ـ در صورتی که کسی از دانش آموزتان در مورد مدرسه سوال کرد و او جواب ک...م توش را داد مطمین باشید که بهترین مدرسه غیر انتفاعی را دارید.

deltang 09-24-2009 09:27 AM

طنز دیکشنری امتحان
 
طنز دیکشنری امتحان

تقلب:
یک سری اعمال ننگین در صورت با عرضه بودن واین کاره بودن شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد.نوعی هلو برو تو گلو که با توجه به درجه درایت و تیزی استاد ومراقبان می تواند نوع هلویش از هسته دار وخاردار تا آب هلو با طعم موز و عشق و حال متغیر باشد.بیراهه ای که اتفاقا آخرش به هدف ختم می شود.یک نوع وسیله درس پاس کن نا مشروع.

شب امتحان:
شب ملخ.شب ظلمانی یلدا.شب سوانح وسوختگی نا کجا آباد دانشجو.شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند.در این شب انسان تمام مصائب تاریخ بشر را به صورت کنسانتره نوش جان می کند.یک نوع زلزله در میان ایام سال.

شب چشمهای پف کرده ودهان های کف کرده.شب رقص وپایکوبی کلمات جزوه وکتاب بر روی سسلسله اعصاب محیطی ومرکزی دانشجو.

جزوه:
یک جور کاتالیزور که در صورت همکاری ابروبادومه وخورشیدواینا دانشجورا به سمت پاس شدن درس هل می دهد.تمام همه علم بشری.چکیده دانش تاریخ مصرف گذشته استاد. وسیله ای که معمولا دانشجو با آن سر کار گذاشته می شود.تنها شاهد ماجرای سوخاری شدن دانشجو در شب امتحان.قوت قلبی که عاقبت آفت قلب می شود.

مراقب:
موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم وگوش و باقی حواس را هم دارد. سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا میکند.گالری ضدحال.موجودی که روی سینه اش نوشته شده:من مراقبم،شما چطور؟ یک نوع تله موش زنده.

روزامتحان:
روزی که درآن خورشید طلوع نمی کند.زمانی برای جفتک زدن اسب ها،لحظه ای که درآن دانشجومی خواهد سر به تن عالم آدم نباشد.روز شغال.روزی که درآن نگاه ها عمیق می شوند.روزلبخندهای استراتژیک.روزی که در آن دوست ودشمن با هم ودر کنار هم به قربانگاه می روند.

نمره:
تبلور میزان دانش،مهارت ودودره بازی دانشجو،بهانه ای همیشگی برای اعتراض. وسیله ای که استادبا آن چه ها که نمی کند!عاملی که برای بدست آوردن آن دانشجو علاوه برخرزدن،اعمال شنیع دیگری رانیز باید انجام دهدکه قلم دروصف آن قاصراست!

سؤال:
یک نوع شعورسنج استاد ودانشجو.کلمات نفرت انگیزی که به نوبت وتک تک مثل نیزه در چشم دانشجوفرو میروندولحظه به لحظه او را به عمق نادانی اش واقف تر می کنند. لورفتن آنها به حماسه سازی دانشجویان منتهی میشود.انواع مختلف آن از تشریحی سیانوری تاتستی گوگوری مگوری متغیراست.

استاد:
منبع علم،ژنراتوردانش،نیروگاه انسانیت،تبلوردانایی،کوه توانایی،مایه افتخارما،بابا تو دیگه کی هستی ترین موجود عالم،خودصفا،اندوفا،دارنده انواع واقسام شفا،ضدجفا، یاری گر ضعفا،معلم الخلفا......

shabhaye_mahtabi 10-05-2009 07:10 AM

جایگاه تقلب در مدارس!
 

با تشکر فریبا

تاري 10-28-2009 09:33 AM

عاقبت چندش اور درس نخوندن
 
خداونداااا تکراری نباشه...........به امید تو



ببین پسرم امتحانای آخر سال نزدیک شده و تو دو راه داری:
یا قبول میشی یا مردود!
اگه قبول شدی که خیر و برکت...
ولی اگه مردود شدی دو راه داری:
یا ولگرد میشی یا میری سربازی !
اگه ولگرد شدی خو اشکالی نداره مثل این بچه بی‌تربیت‌ها همین الان ولگرد میشی.
اما اگه رفتی سربازی دو راه داری:
یا پلیس میشی یا میری ارتش
اگه پلیس شدی خو خیر و برکت...
اما اگه رفتی ارتش دو راه داری:
یا تقسیم میشی و تو پادگان میمونی یا می‌فرستنت جبهه جنگ!
اگه تقسیم شدی و تو پادگان موندی خو خیر و برکت...
اما اگه فرستادنت جبهه جنگ دو راه داری:
یا سالم می‌مونی یا با توپ و خمپاره لت و پار میشی
اگه سالم موندی خیر و برکت...
اما اگه با توپ و خمپاره لت و پار شدی دو راه داری:
یا خوب میشی یا می‌میری!
اگه خوب شدی شکر خدا الحمدالله...
اما اگه مردی دو راه داری:
یا سگا میخورنت یا متعفن میشی و گند میزنی!
اگه سگا خوردنت خو خیر و برکت...
اما اگه متعفن شدی و گند زدی دو راه داری:
یا تبدیل به گاز میشی صادرت میکنن ارمنستان یا به نفت!
اگه گاز شدی خیرو برکت...
اما اگه نفت شدی دو راه داری :
یا یه صورت نفت خام می‌فرستنت پالایشگاه یا تبدیل میشی به مواد پاک کننده!
اگه نفت خام شدی خیر و برکت...
اما اگه مواد پاک کننده شدی دو راه داری :
یا صابون میشی یا دستمال توالت !
اگه صابون شدی خیر و برکت...
اما اگه دستمال توالت شدی باور کن پسرم مجبوری کارهایی بکنی که...
حالا دیگه میل خودته! یا درستو بخون یا برو...

SonBol 11-05-2009 12:12 PM

موضوع انشا: اینترنت را توصیف كنید
 
موضوع انشا: اینترنت را توصیف كنید

ارژنگ حاتمی
موضوع انشا رو با بابایی درمیون گذاشتم. بابایی خیلی خوشحال شد و گفت: واقعا لذت می برم كه یك معلم كلاس دوم دبستان چنین بحث مفیدی رو موضوع انشا كرده است!.
بابایی گفت: اینترنت یه جایی است كه میشه اونجا دوست پیدا كرد، زمان ما كه این ترنت و اون ترنت و از این جور چیزا نبود!
بابایی پس از گفتن این جمله نگاهی به مامانی كرد و سرش رو تكون داد و گفت: راستی خانم معلمتون آی دیش رو بهتون نداده؟! با گفتن این جمله مامان چشم غره ای به بابایی كرد و بهم گفت كه برم پیشش تا برام انشا بگه!
مامانی گفت: اینترنت خیلی خوبه، و میشه بحث های خاله زنك بازی رو اونجا به صورت مدرن انجام بدی!
مامان گفت: مثلا همین فیس بوك! همه ی زن های فامیل توش عضو هستند و خیلی سریع می تونیم آخرین اخبار و اطلاعات مهم رو در اختیار هم قرار بدیم.
از مامانی پرسیدم مثلا چه اخباری، و مامانی گفت: مثلا همین موضوع كه دختر شوكت خانم دماغش رو عمل كرد و یا داماد شمسی خانوم اینا عملی از كار در اومده!
مامانی ادامه داد: البته اینترنت معایب و مضراتی هم داره و یك نمونه اش اینه كه ساعات آنلاین بودن آدم با سوخته شدن غذاش رابطه ای مستقیم داره!
به طرف اتاق داداشی رفتم تا از اون در مورد اینترنت بپرسم، نمی دونم چرا وقتی وارد اتاق شدم یهو كامپیوترش رو ریستار كرد و سرم داد كشید و گفت: به تو یاد ندادند قبل از وارد شدن به اتاق در بزنی؟!
از داداشی در مورد اینترنت پرسیدم و داداشی گفت: اینترنت یعنی دریای علم، و اینترنت می تونه به عنوان یك ابزار كمك آموزشی مناسب عمل كنه!
از داداشی خواستم یكی از مقاله های علمی اش رو كه جدیدا از اینترنت گرفته بهم نشون بده، نمی دونم چرا داداشی یهو هول شد و سرفه ای كرد و گفت: می بینی كه سیستم هنگ كرده، بعدا بهت نشون میدم!
به اتاق نازنین رفتم و از اون در مورد اینترنت پرسیدم، نازنین در حالی كه عكس های لباس های عروسی رو از روی لب تاپش بهم نشون می داد گفت: ببین اینا رو تازه از اینترنت گرفتم، به نظرت كدوم یكی شون بهم میاد؟!
از نازنین پرسیدم: مگه قراره عروسی كنی؟!
یهو نازنین توی چشماش اشك جمع شد و جیغی كشید و با خوشحالی گفت: راستشو بگو! خبریه؟! واسم میخواد خواستگار بیاد؟!
مامانی كه فكر كرده بود جیغ نازنین باز هم در اثر كشیده شدن موهایش است از همان آشپزخانه گفت: خواهرت رو اذیت نكن! بشین انشات رو بنویس!
بابابزرگ با یه زنبیل وارد خونه شد و از همون دم در به داداشی گفت: یه سرچی بزن توی نت ببین قیمت گوجه فرنگی چنده؟! فكر كنم این اكبرآقا گرون فروش شده!
داداشی هم بعد از چند دقیقه گفت كه قیمت این میوه در نقاط مختلف شهر متفاوت است!
بابابزرگ قبض آب و برق و گاز و تلفن و موبایل رو روی میز گذاشت و به مامانم گفت كه صف بانك شلوغ بوده و حوصله نداشته پول قبض ها رو پرداخت كنه، بابایی سرش رو خاروند و گفت: كاش زودتر می گفتین حوصله ندارین تا من خودم پرداخت می كردم، امروز آخرین مهلت برای پرداخت قبض است.
بابابزرگ گفت كه شنیده میشه از طریق اینترنت قبض ها رو پرداخت كرد، همه ی اهالی خونه این موضوع رو تایید كردند، اما همشون گفتند این كار رو بلد نیستند، در همین زمان مامان بزرگ كه با سر و صدای ما از خواب بیدار شده بود به طرف ما اومد و قبض ها رو برداشت و به سمت كامپیوتر داداشی رفت، بعد از چند دقیقه با لبخندی بر لب گفت: همه ی قبض ها پرداخت شدند!


SonBol 12-08-2009 01:18 PM

دانشجو هم، دانشجوهای قدیم!
 

دانشجو هم، دانشجوهای قدیم!
درس، تخته، گچ، حرص خوردن، خنده، نمره، مشروطی، آدمهایی كه هر كار كنی درست را نمی فهمند، آدمهایی كه خیلی می فهمند، مدیر گروه، جزوه،....
من استاد ریاضیات هستم. به طور حق التدریسی در چند دانشگاه درس می دهم. نوشته های زیر خاطرات من از این كلاس هاست.

یك كلاس دارم با دانشجوهای كاردانی از روز اول معلوم بود این كلاس با همه بقیه كلاس ها فرق می كند، و از آنجا كه هر چی سنگه اصولا مال پای لنگه، یك نفر تو این كلاس هست به اسم حسین رضا زاده! پسری است لاغر، سبزه رو و بدش نمی آید تا آنجا كه جا دارد كلاس را به هم بریزد.
در این كلاس هم پنجاه نفر ثبت نام شده اند و هیچ وقت صندلی به اندازه كافی وجود ندارد، همه سر كلاس بودند و ده دقیقه ای از كلاس گذشته بود، دو تا دختر از در وارد شدند، به جای این كه راهشان ندهم گفتم : «رضا زاده برو از كلاس روبرو دو تا صندلی بیاور» آن دو تا دختر گوشه ای ایستادند تا رضا زاده بیاید، داشتم درس می دادم كه ناگهان كلاس از خنده منفجر شد.
رضا زاده پشت در ایستاده بود صندلی را روی سینه اش گذاشته بود و می گفت: «یا ابالفضل!»


*****

از اول كلاس فقط می گفت و می خندید، ساكت كردنش هیچ راهی نداشت جز این كه جلوی دخترهای كلاس یك خورده حالش را می گرفتم.
یك قسمت را درس دادم بعد رو به دانشجوها كردم و پرسیدم: «كسی هست متوجه نشده باشه؟»
هیچ كس جواب نداد. ازش پرسیدم: «آقای جسینی شما چی؟ متوجه شدی؟»
گفت: «بله استاد!»
گفتم: «خیالم راحت شد، چون ایشون مینیمم مطلق كلاس هستن اگر ایشون فهمیده پس معلومه كه همتون فهمیدین.»


*****

لحظه ای را تصور كنید كه شما یك مبحث بسیار زیبای ریاضی را كه خودتان از درس دادنش در اوج لذت هستید با هیجان برای دانشجو باز می كنید، پس از تمام شدن درس لحظه ای كه منتظر سوالات دانشجویان هستید اولین سوال پرسیده می شود
- «این قسمت در امتحان می آید؟»
: «شما جواب می دهید بله!»
- «چند نمره داره؟»
: «دونمره!»
- «پس جای نگرانی نیست.»

*****

دانشجو هم دانشجو های قدیم. استاد می گفت ف....ما رفته بودیم فرحزاد و برگشته بودیم. حالا خودتان قضات كنید:
وقتی كه من دارم سر كلاس می گویم: «درس تون این جلسه تمام می شه، جلسه بعد كاری نداریم جز این كه فقط تمرین حل كنیم.»
و بعد در جای دیگری اضافه می كنم: «جلسه بعد حضور و غیاب نمی كنم!»
منظورم چیه؟ این همه كُد برای نیامدن دانشجوها سر كلاس و تعطیلی آن بس نیست. با این روش هم كلاس تعطیل می شود و هم من به آموزش دانشكده پاسخگو نیستم.
حالا فكر كنید كه كلاس مذكور پنجشنبه ای باشد كه چهارشنبه قبلش هم تعطیل شده باشد.
با خیالی راهت می روم سر كلاس حتی بدون یادداشت های درسی ام و با لبخندی ملیح كه در دل حواله آموزش دانشكده می كنم و مواجه می شوم با یك كلاس 30 نفره كه همه سراپا گوش منتظرند تا من تمرین ها را حل كنم.
واقعا خودتان قضاوت كنید. این ها دانشجو اند؟





مجتب 12-19-2009 08:34 PM

انشای یک بچه دبستانی درباره ازدواجنام : كمال
كلاس : دبستان
موزو انشا : عزدواج!

هر وقت من يك كار خوب مي كنم مامانم به من مي گويد بزرگ كه شدي برايت يك زن خوب مي گيرم.
تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است.
حتمن ناسرادين شاه خيلي كارهاي خوب مي كرده كه مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم كه اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشكلات انسان را آدم مي كند.
در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم.
از لهاز فكري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند كه كارشان به تلاغ كشيده شده و چه بسيار آدم هاي كوچكي كه نكشيده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد ديگر كسي از شوهرش سكه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد من تا حالا كلي سكه جم كرده ام و مي خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.
مهريه و شير بلال هيچ كس را خوشبخت نمي كند. همين خرج هاي ازافي باعث مي شود كه زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي داييمختار با پدر خانومش حرفش بشود دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي كم بوده كه نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق كرده ايم كه بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمكي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي كند!
اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يك زير زميني بگيرد. ميگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد. ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يك خانه درختي درست كردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شكست.. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتي قهر مي كند بعد آشتي مي كند ولي اگر دعوا كند بعد كتك كاري مي كند بعد خانومش مي رود دادگاه شكايت مي كند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان!
البته زندان آدم را مرد مي كند.عزدواج هم آدم را مرد مي كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است!
اين بود انشاي من

اگه تکراری بود بگین پاکش کنم آخه نتونستم سرچ کنم.....

Omid7 12-21-2009 04:37 PM

آموزش تقلب (( ورود معلمان و دبیران و استادان گرامی اکیدا ممنوع))
 
آموزش تقلب( بچه مثبت بیا تو) http://www.tebyan.net/aspnet_client/...smiley-129.gif

آموزش تقلب !!!1چیه چرا اینجوری نگا میکنید خب تقلبه دیگه، میگم بیایید تو این چند روزه اموزش تقلب به هم دیگه بدیم مفیدومختصر بحث از این مفیدتر کی تو این انجمن دیده

Omid7 12-21-2009 04:43 PM

تقلب رو باید نسبت به موقعیت زمان فرد معلم و ... انجام داد . خب قبل این که چند تا مثال بگم یه تارخچه ای از تقلب خودم بگم :
من تا جایی که یادمه اقلب رو از دوم دبستان شروع کردم . چهارم دبستان رفتیم توی تیم متقلبان حرفه ای . طوری که من مدرک ابتدایی ام رو با تقلب گرفتم ... سال اول راهنمایی دیدم اوضاع بیریخته کسی بلد نیست . این شد که کلاس خصوصی گذاشتیم و به بچه های باجنبه روش های تقلب رو یاد میدادیم سال دوم همه ی کلا از من و هم کلاسی های پارسالم که توی ابتدایی با هم بودیم تمام روش های تقلب رو یاد گرفته بودن طوری که به جز چند نفر بی جنبه که اونا جلو کلاس مینشستن همه تقلشون به راه بود حتی توی یه املاء ساده که معلم هر هفته میگرفت روش های نمیه حرفه ای تقلب به کار برده میشد . اخر سال همه شدن یه پا متقلب ....
سال سوم راهنمایی مدیر مدرسه عوض شد و کلاس بندی کلاس ها رو عوض کرد دیدیم دیگه نمیشه تقلب کرد اخه همه عوض شدن یکی دو ماه گذشت دیدیم نخیر اموزش ما به کلاس های دیگه ای کشیده شده و روش هایی که ما ابدا کرده بودیم هم بلد هستن . نوبت اول سال سوم رو با تقلب البته با کمی ترس گزروندیم ( بماند که بعضی ها لو رفتن ) نوبت دوم بچه های بی جنبه رو شناختیم و از خدمون دور کردیم و به تقلبمون ادامه دادیم . سرتون رو درد نیارم سیکلمون هم با تقلب گرفتیم ( روش هاشو بعد عرض میکنم ) .
وارد اول دبیرستان که شدیم دیدم نه نمیشه همه یه مشت ساده از تقلب چیزی نمیدونن و کسی هم از هم کلاسی های پارسال هم با ما نیست این بود که تنهایی دست به کار شدم و متقلب های کلاس رو شناسایی کردم . تعجب کردم اخه خیلی کم بودن . بین اینا هم نصف بیشترشون یه مشت تازه کارهستن و به طور خیلی فجیع تقلب میکنن و قابل شناسایی هستن . ( مثل یه معتاد که قیافش تابولست ولی میگه من معتاد نیستم ) . این بود که گفتیم بیا بچسبیم به درس امسال تقلب نمیشه .
روش های تقلب زیاد هستن نمیشه گفت ولی من چندتاشو میگم ولی الان حوصله شو ندارم خیلی خشتم اگر دوست داشتین بگین تا بگم براتون .........

تو دانشگاه که دیگه نگو، روشهای مدرن تری وجود داره


((( این داستان ها که گفتم 95 درصدش واقعی بود )))

Omid7 12-21-2009 04:48 PM

یادمه درس جغزافیا دبیرمون سوالا رو الف و ب میكرد .. گروه الف رو میخوند و بچه مینوشتن بعدش گروه ب منو بیشتر بچه ها هم بلافاصله بعد از خوندن سوال توسط دبیر كتاب رو مخفیانه باز میكردیمو خیلی سریع سوال رو مینوشتیم ...

این روش بیشتر مواقع كارساز بود و معمولا هم نمره كلاسیمون توی درس جغرافیا سر همین قضیه خوب میشد ..



كمتر از روش دستمال كاغذی استفاده میكردم یا شاید هم اصلا استفاده نمیكردم... ولی من كه یادم نماد از این روش استفاده كنم..



من معمولا فرمول ها رو خیلی خوب یاد میگرفتم ولی به شرطی كه بتونم واسشون وقت بذارم بعضی وقتا هم كه نمیشد وقت بذارم واسشون فرمول ها رو توی چك نویس مینوشتم و سر جلسه امتحا ازشون استفاده میكردم...



بعضی وقتا هم تقلب رو روی كفشم مینوشتم .. یعنی دور و بر كفشم رو كاملا پر از تقلب میكردم و موقع امتحان ازشون استفاده میكردم... این نوع تقلب همیشه كاربرد داشت مگر امتحاناتی كه به دلیل نبود مكان مناسب توی نمازخونه برگذار میشد ... اون موقع من دیگه راهی برای تقلب نداشتم ولی بازم كم نمیاوردم و از بقیه بچه ها كمك میگرفتم ...



تعویض برگه امتحانی هم یكی دوبار استفاده كردم... ولی خیلی كمكم نكرده ...

peleshk 12-21-2009 04:50 PM

یکی از راه های تقلب به صورت تصویری(توجه:در این روش کاملا به یاری هم احتیاج دارید!)

[IMG]http://*****************/6/1261466170.gif[/IMG]

Omid7 12-21-2009 04:56 PM

البته قبل از اینکه آموزش تقلب کردن رو بدم باید بگم که من شنیدم این کار مشکل شرعی داره
http://www.tebyan.net/aspnet_client/...smiley-129.gif

تقلب به چند عامل بستگی داره
1 - فصلی که توش قرار دارید
2 - معلمی که سر کلاس هست
3 - جایی که شما نشستید
4 - بچه هایی که کنار شما هستند
5 - چشم تیز بین
http://www.tebyan.net/aspnet_client/...smiley-110.gif
گزینه اول رو توضیح میدم
در مورد فصل من از فصل پاییز و زمستان شروع میکنم که یه مقدار هوا سرد هست
در این دو فصل به دلیل سرما معمولا بچه ها کاپشن میپوشن و از اونجایی که کاپشن ها موچشون کشی هست شما میتونید کاغذ تقلبتون رو توی اون بزارید و هر موقع معلم اومد بزارید تو آستینتون
البته یه نکته اساسی داره که باید توجه داشته باشید
اگه شما دست راست هستید میتونید کاغذ رو با دست چپ بگیرید به طوری که موچ دست چپتون به روی دست راست قرار بگیره و از یه طرف بنویسید و از یه طرف مراقب معلم باشید و وقتی معلم اومد میتونی بلافاصله کاغذ رو تو آستین دست راست بگذارید
http://www.tebyan.net/aspnet_client/...smiley-116.gif
برای اینکه زیاد گرفتار تقلب نشید بقیه روش ها رو توضیح نمیدم
البته یه نکته دیگه هم هست و اونم اینه که کسی که تقلب مینویسه معمولا اون چیز هایی رو که مینویسه حفظ میشه و آنچنان نیازی به نگاه کردن به تقلبش نداره مگر اینکه در موقع نوشتن تقلب حواسش به متنی که مینویسه نباشه

kiana 12-25-2009 09:12 AM

قانون و منطق
 


دانشجويي پس از اينكه در درس منطق نمره نياورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چيزي در مورد موضوع اين درس مي دانيد؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غير اينصورت نميتوانستم يك استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسيار خوب، من مايلم از شما يك سوال بپرسم ،اگر جواب صحيح داديد من نمره ام را قبول ميكنم در غير اينصورت از شما ميخواهم به من نمره كامل اين درس را بدهيد.
استاد قبول كرد و دانشجو پرسيد: آن چيست كه قانوني است ولي منطقي نيست، منطقي است ولي قانوني نيست و نه قانوني است و نه منطقي؟
استاد پس از تاملي طولاني نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره كامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتي استاد با بهترين شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسيد. و شاگردش بلافاصله جواب داد:
قربان شما 63 سال داريد و با يك خانم 35 ساله ازدواج كرديد كه البته قانوني است ولي منطقي نيست.
همسر شما يك معشوقه 25 ساله دارد كه منطقي است ولي قانوني نيست.واين حقيقت كه شما به معشوقه همسرتان نمره كامل داديد در صورتيكه بايد آن درس را رد ميشد نه قانوني است و نه منطقي





اکنون ساعت 10:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)