چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!
چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!
آیا می دانید برای اینكه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟ اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت كردن است، طرز صحیح صحبت كردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتی. بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را كه در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف كنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت كردن بسیار خطرناك است و توصیه نمی شود كه مدام صحبت نكنید، سكوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت كردن می باشد. در این مقاله توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم كرد: از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند: - افرادی كه همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می كنند به بلوغ فكری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می كند كه عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف كنند. 2- افرادی كه در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می كنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند كه اعتماد به نفس كمی به خود دارند، با این كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی كه در سابق صورت می گرفت كاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اكثر زوجین هر دو با هم به كار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان كمی را برای صحبت كردن با یكدیگر دارند، هنگامی كه فرصتی برای صحبت كردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به كار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید كه زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند. حال به توضیح این موضوع می پردازیم كه چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو كنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد: - از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی كه گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه كنند كه، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی كنید با گذشته های تلختان خداحافظی كنید و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنید. توجه كنید كه شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشكیل خانواده داده اید و از همان روز اول كه وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی كنید همه ی گذشته ی خود را فراموش كنید، و الان زمان آن است كه زندگی دو نفره ی كه در آینده خواهید داشت فكر كنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشتركتان باشد نه گذشته تلختان. 2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد كرده اید لزومی به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممكن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی كه بازگو كردن تجربه شما می تواند مانع تكرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود. 3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف كنید اما سعی كنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او كاملا باز نكنید و نشكافید. حال چه صحبت هایی را نباید مطرح كرد: 1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟ مشكلاتی كه در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند كه مسائلی است كه گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشكلاتی كه با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان كردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می كند، كمبودهایی كه در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را كه متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نكنید. 2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی كه انجام می داده شك كردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممكن است شما به اشتباه چنین فكری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری كه بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود. |
انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟
انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟ |
در این صورت ازدواج نكنید!
در این صورت ازدواج نكنید! |
13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه
13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه |
-- نکات بسيار مهم براي جوانان در آستانه ازدواج -- نياز به ازدواج در روان انسانها وجود دارد؛ ما نيازمند به زندگي با جنس مخالف هستيم؛ نيازمند آنيم كه تا زماني كه زندهايم از تنهايي نجات پيدا كنيم.تناسبها در ازدواج اما ازدواج اگر در چهارچوب درستي نباشد، به جاي اينكه آرامشدهنده باشد آرامش را برهم ميزند و يا به جاي اينكه با كسي رابطه صميمانهاي پيدا كنيم، ممكن است هميشه با او زندگي كنيم، اما كاملا تنها باشيم. بنابراين، بايد چهارچوبهاي اساسي انتخاب همسر را به خوبي بدانيم تا با انتخاب درست به نيازهاي بيولوژيك و رواني خود، پاسخ صحيح دهيم. ¢تناسب خانوادگي به طور كلي، انسانها در بستر خانوادگي شكل ميگيرند. چهارچوب خانواده و آنچه كه بهعنوان شكلگيري شخصيت در خانواده وجود دارد، از خانوادهاي به خانواده ديگر فرق ميكند؛ يعني هر خانواده بسته به زمينه فرهنگي و تربيتياي كه دارد در فرد تأثير متفاوتي ميگذارد؛ چرا كه نقش تربيت در شكلگيري شخصيت مهم است. جان واتسون- پدر روانشناسي- ميگويد: 50 نوزاد به من بدهيد و بگوييد چه شخصيتهايي لازم داريد؛ دانشمند، پليس، قاضي، دزد و... چه ميخواهيد؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد اين افراد را تحويل ميدهم. در واقع او ميخواهد بگويد كه تربيت، نقش بسيار پررنگتري از زمينههاي ديگر مثل ژنتيك يا زمينههاي خاص ديگر دارد. خانواده نقش مهمي در شكلگيري شخصيت دارد، بنابراين افراد در انتخاب همسر، زماني در كنار كسب نيازهاي رواني (كه به مراتب مهمتر از نيازهاي بيولوژيك هستند)، درست پاسخ ميگيرند و از اضطراب جدايي يا ترس از تنهايي نجات مييابند كه 2نفر، از نظر خانوادگي متناسب باشند. چنان كه اشاره كرديم خانواده- بنا به تربيتي كه روي فرزندش دارد- نقش مهمي در شكلگيري شخصيت او ايفا ميكند و اين مسئله اين روزها بسيار ناديده گرفته ميشود، چرا كه دختر و پسر، همديگر را خارج از بسته خانوادگي ميبينند؛ سادهترين شكل آن اين است كه در دانشگاه با هم آشنا ميشوند، در حالي كه نميدانند طرف مقابلشان محصول چه خانوادهاي است! در شكل ديگر در يك برخورد همديگر را ميبينند در حالي كه هر دو، دوست دوستانشان هستند و شناخت ديگري از يكديگر ندارند يا بهصورت تصادفي، با هم آشنا ميشوند. انسانها، محصول خانوادهشان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزينش همسر، او را از داخل بستر خانواده ديده و انتخاب كنند و دقت كنند كه آيا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگي با آنها تناسب دارد يا خير؟ در اينجا، مفهوم خانواده زمينههاي تربيتي را باز ميكند. مثلا فردي ميگويد كه ما از نظر خانوادگي بههم ميخوريم. آيا به طور خاص، بستر فرهنگي و شيوههاي تربيتي رايج در خانواده را بررسي كردهاند و به اين نتيجه رسيدهاند؟ گاهي 2 نفر با هم ازدواج ميكنند و از نظر فرهنگي و خانوادگي به هم شبيه هستند، اما شيوههاي تربيتي آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جايگاه و ارزشي ندارد. فرض كنيم مادر پسر 30 سال است كه زندگي كرده ولي هيچچيز متعلق به او نيست و فقط وظيفهاش اين بوده كه بشويد، بپزد، بزرگ كند. پسري كه نگاهش به زن اينگونه شكل گرفته است با دختري ازدواج ميكند كه در ساختار خانوادهاش مادر، همهكاره بوده و تعيين تكليف ميكرده است؛ در نتيجه در زندگي اين دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را. پس اين دو، تناسب خانوادگي ندارند هرچند از نظر سطح تحصيلات و وضعيت مالي شبيه و در يك طبقه باشند. اين زوج پس از مدتي در بهترين حالت پايشان به جلسات مشاوره كشيده ميشود و در بدترين حالت به علت اختلافات شديد از دادگاهها سردرميآورند. ¢تناسب فرهنگي ما تناسب فرهنگي داريم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوتاند؛ راستي فرهنگ يعني چه؟ فرهنگ يعني بايدها و نبايدهايي كه تعيين تكليف ميكند. آن، به ما ميگويد چه چيزي درست است و چه چيزي غلط؟ چه كاري بايد انجام شود و چه كاري نبايد صورت گيرد؟ از آنجا كه فرهنگها با هم متفاوت هستند، بايدها و نبايدهاي آنها نيز فرق ميكند. بهعنوان مثال، بايدها و نبايدها در فرهنگ آذريها بسيار متفاوتتر از بايدها و نبايدهاي فرهنگ شماليهاست؛ حتي گاهي نبايد يكي، بايد ديگري است. انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح كه بيدار ميشويم اين فرهنگ ماست كه ميگويد چطور بيدار شويم و با خانواده چگونه رفتار كنيم، چطور حرف بزنيم و چگونه غذا بخوريم و... هيچكاري نيست كه به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراين، لازم است كه دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعي به يكديگر نزديك باشند. فاصلههاي فرهنگي زياد، زندگي اين دو را تحتالشعاع قرار خواهد داد. حال اگر 2 نفر همه خصوصياتشان (كه ذكر شده و خواهد شد) با هم همخواني داشته باشد ولي تناسب فرهنگي نداشته باشند چگونه برخورد كنند؟ اينجاست كه بايد از فرهنگ يكديگر آگاه شوند و آن را بپذيرند؛ اين مهم است؛ نه اينكه آن را مسخره كرده و بگويند چه بيخود است! اگر اين آگاهي و پذيرش باشد، به گونهاي همفرهنگ ميشوند. ¢تناسب اعتقادي اعتقادات و باورها، جنس محكمي دارند وبه خاطر هيچكس نميآيند و بروند. اگر 2 نفر كه با هم ازدواج ميكنند، اين تناسب را ندارند، بدانند كه اعتقادات تغييري نميكند مگر براساس شناخت. بهعنوان مثال، دختري به حجاب اعتقاد ندارد. پسري با او ازدواج ميكند و ميگويد به خاطر من حجاب بگذار. ممكن است دختر بپذيرد ولي اعتقادي به آن ندارد. حجابي كه به خاطر پسر ميآيد، روزي كه دختر خاطر پسر را نخواهد و كوچكترين اختلافي پيش آيد، برداشته ميشود. وقتي انسان محجبه و نمازخوان ميماند كه اعتقاداتش را پيدا كند، نه اينكه «بهخاطر...» باشد. اگر فردي بياعتقاد است، بايد در ابتدا حوزه آشنايي او را پيدا كرد تا او با مطالعه و تحقيق به اعتقاد محكمي برسد، نه اينكه به خاطر ديگري اعتقاد ظاهري پيدا كند. ¢تناسب اقتصادي- اجتماعي طبقه اقتصادي- اجتماعي، يك نوع نگرش به زندگي ايجاد ميكند. وقتي 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادي- اجتماعي با هم فاصله زيادي دارند، نگرش به زندگي و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهي آدمهايي متعلق به طبقه اقتصادي- اجتماعي بالا نيستند ولي با فعاليتهاي اقتصادي- اجتماعي به اين طبقه ميرسند و صاحب خانه، ماشين، ويلا و... ميشوند. اما مردم در يك برخورد يا يك نگاه به آنها ميگويند تازه به دوران رسيده! و اين، نوع رفتار و نگرش آنهاست كه مردم را متوجه اين موضوع ميكند. طبقه اقتصادي- اجتماعي به انسانها يك نگرش، رفتار و بينش به زندگي ميدهد. بنابراين وقتي 2 نفر از 2طبقه اقتصادي- اجتماعي متفاوت ازدواج كنند، از نظر نوع نگاه به زندگي خيلي با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگي خيلي متفاوت است؛ به همين دليل دچار مشكلات بسيار ميشوند. ¢تناسب شخصيتي هر انساني شخصيت ويژه خود را دارد. اگر 2 نفر كه ازدواج ميكنند، تفاوتهاي شخصيتي زيادي داشته باشند در رابطه خود دچار مشكلات زيادي ميشوند. فرض كنيد فردي از نظر شخصيتي برونگراست و راحت ابراز احساسات و عواطف ميكند و بيشتر دوست دارد در جمع باشد؛ اين فرد با كسي ازدواج ميكند كه انساني درونگراست و ابراز احساسات برايش سخت است، حضور در جمع برايش خوشايند نيست و ارتباط برقرار كردن با افراد برايش دشوار است. اين دو در طولانيمدت دچار مشكل ميشوند؛با هم هستند ولي احساس تنهايي ميكنند. جالب اينجاست كه در ابتدا به خاطر خصوصيات متضادي كه دارند، خيلي جذب همديگر ميشوند ولي به تدريج از هم فاصله ميگيرند چون با هم تناسب ندارند و نميتوانند نيازهاي همديگر را برآورده كنند. ¢تناسب تحصيلي اين تناسب هم نقش مؤثري دارد. اما چون تحصيلات اكتسابي است (يعني اگر امروز نيست فردا ميتواند باشد)، جزء مسائلي است كه ميگوييم اگر همه شرايط را دارند و بالقوه ميتوانند ادامه تحصيل دهند، در اين ازدواج مشكلي پيش نميآيد. اگر دختر فوقليسانس و پسر ليسانس است، اشكالي ندارد (در حالي كه به غلط جا افتاده كه شوهر بايد بالاتر باشد) ولي اصولا بهتر است كه هر دو همسطح باشند. گاهي2 نفر از مقطع ليسانس با هم آشنا ميشوند و ازدواج ميكنند. پسر دكترا ميگيرد ولي دختر در همان مقطع مانده است. كمكم از هم فاصله ميگيرند و فضاي فكري آنها بسيار متفاوت ميشود. ¢رضايت والدين از آنجا كه عدم رضايت والدين تا سالهاي بسيار طولاني و حتي تا آخر زندگي تأثير خود را دارد، خوب است كه دو نفري كه ميخواهند ازدواج كنند، حتما خانوادههايشان راضي باشند و اگر نيستند بايد آنها را متقاعد كرد. بايد دلايل مخالفت را دانست چرا كه اغلب تجربه آنها باعث ميشود كه دلايل درستي را مطرح كنند و نبايد عدم رضايت را سرسري گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاشها راضي نشدند، شايسته است تا گرفتن رضايت صبر كنند يا به ازدواج ديگري فكركنند. چرا كه حقيقت امر اين است كه رضايت والدين تا زماني كه زندگي ميكنند تأثير خودش را دارد. بنابراين ازدواج مهمترين تصميم زندگي انسان است. بديهي است جدي گرفتن اين مسئله و دقت در تمام جوانب ميتواند زندگي موفقي را رقم بزند. در غير اينصورت، پشيماني و پريشاني نتيجه ازدواج عجولانه خواهد بود. |
آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند
آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند |
ازدواج برای سلامت انسان مفید است
نتایج یک تحقیق بین المللی جدید نشان می دهد که ازدواج برای سلامت انسان مفید است. محققان و پژوهشگران نیوزیلندی روز سه شنبه با انتشار نتایج این تحقیق اعلام کردند ازدواج و روابط زناشویی در کاهش خطرات افسردگی و اضطراب موثر است. کیت اسکات، استاد روانشناسی دانشگاه نیوزیلند، اعلام کرد این تحقیق روی سی و چهار هزار و پانصد نفر در پانزده کشور مختلف انجام شده است. وی افزود نتایج تحقیقات و مطالعات نشان داد که ازدواج و روابط زناشویی فواید زیادی برای سلامت روحی در زنان و مردان دارد و ناراحتی و اشفتگی های ناشی از طلاق، زنان و مردان را در برابر اختلالات روحی و روانی اسیب پذیرتر خواهد کرد. زنان و مردان طلاق گرفته یا بیوه بیشتر از دیگر افراد با خطر مشکلات و اشفتگیهای روحی و روانی روبرو هستند به طوری که مردان پس از جدایی از افسردگی و اضطراب رنج می برند و زنان نیز به مصرف داروهای ارام بخش یا مشروبات الکلی روی می اورند. کیت اسکات خاطر نشان کرد ازدواج و تشکیل خانواده از نظر روحی و روانی هم برای مردان و هم برای زنان نتایج مثبت زیادی به همراه دارد این در حالی است که تا کنون تصور بر این بود که ازدواج بیشتر از انکه برای زنان سودمند باشد برای مردان مفید است. کیت اسکات افزود نتایج تحقیقات جدید همچنین نشان داد که مردان در اولین ازدواج خود کمتر از زنان با خطر افسردگی روبرو می شوند. این روانشناس نیوزیلندی تصریح کرد محققان معتقدند شاید دلیل این مسئله این است که زنان در اولین ازدواج خود بیشتر مایل هستند نقش سنتی همسر را برای مردان در زندگی ایفا کنند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، کیت اسکات ادامه داد نتایج این تحقیق نشان می دهد که ازدواج و تشکیل خانواده خطر روی اوردن به مصرف مشروبات الکلی و داروهای ارام بخش را در زنان بیشتر از مردان کاهش می دهد. شاید این مسئله را بتوان این گونه توجیه کرد که زنان در دوران بارداری مصرف مشروبات الکلی را تا حد زیادی کاهش می دهند و همین رفتار را تا زمانی که فرزندانشان بزرگ می شوند حفظ می کنند. |
زوجهایی که دعوا میکنند، عمر بیشتری دارند!
داشتن یک مجادله خوب با همسرتان شاید همان چیزی باشد که پزشک توصیه کرده است. فردا نوشت: نتایج مقدماتی بررسی گروهی از زن و شوهرها حاکی از آن است که زوجهایی که خشم خود را نگه میدارند - در مقایسه با آنهایی که خشم خود را ابراز میکنند- زودتر میمیرند. پروفسور «ارنست هاربرگ» از دانشکده روانشناسی و سلامت عمومی دانشگاه میشیگان و یکی از محققانی که این نظرسنجی را انجام داده است، در این رابطه میگوید: «یکی از اصلیترین وظایف زوجها، برطرف کردن تعارضات موجود است. اما آنها در اغلب موارد توجهی نسبت به فرآیند آشتی و بر طرف کردن تعارضات نمیکنند». در حالی که وقوع تعارض در کانون خانواده غیر قابل اجتناب است، نکته اساسی شیوهای است که زوجها به حل و فصل این تعارضات میپردازند. پروفسور هاربرگ میافزاید: «نکته اصلی آن است که زمانی که تعارض رخ میدهد، چگونه آن را حل میکنید؟ اگر آن را حل نکنید و یا خشم خود را فروخورید و یا تلاشی برای حل مشکل نکنید، اینجاست که مشکل اصلی ایجاد میشود». هاربرگ و دستیارانش، 192 زوج 35 تا 69 ساله را در طول یک دوره 17 ساله مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. نتایجی که در طول این بررسیها به دست آمد، بسیار جالب توجه بود. دانشمندان در طول این بررسی متوجه شدند زوجهایی که سعی میکنند خشم خود را سرکوب کنند، زودتر از سایرین می میرند. نتایج یافتههای جدید محققان با نتایجی که آزمایشهای گذشته به دست داده بود، هماهنگی و انطباق دارد. پیشتر و در جریان تحقیقی دیگر، محققان به این نتیجه رسیده بودند که آزاد کردن خشم میتواند برای سلامت افراد مفید باشد. |
اگر در آستانه ازدواج دوم هستید به نکات زیر دقت فرمایید
معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست میخورند از ازدواج دوم میترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید نوشته ریچل مورک معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست میخورند از ازدواج دوم میترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید . به توصیه های ما عمل کنید تا براحتی بتوانید شخص مورد نظرتان را انتخاب کرده و با غرور همسرتان را به خانواده ، همکاران و دوستانتان معرفی کنید. در مورد احساسات دیگران محتاط باشید افرادی كه میخواهند برای مرتبه دوم ازدواج كنند زمانیكه میخواهند خبر ازدواج شان را به گوش اطرافیان برسانند باید بسیار محتاط باشند. اگر فرزندانی دارید كه هنوز از جدا شدن شما و همسرتان ناراحتند یا به تازگی همسرتان را از دست داده اید و فرزندانتان داغدار مرگ پدر یا مادرشان هستند باید بسیار دقت كنید و مراقب باشید كه به احساسات آنها لطمه ای وارد نكنید. سعی كنید این خبر را به صورت ناگهانی به آنها اطلاع ندهید. بهتر است ابتدا با فرزند بزرگ تر خود صحبت كنید. خودتان را برای واكنش های سرد و نامعقول آماده كنید لازم است بدانید كه ازدواج دوم تنها برای شما عجیب و غیر معقل نیست. این خبر برای همه اطرافیان شما یك خبر شوكه كننده و شاید ناراحت كننده باشد. پس خودتان را برای واكنش های نامعقول آماده كنید. فرزندان و آنهایی كه شما را دوست دارند مطمئنا از این خبر متعجب خواهند شد و حتی ممكن است با شما رفتار تند و ناخوشایندی داشته باشند. شمایید كه باید انعطاف پذیر باشید و در مقابل این واكنش ها سكوت كنید و از هر گونه بحث و جدل با فرزندان و نزدیكان خود جدا خودداری كنید. زمان همه مسائل را حل خواهد كرد. آماده پاسخ دادن به سئوال های بی پایان اطرافیانتان باشید متاسفانه ممكن است بعضی از اطرافیان شما ازدواج دوم شما را به عنوان فرصتی تلقی كنند كه سئوال هایی در مورد زندگی قبلی و خصوصی شما بپرسند. باید دقت كنید كه در برابر این سئوال ها صبور بوده و آنها را به گونه ای پاسخ داده و یا با اطرافیان به گونه ای رفتار كنید كه هیچ دلخوری و ناراحتی پیش نیاید. در مقابل فرزندان و نزدیكانتان در مورد همسر سابقتان بد صحبت نكنید. همانطور كه از همسر سابقتان با احترام یاد میكنید مواظب باشید كه رابطه كنونیتان نیز بهم نخورد. |
راههایی برای پایداری روابط زن و شوهر
چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را میشویی، حوله خیست را نینداز روی تخت؟ وای. . . دوباره جورابهایت را پرت کردی گوشه اتاق؟ نمیتوانی وقتی داری دست و صورتت را میشویی یک آبی هم به جورابت بزنی؟ ... چند بار به شما بگویم مناین رنگ را دوست ندارم. تو اصلاً به احساسات من توجهی نداری؟ موقعی که حرف میزنم حواست کجاست؟ بله بله، گفتم برایت ماشین ظرفشویی میخرم، اما الان نه، تا کی باید ظرفها توی دستشویی بماند؟ من از ظرف شستن متنفرم چند بار باید این را تکرار کنم. اینها جملاتی است که ممکن است بین هر زن و شوهری رد و بدل شود. گاهیاینقدر از دست همدیگر عصبانی میشوند که اصلا یادشان میرود گذشتهها، شاید هم یک روز قبل چه خاطرات خوبی با هم داشتند. کارهای پیش پا افتاده روزمره گاهی آنقدر زن و شوهر را از هم دور میکند که باعث میشود حتی حرفهایی به یکدیگر بزنند که روز اول آشنایی حتی به خواب هم نمیدیدند طرفش بروند. در زندگی مشترک روزمره، چیزهایی فراموش میشود که روزی برایشان باارزشترین چیزهای دنیا بود. خستگی، بیحوصلگی و سختیهای زندگی، گاهی باعث میشود هر کدام از زوجها نتوانند آن طور که باید وظایف خود را در خانه انجام بدهند و این، ممکن است باعث عصبانیت هر کدام از آنها شود. ضمن اینکه تا وقتی با یک نفر زیر یک سقف زندگی نکردهای، خیلی ازاین خصوصیات و بد و خوبها را نمیفهمی. به قول معروف، دیکته ننوشته، غلط ندارد. بنابراین، چه خوب است دراین مواقع به جای تمرکز روی ضعفها و اشتباهات همدیگر، کمی به خودمان فکر کنیم که اگر ما جای همسرمان بودیم، چه کار میکردیم. راههای زیادی برای استحکام و پایدار ماندن روابط زن و شوهر وجود دارد که اگر هر از گاهی آنها را یادآوری کنیم، زندگیمان زیبا میشود درست مثل روزهای اول؛ شیرین. به جای نشستن و فکر کردن به کارهایی که شما را ناراحت میکند، چه خوب است کمی به اشتباهاتتان فکر کنید. ● چند تمرین با انجاماین تمرینها و با افکار مثبت، میتوانید روابط خود و همسرتان را مثل روزهای شیرین زندگی تغییر دهید. ▪ بنشین و با خودت کمی فکر کن به این سؤالات کمی فکر کنید و با خودتان صادق باشید؛ وقتی از همسرتان هدیه میگیرید در ازای آن برای همسرتان چه کردهاید؟ سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید، فرصتهای بیشماری برای رسیدن به اهداف پیدا خواهید کرد. در این صورت، شما هم از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. چون آدمها همواره سعی میکنند خوبیهای دیگران را جبران کنند. ▪ در ذهنتان خیالپردازی کنید این به معنی خیالبافی و ساختن چیزی دور از ذهن نیست. در ذهن خود تجسم کنید اگراین کار را برای همسرم انجام دهم حتماً خوشحال خواهد شد یا اگر آن کار را انجام ندهم او بیشتر خوشحال میشود. از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی میتواند از بروز بسیاری از درگیریها، عصبانیتها و سرخوردگیها جلوگیری کند. او را با خواستهها و دستورهای خود اسیر نکنید. وقتی کاری از او میخواهید، خودتان هم در عوض، کاری که او دوست دارد، برایش انجام دهید. ▪ سرزنش نکنید هرگز همسر خود را سرزنش نکنید و متلکبارانش نکنید. حتی نگاه سنگین به او نکنید. مواقعی را به خاطر آورید که او شما را یاری میکرد و در سختیها همراهتان بود. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسر خود، سعی کنید روشی را در پیش بگیرید که از تکراراین اشتباهات جلوگیری کند. ▪ کلمات زیبا به هم بگویید سعی کنید به گفتن کلمات زیبا به همسر خود عادت کنید. هر زمان که همسر شما کاری برایتان انجام داد، حتما با احساس از او تشکر کنید. ▪ سعی کنید از کلمات و جملاتی به غیر از متشکرم استفاده کنید. مثلاً جملاتی مثل تو من را غافلگیر کردی، خیلی خوشحالم از اینکه به فکرم هستی، ازت متشکرم. البته تشکر کردن با جملات ساده تاثیر مثبتی دارد، اما جملهها و عبارتهای تازه میتواند روح تازهای به حال و هوای شما بدهد. به راههایی فکر کنید که میتوانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید، ترغیب کنید. اگر این روش مؤثر نبود روشهای دیگر را آزمایش کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف و تشکر بهموقع، در همسر تان یک انگیزه قوی ایجاد میکند. ▪ حرف بزنید در مورد روزهای اول آشناییتان و ویژگیهایی که سبب شده نسبت به هم علاقهمند شوید، حرف بزنید. دقت کنید که اگر ویژگیهای خوب خود مثلا ویژگیهای ظاهری تان را از دست دادهاید، در مورد آنها با هم حرف نزنید. به جای آن، سعی کنید صادقانه درباره ویژگیهای مثبت روحی و شخصیتی خود با هم گفتوگو کنید. زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ به پارک بروید و هیچکدام از فرزندانتان را با خود نبرید. هیچ وقت احترام گذاشتن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. احترام به افکار، عقاید و دیدگاه همسرتان باعث میشود او هم همین احساسات را نسبت به شما پیدا کند. درست است که نظرها و سلیقههای شما با هم فرق دارد، اما هیچگاه نباید اجازه بدهیداین اختلافات روی عشق و احساسات شما تاثیر بگذارد. |
اکنون ساعت 09:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)