پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   پارسی بگوییم (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=63)
-   -   نوروز در اشعار پارسی (http://p30city.net/showthread.php?t=23583)

behnam5555 03-15-2010 10:18 AM

نوروز در اشعار پارسی
 

نوروز در اشعار پارسی


ز كوي يار مي‌آيد نسيم باد نوروزي
از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي

حافظ


باد نوروز كه بوي گل و سنبل دارد
لطف اين باد ندارد كه تو مي‌پيمائي

سعدي


علم دولت نوروز به صحرا برخاست
زحمت لشكر سرما ز سرما برخاست

سعدي


مه من عيد تو مبارك باد
عيدي
عاشقان چه خواهي داد؟

عيدي و عيد ما مه رخ تست
عيد
ما بي رخ تو عيد مباد

كمال خجندي


دم عيسي است پنداري نسيم بادنوروزي
كه خاك مرده باز آيد در او روحي و ريحاني

سعدي


جهان از باد نوروزي جوان شد
زمين در
سايه سنبل نهان شد

اوحدي مراغه اي


ماه من چهره برافروز كه آمد شب عيد
عيد بر چهرة چون ماه تو مي‌بايد ديد

شهريار


وقت آن است كه باهم ره صحراگيريم
كزدم باد سحر بوي بهار آمد و عيد

شهريار


نوروز ماه فاخته و عندليب را
در
بوستان نوا گر و بر بط زن آورد

دكتر صورتگر


آمد بهار و گل شد و نوروز هم گذشت
گردسرت نگشتم وامروزهم گذشت

عصري تبريزي


بر آمد باد صبح وبوي نوروز
به كام دوستان و بخت پيروز


مبارك بادت اين سال و همه سال
همايون بادت اين روز و همه روز
سعدي


behnam5555 03-15-2010 10:26 AM

نوروز در اشعار پارسی(2)
 

خرّمي صحن باغ با تو خراميدن است

فرّخي صبح عيد با تو صفا كردن است


فروغي بسطامي



مباركتر شب و خرمترين روز
به
استقبالم آمد بخت پيروز



دهل زن گر د و نوبت زن بشارت
كه دوشم قدر بود امروز نوروز


سعدي



ايّام بقا چو باد نوروزگذشت
روز و شب
مابه محنت وسوز گذشت



تا چشم نهاديم بهم ، صبح دميد
تا ديده گشوديم زهم ، روز گذشت


معين الدّين شيرازي



نوروز تازه مي‌كند آئين باستان
ايران
نوخوش است بدين خلعت نوي


شهريار



خجسته باد به ايران باستان نوروز
كه يادگار ز جمشيد كامكار آمد


شهريار



نوروز مي‌نوازد روح از نسيم اسحار
خورشيدمي‌درخشدبرچشمه هاي كهسار


شهريار



دوشيزگان نوروز صف در چمن كشيده
در بر قباي گلبرگ، بر سر كلاه گلنار


شهريار



اسْعَد َ الله لَكَ العيد به شكرانه بيا
كه مراديدن رخسارتوعيدي است سعيد


شهريار



عيد كسي ز داغ عزيزان عزا مباد
اي ساكنان كوي طرب عيدتان سعيد


شهريار




behnam5555 03-15-2010 10:40 AM

نوروز در اشعار پارسی(3)
 


خوش و نكو ز پي هم رسيد عيد و بهار
بسي نكوتر و خوشتر زپارواز پيرار

ازرقي


خوش آمدبادنوروزي به صبح ازباغ پيروزي
به بوي دوستان ماندنه بوي بوستان دارد

سعدي


سال مهت مبارك و روز وشبت به خير
بختت بلند و گردش گيتي به كام باد

سعدي


بس كه بدمي‌گذرد زندگي اهل جهان
مردم از عمر چو سالي گذرد عيد كنند

صائب تبریزی


روز عيد آمد و هنگام بهار است امروز
بوسه ده اي گل نورسته كه عيداست وبهار

رهي معيّري


خلق گيرند ز هم عيدي اگر موقع عيد
جاي عيدي تو به من بوسه ده اي لاله عذار

رهي معيّري


شب‌ عيد اي كمان ابرو از آن‌چشم‌و ازآن مژگان
بيا تا تير همچشمي به ماه و اختر اندازيم

شهريار


روز نوروز است سرو گل عذار من كجا است؟
در چمن ياران همه جمعند يارمن كجااست؟

هلالي جغتائي


سخن در پرده مي‌گويم چوگل از غنچه‌ بيرون‌ آي
كه بيش از پنج روزي نيست حكم ميرنوروزي

حافظ


شكوه عيدسلطاني است،ساقي جام جم برگير
كه سلطان فلك را تاج خورشيد از سراندازيم

شهريار




اکنون ساعت 04:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)