پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   متن ترانه های لحظات دلتنگی ما (http://p30city.net/showthread.php?t=1173)

hossein 02-21-2013 08:22 PM

تنهایی . . .
می شود تنهایی بچگی کرد
تنهایی بزرگ شد
تنهایی زندگی کرد
تنهایی مُرد
ولی قهوه ی غروب های دلگیر جمعه را
که نمی شود
تنهایی خورد؟





مستور 02-21-2013 10:34 PM

شب نیست که با یاد تو سودا نکنم
دل دریا زده را ، راهي دريا نكنم
همه شب تا به سحر تا به ابد
لب دريا هوس بوسه سارا نكنم
اين جهان كار دلم ساخت كه من
فكر زيبايي و مجنوني ليلا نكنم
شمع تاريكي من سوخت نديدندهمه
كه شكستم به نخي يكه وتنها،نكنم
گويند يكي برد و يكي خورد ؛ نديدند
با كه اين حرف بگويم،با همه دعوا نكنم
حرف دارم كه دلم سوخته تر شد
من كه كاري به تو و جز به تمنا نكنم
ساحلت برد خيالم،هوس عشق نكردم
من كز اين گفته خود هيچ كه پروا نكنم
گر بديدي تو كه محبوب مرا،‌باز برايش
دگر از تنگی دل؛تنگ شدم،قامت خود تا نكم
صورت سرخ شده ،‌نيش و كنايه چه كنم
كه ازاين وضع جهان؛يك شبه غوغا نكنم
ناله ام سرد و خموش است؛چرا مي خندي
به من خسته كه فكر شب فردا نكنم

مستور 02-22-2013 11:16 PM

سفر کردم که از يادم بری ** از آهنگای معين


سفر کردم که از عشقت جدا شم ..... دلم می خواست دگر عاشق نباشم
ولی عشقت تو قلبم مونده ای وايی ..... دل ديونم سوزنده ای وايی
هنوزم عاشقم دنيای دردم ..... مثل پروانه ها دورت می گردم


سفر کردم که از يادم بری ديدم نميشه ... آخ عشق يه عاشق با نديدن کم نميشه
غم دور از تو موندن يه بی بال و پرم کرد ... نرفت از ياد من عشق سفر عاشقترم کرد
هنوز پيش مرگتم من. بميرم تا نميری ... خوشم با حاطراتت اينو از من نگيری
دلم از ابر و بارون بجز اسم تو نشنيد ... تو مهتاب شبونه فقط چشمام تورو ديد
نشو با من غريبه مثل نا مهربونها ... بلا گردون چشمات زمين و آسمانها
می خوام برگردم اما می ترسم ..... بگی حرفی نداری. بگی عشقی نمونده
می ترسم بری تنهام بذاری ..... بری تنهام بذاری http://www.persianblog.ir/pbe34r2/images/smileys/15.gif

هنوز پيش مرگتم من بميرم تا نميری ... خوشم با خاطراتت اينو از من نگيری
تورو ديدم تو بارون. دل ِ دريا تو بودی ... تو موج سبز ِ سبزه تن ِ صحرا تو بودی
مگه ميشه نديدت تو مهتاب ِ شبونه ... مگه ميشه نخوندت تو شعر ِ عاشونه
می خوام برگردم اما می ترسم ... بگی حرفی نداری ؛ بگی عشقی نمونده
بری تنهام بذاری ؛
هنوزم پيش مرگتم من
بميرم تا نميری ... خوشم با خاطراتت ... اينو از من نگيری http://www.persianblog.ir/pbe34r2/images/smileys/07.gif

hossein 02-27-2013 10:09 PM

جهان چو آبگینه‌ی شکسته‌ای ست
که سرو راست هم درو شکسته می‌نمایدت
چنان نشسته کوه در کمین دره‌های این غروب تنگ
که راه بسته می‌نمایدت.
زمان بی کرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به سان رود
که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند،
رونده باش!
امید هیچ معجزی ز مرده نیست،
زنده باش!


کوتاه شود


مستور 02-28-2013 12:49 AM

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت
ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد
یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم

امیر عباس انصاری 02-28-2013 12:06 PM

سلام بر همه
دوستان متن ترانه
نه تکه ترانه یا قطعه شعر
متن ترانه با اشاره به نام خواننده و ترجیحا دارا بودن اطلاعات ترانه
حالا ترانه رو هر خواننده ای خونده باشه
ترانه بابا ترانه
متن ترانه
نه شعر نه بیت نه مصرع ای خداااااااا


پستهای فاقد اعتبار رو از این به بعد تیم مدیریت پاک میکنه
:shit:

شابادی 03-02-2013 01:06 PM

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

دل بر تو جاودان بر در دل حاضر است
روزن دل بر گشا حاضر و هوشیار باش

نیست کس اگه که یار که بنماید جمال
لیک تو باری به من ساخته کار باش

لشکر خود باورد بر دل و جانت شکست
شب همه شب همدم دیده بیدار باش

گر دل و جان تورا در و بقا ارزوست
دم مزن و درفنا همدم عطار باش


شاعر عطار نیشابوری
خواننده علیرضا افتخاری

مستور 03-02-2013 10:07 PM


تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هـر دم از نــو غمی آید بــه مبــارک بادم

رفتم رفتم تا شویم دست از رسوائی
نفرین نفرین بر مستی
داد از شیدائی
رفتم که رها شوم از عشق تو و فتنه تو
داد از دل من که بود در دست غمت به گرو
از تو گذشتم بهر که این عمر گران با غم گذرد
ای دل غافل شکوه مکن شکوه نکن کین هم گذرد
بموج غم شویم دامان که بگذرم از این طوفان
حکایت سوز و سازم خداکند یابد پایان
{ترانه ای با صدای ناصر مسعودی}

hossein 03-03-2013 08:49 AM

به یاد زنده یاد ناصر عبد اللهی
 
http://8pic.ir/images/q7fcpd19uqb3nrou9isb.jpg

دل من یه روز به دریا زد و رفت ...

پشت پا به رسم دنیا زد و رفت ...

پاشنه کفش فرار و ور کشید ...

آستین همت و بالا زد و رفت ....

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب ...

سنگ توی شیشه فردا زد و رفت ...

هوای تازه دلش میخواست ولی ...

آخرش توی غبارا زد و رفت ...

دنبال کلید خوشبختی می گشت ...

خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت ...

مستور 03-08-2013 12:05 PM

مرغ سحر - شجریان


مرغ سحر ناله سرکن، داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرربار این قفس را بَرشِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ، نغمهٔ آزادی نوع بشر سُرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک توده را پرشرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است، ابر چشمم، ژاله‌بار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَه‌ای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر، مختصر کن



اکنون ساعت 08:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)