افسون 13 |
12-17-2012 12:28 AM |
شب چله (یلدا) شب زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايی
دیر زمانی است كه مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر ، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا میدارند كه در میان اقوام گوناگون ، نامها و انگیزههای متفاوتی دارد .
در ایران و سرزمینهای هم فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است . به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی ، همواره و در همه سالها ، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دی ماه است . هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود ؛ اما میدانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی ، نحس و بد یُمن شناخته نمیشده است .
جشن شب چله ، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی ، ریشه در رویدادی كیهانی دارد . خورشید در حركت سالانه خود ، در آخر پاییز به پایین ترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب میشود . اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی ، خورشید دگر باره به سوی شمال شرقی باز میگردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است . به عبارت دیگر ، در شش ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان ، در هر شبانه روز خورشید اندكی پایین تر از محل پیشین خود در افق طلوع میكند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد . از این روز به بعد ، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً به سوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد . آغاز بازگردیدن خورشید به سوی شمالشرقی و افزایش طول روز ، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگر باره خورشید دانسته می شد و آنرا گرامی و فرخنده میداشتند .
در گذشته ، آیینهایی در این هنگام برگزار می شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده ، بوده است . جشنی كه از لازمههای آن ، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده ، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است ، و همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد ، به رنگ سرخ خورشید باشند .
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند . در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر) ، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز) ، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو به شمار میآمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده ؛ ادامه می دهد .
فرقههای گوناگون عیسوی ، با تفاوتهایی ، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می دانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار میكنند .
به روایت بیرونی ، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است . منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح ، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن ، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است ، منظور از میلاد ، میلاد مهر یا خورشید است . نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد .
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدک ، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند (كه هنوز هم حامیان سرمایه داری لجام گسیخته اندیشههای عدالت جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود میدانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می شد و از آن با نام «خرم روز» یاد میكرده و آیینهایی ویژه داشتهاند . این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود كه نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیكستان) است . همچنین در تقویم كهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است كه با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است .
هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است ؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز میكوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند . البته در تقویم نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده میكنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست ، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف میشود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد میكند . از آن رو كه فاصله شب چله با نوروز ، نود روز است .
امروزه میتوان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره مینشسته اند ، تماشا كرد ؛ در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته میشده كه یكی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم باقی مانده در این زمینه در ایران است . پژوهشهای نگارنده كه در سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقیهای ایران) ، نشان می دهد كه این بنا به گونهای طراحی و ساخته شده است كه میتوان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت ، تماشا و تشخیص داد . چارتاقی نیاسر بنایی است كه تولد خورشید به گونهای ملموس و قابل تماشا در آن دیده میشود . این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید ، نیز دارا است كه البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می شود . هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید و بررسی نظریه نگارنده در چارتاقیهای ایران و از جمله چارتاقیهای نیاسر ، نویس و بتخانه ی آتش کوه ، با حضور دوستداران باستان ستاره شناسی ایرانی و دیگر علاقه مندان در محل چارتاقیها برگزار میشود .
منبع : ghiasabadi.com
نویسنده : رضا مرادی غیاث آبادی
|