سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی
سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی |
مشاوره ازدواج در ارتباط با سن
مشاوره ازدواج در ارتباط با سن
مشاوران در ارتباط با مراجعانی که برای ازدواج در مورد سن مشکل دارند، باید به روش های زیر عمل کنند؛ 1 - در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است. یعنی به علت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت. 2 - در مورد مرد و زنی که برای بار دوم ازدواج می کنند. دو حالت وجود دارد. زن برای بار دوم و مرد برای بار اول، و یا برعکس مرد برای بار دوم و زن برای بار اول قصد ازدواج داشته باشند. در هر یک از حالت های فوق زندگی متفاوت است. ممکن است صحبت از داشتن فرزند قبلی باشد و شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت؛ به هر حال باید وضعیت هر یک را به طور انفرادی بررسی کرد و اطلاعات لازم را در اختیار مراجع قرار داد. در مورد سن در ازدواج دوم اهمیت مسئله به اندازه ازدواج اول نیست. ممکن است زن مطلقه ای با دو فرزند و 30 سال سن با مرد 45 ساله مجردی ازدواج کند و چون گرفتاری فرزندان او نیز به زندگی او اضافه می شود، احتمال آن که با همسرش که گذشت کرده و با وجود فرزندانش حاضر به ازدواج با او شده، با گذشت بیشتر بسازد و زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند. 3 - از آنجا که مرگ و میر مردان بیشتر، و آمار زنان در بسیاری از جامعه ها درصد بالاتری را حائز است، برای جلوگیری از فحشا و انحراف های جنسی باید چاره ای اندیشه شود. در جوامع غربی اصل آزادی جنسی با همه مفاسدش پذیرفته شده است ولی در اسلام به علت اهمیت تربیت فرزند و استحکام خانواده، اصل دیگری را در زناشویی مجاز دانسته اند و آن تعدد زوجات می باشد. تعدد زوجات نیز به دو صورت است؛ ازدواج دائم و ازدواج موقت. ممکن است مردی که ازدواج کرده و زن مهربان و واجد شرایطی هم دارد ولی از روی بوالهوسی بخواهد ازدواج دوم کند، به مشاور مراجعه کند. در اینجا مشاور باید او را در هر دو شرایط (زندگی با زن اول و زندگی با دو زن) آگاهی دهد و وضعیت او را به دقت و از جهات مختلف از نظر از دست دادن ملاطفت و عطوفت زن اول، از نظر فرزندان (خواهران و برادران ناتنی)، از نظر تأمین هزینه های زندگی، از نظر جنگ های روانی مرتبط با زنان متعدد و بالاخره به هم ریختگی محیط گرم خانوادگی موجود به بهای ارضای هوس زودگذر هشدار دهد. بدیهی است تصمیم گیری نهایی پس از بصیرت کامل با مراجع خواهد بود. گاه قدرت هوس به اندازه ای است که ممکن است با همه اطلاعات و بصیرت داده شده، مراجع از ازدواج دوم صرفنظر نکند. مشاور می تواند پس از مواجهه او با ناملایمات بعدی، باز هم او را با توجه به شرایط جدید راهنمایی کند. 4 - در صورتی که زنها از قبل با علم و آگاهی، شرایط چند زنی مرد را پذیرفته و حاضر به ازدواج شده اند و مرد نیز شرایط لازم را رعایت کند، شاید مشکلی ایجاد نشود ولی در فرهنگ ایرانی مسئله تعدد زوجات و نیز ازدواج موقت به عنوان یک سیره جاری پذیرفته نشده و اغلب کسانی که از این روش استفاده کرده اند، اگر چه تمام جوانب شرعی را مراعات کرده اند، اما علاوه بر نارضایی همسران، مورد طعن و سرزنش دیگران قرار گرفته و زندگی شاد و با ثباتی نداشته اند. از آنجا که مشاوران نیز از فرهنگ عمومی تبعیت می کنند باید به افرادی که به این سیره تمایل نشان می دهند، اطلاعات لازم را بدهند و تمام پیامدهای چنین اقدامی را به آنها گوشزد کنند. 5 - در مورد زنان جوانی که از مردان پیر خوششان می آید و یا پیرمردانی که به خیال خود زن جوان می گیرند تا جوان شوند، باید نظرشان را از لحاظ فیزیولوژیکی و روانی با توجه به اصول علمی بررسی کرد و آنان را به نادرست بودن باورهایی که در این مورد پیدا کرده اند، توجه داد. مشاور باید دختر یا زن جوانی را که دوست دارد با پیرها ازدواج کند، به این مسئله توجه دهد که پیرمرد نه از نظر روانی و نه از لحاظ فیزیولوژیکی قادر به به ارضای نیازهای او نیست و فرضا اگر چند صباحی نظر او را تأمین کند، در نهایت با مشکل مواجه خواهد شد و این ازدواج عاقبت خوشی نخواهد داشت. دادن اطلاعات لازم در این مورد احتمالا نظر زن جوان را به طرف مردانی با اختلاف سن معقول تغییر خواهد داد. به هر حال دادن آگاهی و بررسی همه جانبه به مراجع بصیرت خواهد داد که به گزینش مناسب بپردازد و تصمیم عاقلانه و مناسبی اتخاذ کند. |
كي ازدواج كنيم؟
كي ازدواج كنيم؟
بررسی انگیزه های ازدواج، قبل از آغاز زندگی مشترک کمک میکند تا اشتباه نکنید. در اینجا به چند انگیزه نادرست برای ازدواج اشاره شده است و پرهیز از ازدواجی که به دنبال چنین عواملی صورت بگیرد، شاید کار عاقلانه ای باشد. در هر مورد به راه حلهایی نیز اشاره کرده ایم که شاید راه گشا باشند.اگر به هر حال راضی به ازدواج در این شرایط هستید، لااقل میدانید که به چه ریسکی دست زده اید و با چشم بازتری وارد زندگی مشترک خواهید شد. a ) برای فرار از یک خانواده فقیر، آشفته یا شوربخت. به جای ازدواج به تحصیل در جایی دور از خانه و یا کار کردن در شهر دیگر بپردازید. بر روی ساختن یک شخصیت مستقل و با روانی سالم متمرکز شوید تا بتوانید یک زندگی سالم و سعادتمند داشته باشید. هرچه خانواده شما ناهنجارتر باشد، شما به کوشش بیشتری نیاز دارید تا اشتباه والدین خود را تکرار نکنید. b ) هنگامی که بسیار جوان و ناپخته هستید. از دوران نوجوانی خود لذت ببرید و تا زمانی که به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و سنتان بالاتر نرفته است، به ازدواج نيانديشيد. c ) هنگامی که در معاشرت با جنس مخالف بی تجربه هستید. معاشرتهای ساده و دوستانه با جنس مخالف به شما کمک میکند تا تیپهای مختلفی از افراد را بشناسید و به نیازها و خواسته های خود از شریک زندگی بیشتر پی ببرید و افراد سازگار با خود را از افراد ناسالم و ناسازگار تشخیص دهید. d ) هنگامی که تازه فارغ التحصیل شده اید، هرگز خودکفا نبوده ایدو به عنوان یک آدم مجرد روی پای خود نایستاده اید، هیچ شغل یا درآمد مشخصی ندارید، از تنها ماندن میترسید و دوستانتان دارند به سراغ زندگی خود میروند. به جای اینکار، تحصیلات و تخصص خود را کامل کنید. حرفه ای را انتخاب کنید که قابلیتهای متعددی داشته و بتواند شما و خانواده تان را برای همه عمر حمایت کند. به عنوان یک فرد مجرد (حتا در خانه والدین) بیاموزید که مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید، صورت حسابها را پرداخت کنید، پس انداز کنید و زندگی متعادلی داشته باشید. بیاموزید که بدون احساس بی کسی، تنها بمانید و در عالم تجرد شاد باشید. e ) اگر قصد دارید حسادت کسی را برانگیزید. خود را درگیر چنین ازدواجی نکنید! به جای آن به مطالعه کتابهای روانشناسی و یا مشورت با روانکاو بپردازید و تا از نظر احساسی به بلوغ برسید. تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده اید با هیچ کس ازدواج نکنید. شما باید رفتارهای بزرگسالان را فرا بگیرید و بتوانید با مهارت از صدمه دیدن خود جلوگیری کنید.از طریق مشاوره یا شرکت در کلاسهای مربوطه، بیاموزید که به جای رفتارهای شدید و خصمانه، مشکلات را به طور دوستانه و با گفتگو حل کنید. f ) ازدواج برای به دست آوردن عزت نفس. با مشاوره و مطالعه روانشناسی، با افکار مثبت، عزت نفس خود را افزایش دهید. تا زمانی که از خودتان مطمئن نشده و با خود روراست و راحت نیستید، ازدواج نکنید. در آن زمان هم کسی را انتخاب کنید که با شما سازگار باشد و شما از روی کمبود عاطفی به دنبالش نرفته باشید. g ) چون همه ازدواج کرده اند...با مطالعه و مشاوره به بلوغ بیشتری دست یابید و تا زمانی که شخص مناسب و مورد علاقه خود را پیدا نکرده اید ازدواج نکنید. h ) ازدواج با کسی که با او آشنا هستید و با وجودی که رابطه شما خسته کننده و فاقد جذابیت است، به دلیل بالا رفتن سن و یا اینکه تصور میکنید شخص مناسبتری پیدا نمیکنید، به زندگی مشترک فکر میکنید. با یک فرد آگاه و دنیا دیده و یا یک روان کاو مشورت کنید و ماجرای خودتان را برایش تعریف کنید تا بدانید واقعا تا چه حد با این شخص سازگار هستید. تا زمانی که کاملا از توافق بینابین و امکان ایجاد یک ازدواج موفق مطمئن نشده اید، ازدواج نکنید. اگر شخصی که در زندگی شما وجود دارد چندان با شما سازگاری ندارد، وقت هیچ کدامتان را تلف نکنید و به دنبال شخصی مناسب باشید. i ) اگر زمان کافی با یکدیگر نگذرانده اید و نمیدانید که با هم توافق دارید یا خیر. اگر شخص مورد نظر، زمان کافی برای پرداختن به این رابطه ندارد و آنرا در اولویتهای خود قرار نمیدهد، موضوع را با او درمیان بگذارید و ببینید که میتوانید به یک توافق دو جانبه برسید یا خیر. اگر به تازگی با شخصی آشنا شده اید، مدتی به خودتان زمان بدهید تا یکدیگر را بشناسید. اگر این شخص از شما دور است و شما بیشتر از نامه، تلفن و ای• میل استفاده میکنید، تا زمانی که یکدیگر را از نزدیک نشناخته اید و این رابطه محکم نشده است، تن به ازدواج ندهید.j ) هنگامی که مدت زیادی از جدایی یا بیوه شدن یکی یا هردو شما نگذشته است. به جای عجله در ازدواج، بیشتر با یکدیگر معاشرت کنید و درک کنید که به خاطر شرایط خاص احساسی خودتان یا طرف مقابل، این آشنایی ممکن است در هر لحظه به پایان برسد. زیرا هنگامی که رنج جدایی از شریک قبلی التیام یافت، هر یک از شما ممکن است متوجه ناهماهنگیها و ناسازگاریهایی شوید که دیگر تمایلی به ادامه رابطه نداشته باشید. k ) اگر یک نفر یا هردو شما از مشکلات حاد روانی یا شخصیتی رنج میبرید. با یک روانشناس به درمان خود بپردازید و اگر طرف مقابل شما مشکل دارد، با او نزد مشاور خانواده یا روان کاو بروید و بر قضاوت این افراد مبنی بر امکان پذیر بودن رابطه، اعتماد کنید. اگر شخص مورد نظر شما اعتیاد دارد، انگیزه ای برای درمان شدن ندارد یا سوءاستفاده گر است، به کمک روانکاو یا مشاور به سرعت به رابطه خاتمه دهید. l ) اگر یک یا هردو شما به رفتارهای خشن تمایل دارید یا دارای سابقه خشونت جسمی، جنسی یا کودک آزاری هستید. اگر این سابقه و تمایل در خود شما وجود دارد، به سرعت به دنبال درمان خود باشید و در باره این تمایلات خود برای او بگویید تا درمان شما را در اولویت قرار دهد. m ) اگر این شما هستید که قربانی خشونت شده اید هم باید برای کمک به خود با یک روانپزشک مشورت کنید و تا زمانی که بتوانید از سلطه شریک خشونت طلب خود آزاد شوید، تحت درمان و احتمالا مراقبت مراجع قانونی باقی بمانی منبع چند پست اخیر فروم مهندسین ایرانی |
روانشناسی ازدواج: ازدواج، شباهت ها یا تفاوتها ؟
روانشناسی ازدواج: ازدواج، شباهت ها یا تفاوتها ؟
از زمان هاي خيلي دور همواره اين سؤال بين روانشناسان خانواده مطرح بوده است كه آيا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق مي شود يا تفاوت ها؟ پژوهش هاي به عمل آمده نشان مي دهد كه با ثبات ترين ازدواج ها آنهايي هستند كه زن و شوهر بيشترين شباهتها را با هم داشته اند. استفن وايت معتقد است: «با توجه به بررسي هاي باليني، شباهت هاي اخلاقي و شخصيتي زن و شوهر روي موفقيت ازدواج آنها نقش تعيين كننده اي دارد.» ميزان بي ثباتي و طلاق در زوجهاي به هم شبيه، كمتر مشاهده مي شود. با توجه به نتايج به دست آمده، نداشتن شباهت با بي ثباتي و طلاق همراه است. بعضي از روانشناسان شباهت هاي موجود بين زوجين را در حكم سپرده بانكي تلقي مي كنند و اشاره مي كنند اگر ميزان سپرده بانكي شما رقم بزرگي باشد و ميزان بدهي بانكي شما كم باشد در آن صورت در مقابل نوسان هاي اقتصادي بهتر مي توانيد مقاومت كنيد و به نحو احسن مي توانيد احساس امنيت نماييد، ولي اگر ميزان بدهي هاي شما نسبت به سپرده بانكي كم باشد به همان نسبت احتمال اينكه دچار مشكل شويد زياد خواهد بود. اين تشابه نشان مي دهد كه هر قدر تشابه بين زوجين بيشتر باشد به همان نسبت ازدواج آنان از استحكام و دوام بيشتري برخوردار خواهد بود و هر قدر تفاوت آنها بيشتر باشد به همان نسبت احتمال اينكه دچار بحران شوند زياد خواهد شد، سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه وجود كدام يك از تشابهات مطلقاً براي ازدواج لازم هستند؟ هوش: اگر هوش زن و شوهر به يك اندازه باشد رابطه زناشويي با گرفتاري كمتري روبه رو مي شود. توجه داشته باشيد كه «تحصيلات» ملاك نظر نيست چرا كه بعضي از اشخاص بسيار باهوش، به هر دليل ممكن است به كالج و دانشگاه راه پيدا نكنند. منظور اين است كه زن و شوهر به لحاظ بهره هوشي بايد در يك رديف قرار داشته باشند، بايد بتوانند اشياء و امور را به يك شكل ببينند و درباره آنها به يك شكل صحبت كنند. اگر يكي از طرفين ازدواج اغلب گمان مي كند كه همسرش متوجه منظور او نشده است، شرايط خوشايندي بين آنها برقرار نمي شود. بررسي هاي به عمل آمده نيز نشان مي دهند، اگر بهره هوشي زن و شوهر در يك رديف يا نزديك به هم باشد ثبات ازدواج بيشتر مي شود. ارزش ها: لازم است كه زن و شوهر درباره بسياري از ارزشها وحدت نظر داشته باشند. مثلاً مهم است كه زن و شوهر درباره معنويات و يا زندگي خانوادگي اختلاف نداشته باشند. اگر در اين زمينه ها وحدت نظري وجود نداشته باشد، بروز اصطكاك ميان آنها حتمي است. علايق: اگر زن و شوهر در بسياري از زمينه ها علايق مشترك داشته باشند، زندگي به كامشان شيرين مي شود. در اين ميان هر چه تنوع علايق مشترك بيشتر باشد بهتر است. توقع از نظامات خانوادگي: زن و شوهر بايستي درباره وظايف و مسئوليتهاي يكديگر در رابطه زناشويي وحدت نظر داشته باشند. طرز فكر افراد در اين زمينه كلاً به دو نوع تقسيم مي شود. بعضي از افراد در مورد وظايف و مسئوليت هاي زن و شوهر به طور سنتي فكر مي كنند، بدين معنا كه مديريت داخلي منزل به عهده زن است و مرد نيز به عنوان مدير بيروني منزل، يا نان آور خانواده تلقي مي شود. فردي كه در اين زمينه به طور سنتي فكر مي كند بايد با فردي ازدواج كند كه با او همفكر است. اما در حال حاضر كه نقش هاي زن و مرد دستخوش تغييرات زيادي شده است، عده اي معتقد به تساوي حقوق بين زن و مرد هستند و وظايف و مسئوليتهاي مشابهي نيز براي آنان قائل مي شوند. افرادي كه اين اعتقاد را دارند بايد با همفكران خود ازدواج كنند. سؤال ديگري كه مطرح مي شود اين است: تفاوتهاي مسئله ساز كدام ها هستند؟ يا به عبارت ديگر، چه تفاوتهايي مي توانند به خوشبختي زندگي زناشويي آسيب برسانند؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت وجود اختلافاتي كه مي توانند به خوشبختي زندگي زناشويي لطمه بزنند عبارتند از: ميزان انرژي: وقتي يكي از طرفين ازدواج پر انرژي باشد و در مقابل همسر او كم انرژي، اينان با مشكلات عديده اي برخورد مي كنند. اختلاف در ميزان انرژي در زمينه هاي مختلف خود نمايان مي شود كه از جمله مي توان به معاشرتهاي اجتماعي، فعاليتهاي مذهبي و غيره اشاره كرد. در انجام فعاليتهاي مربوط به خانه نيز سطح انرژي ميان زن و شوهر اغلب مسئله ساز مي شود، مثلاً ممكن است زن بخواهد كارهايي را در روزهاي تعطيل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهر علاقه مند به اين باشد كه روبه روي تلويزيون بنشيند و يا روزنامه بخواند. عادات شخصي: وقتي زن و شوهر عادتهاي شخصي متفاوتي داشته باشند، به تدريج وحدت ميان آنها رو به نقصان مي رود. از جمله عادتهاي مسئله ساز مي توان به اين موارد اشاره كرد: وقت شناسي، نظم و ترتيب، وابستگي مسئوليت ... مي توان به عادات شخصي متعددي اشاره كرد كه زن و مرد بايد قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند. مثلاً اگر يكي از آنها سيگار بكشد و ديگري نكشد، اين اختلاف مي تواند در رابطه زناشويي آنها دردسر ساز شود. اگر يكي از آنها به خوردن غذاهاي مقوي و مغذي علاقه مند باشد و ديگري به اينكه چه مي خورد بها ندهد، مشكلاتي در زندگي زناشويي ايجاد مي كند. استفاده از پول: بسياري از زوجها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالي دچار مشكل مي شوند. يكي به فكر آينده است و مي خواهد پولش را پس انداز كند و ديگري به خرج كردن پول و خوش بودن در لحظه حال علاقه مند است. يكي معتقد به ريسك كردن است و ديگري فكر مي كند كه بايد به تدريج و با ضريب اطمينان بالا بر دارايي هاي خود بيفزايد. يكي مي گويد كه درآمد را بايد خرج فرزندان كرد و ديگري مي خواهد پول را نگه دارد. اختلافاتي از اين قبيل مي تواند شيرازه زندگي زناشويي را تحت تأثير قرار دهد، به همين دليل لازم است كه قبل از ازدواج در اين موارد بيشتر موشكافي شود. علايق و مهارتهاي كلامي: اگر يكي از طرفين ازدواج زياد حرف بزند و ديگري كم حرف باشد چه مشكلي پيش مي آيد؟ اگر زن يا مرد علاقه مند به گفت وگو و ديگري خواهان سكوت باشد، استرس فراواني ايجاد مي شود. اگر كسي به هنگام صرف غذا علاقه مند به صحبت باشد و همسرش بخواهد هنگام صرف غذا سكوت كند و يا اگر يكي از طرفين ازدواج به صحبت تلفني طولاني علاقه مند باشد زمينه هاي اختلاف را پايه ريزي كرده اند. سؤالي كه با توجه به مسائل فوق مطرح مي شود اين است اگر افرادي با هم ازدواج كنند كه در موارد فوق اختلاف داشته باشند چه ويژگي را بايد در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگي زناشويي ادامه دهند؟ در پاسخ بايد اشاره كرد، اگر زوجين داراي ويژگي انعطاف پذيري باشند مي توانند به جاي اينكه تحت تأثير اختلافات قرار بگيرند، با تفاوتها كنار بيايند و براي حل مشكلات راه حل هاي مناسب پيدا كنند. |
قبل از ازدواج باید بدانید ... - موفقیت درازدواج و زناشویی - روانشناسی ازدواج
قبل از ازدواج باید بدانید ... - موفقیت درازدواج و زناشویی - روانشناسی ازدواج
قبل از ازدواج باید بدانید ... یکی از دلایل شکست در زندگی زناشویی این است که افراد پیش از ازدواج مکالمه طولانی و جدی با یکدیگر ندارند. در اینجا سوالاتی را مطرح کردهایم که به شما در شناخت بهتر همسر آیندهتان کمک میکند. حقیقتا این سوالات کلید طلایی هستند و اگر شما و همسرتان این نکات را از یکدیگر بدانید امکان شکست در ازدواجتان کمتر خواهد بود. ● چه عادتهایی دارد؟ آیا شما سحرخیز هستید؟ همسر آیندهتان چطور؟ چند ساعت در شبانهروز تلویزیون تماشا میکنید؟ آیا طرف مقابلتان آدم ولخرج، مقتصد یا خسیسی است؟ چقدر کار میکند؟ بهتر است بدانید همسر آیندهتان چقدر زمان صرف حمام رفتن، خوابیدن یا کارهای شخصیاش میکند؟ آیا این زمانها با ساعت طبیعی زندگی شما در تداخل است یا نه؟ ● زبان ابراز عشق طرف مقابلتان چیست؟ وقتی از صمیم قلب به کسی که دوستش دارید حرفهای دلتان را میزنید در او احساس عشق را بیدار میکنید. برخی افراد زمانیکه یک هدیه دور از انتظار از طرف مقابل دریافت میکنند به اوج عشق میرسند. روشی که به وسیله آن افراد به عشق میرسند «زبان عشق» آنهاست. این زبان میتواند تماس فیزیکی، سپری کردن اوقات فراغت با یکدیگر یا کلمات عاشقانه و هدیه باشد. مطمئن شوید که زبان عشق یکدیگر را پیدا کردهاید. ● نظر طرف مقابل در مورد فرزند چیست؟ آیا شما فرزند میخواهید؟ چند تا؟ آیا شما و همسر آیندهتان بر سر تعداد فرزندان موافق هستید؟ بسیار مهم است که هر دو موافق یک نوع روش تربیتی خاص باشید. ● روابط خانوادگی او چگونه است؟ خانواده او چگونه هستند؟ افراد خانواده چگونه با یکدیگر رفتار میکنند؟ دانستن این مطالب به این معنا نیست که شما حتما در آینده خانوادهای شبیه خانواده همسرتان خواهید داشت، اما به شما در شناخت بهتر و بیشتر او کمک میکند. بیشتر شخصیت او در همان خانواده شکل گرفته است. همه خانوادهها مشکلاتی دارند، از ابتدا موضع خود را مشخص کنید، آیا دوست دارید با آنها بیش از حد صمیمی شوید یا میخواهید فاصله را با آنها نگه دارید؟ ● طرف مقابل چگونه از پس لحظات سخت بر میآید؟ ازدواج همیشه آسان نیست، اختلاف نظر همیشه وجود دارد. گاهی اوقات شما و همسرتان هر دو خستهاید و به کمی تنهایی نیاز دارید. در کنار مشکلات کوچک مشکلات بزرگ هم به وجود میآید. از دست دادن شغل، بارداری بدون برنامهریزی، سقط بی دلیل جنین، فوت یکی از اعضای خانواده، تصادف ماشین، بیماریهای جدی،... همه و همه مشکلات غیرقابل پیشبینی هستند. آیا شما و همسرتان در مواجه با این مشکلات دلسرد میشوید؟ آیا شما یا همسرتان برای کنترل امور به یکدیگر کمک میکنید؟ آیا یکدیگر را در شرایط سخت تنها نمیگذارید، حتی اگر زندگی آن طور که تصور میکردید پیش نرفته باشد؟ ● آیا هر دو اعتقادات مذهبی یکسانی دارید؟ همسر آینده شما ممکن است یا بسیار مذهبی باشد یا اصلا مذهبی نباشد، اما به هر حال بیشتر افراد حد معقولی از مذهب را در زندگیشان دخالت میدهند. اگر شما و همسرتان اعتقادات مذهبی متفاوتی دارید، چگونه میخواهید فرزندانتان را تربیت کنید؟ حتما لازم نیست که بر سر کوچکترین مسائل دینی با هم موافق باشید، اما باید در اصل پیرو یک اعتقاد باشید. ● انتظار او از ازدواج چیست؟ از کار خانه گرفته تا حسابهای پسانداز، همسرتان از شما انتظار دارد در زندگی زناشویی چه مسوولیتی داشته باشید؟ شما از او چه انتظاری دارید؟ آیا انتظار دارید یک زندگی زناشویی عاشقانه داشته باشید یا فکر میکنید این کارها مربوط به پیش از ازدواج است؟ هر دو طرف باید منظور و انتظار واقعی خود از ازدواج را بدانند و برای درک انتظارات طرف مقابل کوشش کنند. ● اهداف زندگی طرف مقابلتان چیست؟ در لحظاتی که بسیار عاشق هستید و مطمئنید این دختر یا پسر همان است که میخواهید، فراموش نکنید هدفهای زندگی طرف مقابل را بشناسید. یک سوال قدیمی وجود دارد که همه باید از همسر آینده خود بپرسند: « تو در ۱۰ سال آینده خود را کجا میبینی؟» یا «میخواهی ۲۰ سال آینده چه زندگی داشته باشی؟» ● اهداف شغلی طرف مقابلتان چیست؟ کجا میخواهد زندگی کند؟ دوست دارد در جایی ثابت باشد یا هر جا باد میوزد برود؟ هر کس یک طرح یا آرزوی اصلی دارد. دریابید آیا شما میخواهید همسفر رویاهای همسر آیندهتان باشید یا نه!؟ البته نمیتوانید همه چیز را در مورد همسرتان بفهمید. گذر زمان شما را پختهتر خواهد کرد و مطالب بیشتری در مورد هم میفهمید. اگر مسائل اصلی و اولیه را از ابتدا درست کنار هم قرار دهید تا آخر عمر یک زندگی شاد خواهید داشت. |
مشاوره پیش از ازدواج و اطلاعرسانی به جوانان
مشاوره پیش از ازدواج و اطلاعرسانی به جوانان
بدون تردید ازدواج یكی از باارزشترین و مقدسترین وقایع و فعالیتها در زندگی اكثر بزرگسالان است كه نه تنها مورد پذیرش و تایید اقوام و ملل مختلف در دنیا است بلكه از جانب تمامی ادیان الهی نیز مورد تاكید واقع شدهاست، چنانچه در دین مقدس اسلام ازدواج به عنوان یكی از اركان دین و حافظ نیمی از دین معرفی شده است. بدون تردید ازدواج یكی از باارزشترین و مقدسترین وقایع و فعالیتها در زندگی اكثر بزرگسالان است كه نه تنها مورد پذیرش و تایید اقوام و ملل مختلف در دنیا است بلكه از جانب تمامی ادیان الهی نیز مورد تاكید واقع شدهاست، چنانچه در دین مقدس اسلام ازدواج به عنوان یكی از اركان دین و حافظ نیمی از دین معرفی شده است. (من تزوج فقد احرز شطر دینه، فلیتق الله فی الشطر الثانی۱) در فرهنگ ما نیز ازدواج سنتی خوشایند است كه نه تنها خانوادهها، بلكه بیشتر جوانان هم، چه پسر و چه دختر آن را دوست دارند و انتظار دارند كه در سن و موقعیت مناسب ازدواج كنند تا با تشكیل خانواده از دروازه ورود به دنیای بزرگسالی و استقلال بگذرند. در عین حال رسیدن به استقلال با خود مسئولیتهایی هم به همراه میآورد. با تشكیل خانواده جدید، جوان دیگر خود را تنها فردی از خانواده اولیهاش نمیداند، بلكه میبیند خود تشكیلدهنده و بوجودآورنده سلول جدیدی از جامعه، یعنی یك خانوار تازه است. این آگاهی در خود، هم احساس خوشحالی و افتخار دارد و هم اضطرابی كه با قبول هرگونه شرایط تازه همراه است: اینكه آیا میتواند با شخص دیگری كه به هرحال فرهنگ خانوادهاش با فرهنگ او تفاوت دارد و با طرز فكر و باورهای دیگری بزرگ شدهاست عملاً به تفاهم و توافق برسد؟ آیا همین كه یكدیگر را دوست داشتهباشند كافی است؟ و در صورت بروز اختلاف چطور باید با آن روبرو شوند؟ و دهها سوال دیگر كه جوان به دلیل عدم تجربه پاسخ كاملی برای آن ندارد و همین باعث بروز نگرانی و اضطراب برای او میشود. علاوه بر این پس از غلبه بر تمام این دلواپسیها و پاسخ به پارهای از این سوالات و گرفتن تصمیم نهایی كه منجر به ازدواج دو جوان میشود در شرایط تازه، سوالات جدیدی هم مطرح میشود كه خود باعث بروز نگرانیهای تازهای میشود. اگر چه ازدواج و تشكیل خانواده امری مقدس و باارزش است اما چه بسا این ارزش وابسته به حفظ و دوام آن است، چه، ازدواجی كه منجر به طلاق شود از ارزش خاصی برخوردار نبوده باعث سرزنش زوجین نیز میشود. آمار جاری نشان میدهد كه ۹۷% از جمعیت بزرگسالان در طول زندگی خود حداقل یكبار ازدواج كردهاند(كارتر، ۱۹۷۳). برطبق آمار جهانی نرخ ازدواج در طول ۱۵ سال گذشته تقریباً ثابت ماندهاست اما متاسفانه این وضعیت در مورد نرخ طلاق صادق نمیباشد. آمار نشان میدهد كه نرخ طلاق امروزه به مراتب بیش از گذشته است كه در این میان ایالات متحده امریكا بالاترین نرخ طلاق را در دنیا دارا میباشند، بطوریكه میزان طلاق در این كشور ۴۰% مجموع ازدواجها را تشكیل میدهد. در ایران نیز این آمار برای جمعیت شهری ۱۲% بوده است كه با توجه به ارزشهای مذهبی و سنتهای دیرین خانوادگی و اصالت و باور به زندگی مقدس زناشویی به یقین باید آمار طلاق در ایران از روند كندتری برخوردار باشد.۲ هرچند ازدواج به عنوان یك نهاد جهانی همچنان پایدار است و پایدار خواهد ماند، لكن نرخ ازدواج در دهههای اخیر افزایش نیافته است و برعكس نرخ طلاق بویژه در جوامع غربی، از جمله امریكا، رو به افزایش است (۵۰% درصد از ازدواجها به طلاق میانجامد).۳ اما چه چیز باعث میشود كه بسیاری از زوجهایی كه غالباً با این عبارت كه «تنها مرگ ما را از یكدیگر جدا میكند» زندگی مشترك خود را آغاز میكنند و در ابتدا نسبت به این عبارت احساس تعهد دائمی دارند، پس از مدتی با مشكلات زیادی روبرو شده و در نهایت به جای مرگ، طلاق آنها را از هم جدا میكند، و كار به جایی میرسد كه نسبت به هم پرخاش و نزاع نموده و در مواردی كار به متاركه و طلاق میانجامد. آنچه مسلم است دو زوج جوان كه از آغاز با دیدی غلط و محدود وارد زندگی زناشویی میشوند و برای خود بنایی رویایی و سراسر ایدهآل تصویر میكنند، از آنجا كه اطلاعاتشان از یكدیگر و از امكانات و تواناییهای هم بسیاری محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خیال خواستند برای خود دنیایی بسازند پس از گذشت چند ماه و یا حتی چند سال زندگی مشترك به فكر حسابرسی و ارزیابی میافتند و درمییابند آنچه تصور كردهاند باطل و بیحساب بودهاست و این سرآغاز مشكلات جدیتری میباشد. تحقیق كارشناسان خانواده نشان میدهد حدود ۵۰% از زوجها، ازدواج خود را در نهایت ناموفق ارزیابی میكنند. در هر حال تشكیل زندگی زناشویی مرحله انتقالی دشوار و پیچیدهای است، چرا كه ازدواج مستلزم از نو تعریفكردن افراد برای خود و توسط والدینشان است. در ازدواج زن و مرد نیاز دارند خود را در قالب نقشهای جدید بپذیرند و این مهم بدون آگاهی از مسائل مختلف مربوط به زندگی زناشویی و خصوصیات متفاوت زن و مرد امكانپذیر نمیباشد. تحقیقات و شواهد بسیاری نشان میدهد كه در جوامع امروز، زوجهای جوان در اوایل زندگی با مسائل و مشكلات گوناگون و گاه شدیدی مواجه هستند. بنابراین پیشنهاد اصلی و اساسی، بهرهمندی از خدمات مشاورهای پیش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهی هرچه بیشتر و تجهیز به دانش كافی در ارتباط با خود، ویژگیهای خود و ویژگیهای همسر آینده و نیز اهمیت و اهداف ازدواج به این دوره پویا و شكوفا در زندگی خود با آرامش بیشتری گام نهند. به بیان دیگر مرد و زن هر دو از آموزشهای پیش از ازدواج به ویژه در ارتباط با انتظاراتی كه از آنها به عنوان زن و شوهر میرود، سود میبرند. در جوامع امروز، زندگی انسانها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است. بازتاب ماهیت پیچیده این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد كاملاً محسوس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشكیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناكافی از یكدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، مشكلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم میبایست مسائل و مشكلات بسیاری را در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیك و صمیمانه با یكدیگر تجربه كنند. طبق طبقهبندیهای تشخیص روانپزشكی مسائل و مشكلات زناشویی و خانوادگی یكی از بالاترین علل رجوع به كلینیكها و مراكز خدمات مشاورهای است كه این خود گواه صحت مطالب ذكرشده است. بطور خلاصه ازدواج و تشكیل خانواده برای همه انسانها یك نیاز طبیعی است كه از فطرت و آفرینش ویژه آنان سرچشمه میگیرد و نباید آنرا یك قرارداد متعارف اجتماعی تلقی نمود كه در صورت عدم تحقق آن آسیبی به نظام اجتماعی وارد نمیشود بلكه برعكس هرگونه آسیبی به این بنیاد مقدس پیامدهایی را در تحول ساختاری كلی جامعه و نظامهای ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد. جای آن دارد كه برای حفظ كانون مقدس خانواده از هر تلاشی فروگذار نشود كه در این میان مشاوره پیش از ازدواج یكی از راههای مناسب برای حفظ تداوم خانوادههاست و از آن جهت كه بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا درمان، اهمیت بالاتری نیز پیدا میكند. اسلام نیز كه خانواده را پیمانی مقدس بین یك زن و مرد میداند و ثمره ازدواج را انس و آرامش خانوادگی و فردی بیان میكند (سوره روم، آیه ۲۱) بر اهمیت مشاوره تاكید داشته و بارها در قران كریم به مشورتكردن توصیه میكند: «در كارها مشورت كن، پس هنگامی كه تصمیم گرفتی به خدا توكل كن»۴ امام علی (ع) نیز میفرمایند: «مشورت كنید كه موفقیت و رستگاری از مشاوره بدست میآید.»۵ آموزش زوجهای جوان معمولاً یكی از برنامههای رسمی و غیررسمی خانواده و دیگر نهادهای اجتماعی است. زوجهای جوان كه اغلب از دو فرهنگ (و خردهفرهنگ) متفاوت اثر پذیرفتهاند، به منظور افزایش سطح رضامندی در تشكیل خانواده و افزایش ضریب اطمینان از تشكیل خانواده جدید، باید آموزشهای لازم را كسب نمایند. برخی از عواملی كه این ضرورت را بیشتر جلوه میدهند عبارتند از: ۱. اشتباهات والدین خود را تكرار نكنند و بر عادات بدی كه در خانواده خود فراگرفتهاند غلبه كنند. ۲. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئولیت بپذیرند. اغلب همین شناخت و احساس، تفاوت بین موفقیت و شكست در زندگی زناشویی است. ۳. انتظارات واقعبینانه از زندگی زناشویی بدست آورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارند. ۴. بدانند كه چه انتظاری از خود و از همسر خود و از ازدواج دارند. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شكل میدهد. این آموزشها به شیوههای گوناگونی میسر است از جمله: آموزش از طریق تشكیل كلاسهای رسمی و غیررسمی، توزیع جزوات، تشكیل كلاسهای پرسش و پاسخ و بحثهای گروهی، طرح موارد مبتلا به اكثریت و... از نظر تاریخی در حرفههای كمكی، مشاوران و رواندرمانگران نخست با فرد، سپس با زوجین و در نهایت با كل خانوده كار میكردند. مشاوره ازدواج در آمریكا از مشاوره و رواندرمانی فردی و نیز مطالعات خانواده و آموزش خانواده نشات گرفته است (نیكلز ۱۹۷۹).۶ در سال ۱۹۸۸ انجمن بینالمللی مشاوران ازدواج خانواده (I.A.M.F.C)، ملاكهای تربیت مشاوران و درمانگران ازدواج و خانواده را تعیین كرده است. ویژگیهای كلی این ملاكها عبارتند از: توسعه دانش و مهارت در مبانی مشاوره (فردی، گروهی، شغلی، بینفرهنگی)، تاكید بر مشاوره فردی ازدواج و سیستمهای خانواده، تاكید مفهومی بر سیستمهای خارج از خانواده كه با سیستم خانواده در تعامل هستند، آموزشهای بالینی شامل نظارت بر كار عملی درمانگر با افراد (زوجها و خانوادهها) و ادغام روشهای مشاوره فردی و رویكردهای سیستمی در كار با افراد (زوجها و خانوادهها). در ایران برنامه تربیت مشاوران، سابقهای ۳۰ ساله دارد، اگرچه هنوز این موضوع به طور كامل برای جوانان در آستانه ازدواج جا نیافتاده است. تاسیس و گسترش مراكز مشاوره از مهمترین گامها و مسئولیتهای نظام اسلامی جامعه است تا از این طریق بتوان به خانوادهها، در جهت رشد سالم و مطلوب و نیز پویایی و شكوفایی استعدادهای همه اعضاء خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی كمك كرد. بدیهی است موفقیت و كارایی مراكز مشاوره منوط به برخورداری از وجود مشاوران صالح و متخصص و كارآمد است. در هر حال در دنیای امروز ضرورت وجود کلاسهای مشاوره هر چه بیشتر احساس میشود. منابع و ماخذ: ۱. قرآن كریم ۲. نوابینژاد، شكوه، «مشاوره پیش از ازدواج و خانوادهدرمانی» ۳. گوردون، توماس، «فرهنگ تفاهم در ازدواج» ۴. ملكمحمودی، امیر، «راهنمای ازدواج» ۵. قائمی، علی، «خانواده و مسائل همسران جوان» پانویسها: ۱. پیامبر اكرم(ص): كسی كه ازدواج كند نیمی از دین خود را محكم نگه داشتهاست و برای نگهداری نیمه دوم باید تقوای خدا در پیش گیرد. (ترجمه میزان الحكمه، ص ۲۲۵۰، ح ۷۸۰۹) ۲. این آمار تا سال ۱۳۷۶ میباشد. ۳. برنشتین ۱۹۹۰ Bornstein ۴. و شاورهم فیالامر فاذا عزمت فتوكل علی الله ان الله یحب المتوكلین. (آلعمران، آیه ۱۵۹) ۵. غررالحكم اهداف و انگيزه هاي ازدواج و تشكيل خانواده كسي بر گرفت از جهان كام دل كه يكدل ُبوَد با وي آرام دل ازدواج سنگ بناي تشكيل خانواده است، لذا آن را رابطه اي ديني و قانونيتعريف مي كنندكه مرد و زن را برايمشاركت هميشگيدر زندگي به هم مي پيوندد. در ايران ازدواج كاملاً مذهبيانجام مي گيرد. عاقد خطبه ديني مي خواند و عقد را جاري مي كند و اين امر را در اسناد رسمي ثبت مي نمايند و ضوابط و شرايط را در عقد نامه مي نويسند. در امر ازدواج و تشكيل خانواده در جامعه هاي گوناگون ، اهداف و انگيزه هاي متعددي وجود داشته است. در مكتب اسلاماين اهداف و انگيزهها بدين قرار ذكر شده است: 1-ايجاد كانون آسايش و آرامش براي زن و مرد يكي از مهمترين و شايد اولين انگيزه ازدواج براساس اين مكتب ، ايجاد كانوني است كه در آن زن و مرد احساس آرامش كنند . زيرا زنان آرامش دهنده رواني مردانند و زن و مرد به دوستي با هم نيازمندند . در قرآن كريم آيه 21 ، سوره روم خداوند مي فرمايد : " از نشانه هاي او ( خدا ) اين است كه از خود شما برايتان همسراني آفريد تا در كنار آنها آرام گيريد و ميان شما دوستي وصميميت به وجود آورد . به راستي براي مردمي كه بينديشند در اين كار نشانه هايي است ." 2- حفظ عفت و پاكدامني پيامبر اكرم (ص)مي فرمايد :" آن كس كه ازدواج كند نيمي از دينش را حفظ كرده است و بر اوست كه نصف ديگر را از خطر دور بدارد ." 3ـ دوستي ، محبت و عشق ازمحبت نار نوري مي شود وز محبت ديو حوري مي شود روان شناسان يكي از نيازهاي اساسي و مهم آدمي را نياز به محبت ذكر كرده اند . آدمي در هر سن و مرحله اي از حيات خويش به محبت احتياج دارد و علاقه مند است كه ديگران او را دوست بدارند وبه او مهر بورزند. يكي از راه هاي مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقراري دوستي بين زن ومرد ، ازدواج است . آثار محبت و تبديل آن به عشق و علاقه وافر و همبستگي عميق رواني و عاطفي ، پيوند زن و مرد را تحكيم بخشيده ، فضاي خانواده را به فضايي صميمي ، گرم ، پرطراوت ، شاداب و بالنده مبدل مي كند . محبت كردن و محبت ديدن ، رضايت خاطر پديدميآورد و تعادل رواني زن و مرد را ممكنميسازد . محبت صفا دهنده وجود است و شفابخش دردها . 4ـ برقراري تعادل در وجود آدمي ، تأمين سلامت جسم و روان،رهايي از تنهايي يكي از انگيزه هاي مهم ازدواج تأمين سلامت جسم و روان زن و مرد از طريق ارضاي احتياجات جسماني و رواني است . نياز به امنيت خاطر ، نياز به معاشرت ، نياز به درددل ، نياز به تغذيه و ...كه اگر به درستي و به موقع ارضاء نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند ، نابساماني ها و زيان هاي فراواني را در زندگي فردي و اجتماعي پديد مي آورند . لذا ازدواج از عوامل مهم و مؤثر در ايجاد آرامش و سكون آدمي و سبب اساسي تعادل وجود است . ازدواج به زندگي زن و مرد جهت مي بخشد و مرد و زنِ نگران ، مضطرب و سركش را آرام ساخته ، موجبات حفظ سلامت تن و روان آنان را فراهم مي كند . خودداري از ازدواج و در نتيجه عدم ارضاي پاره اي از نيازهاي آدمي ممكن است زمينه اختلالات عاطفي و بيماري هاي جسماني و رواني را مساعد سازد و خروج از اعتدالِ وجود را ممكن نمايد . 5ـ كمك به رشد و تكامل يكديگر يكي ديگر از انگيزه هاي ازدواج كمك به رشد و تكامل زن و مرد است . زيرا محيط گرم و صميمي و فضاي پر مودت و محبت خانواده فرصتي براي تبادل انديشه ها ، رشد اجتماعي ، فرهنگي و اخلاقي زن و شوهر و ديگر اعضاي خانواده است . در سازمان خانواده،افراد تحت تأثير دانش ها ، بينش ها و ديدگاه ها و مهارت هاي يكديگر هستند . در اين فضا پاره اي از استعدادهاي زن و مرد و ديگر اعضاي خانواده شكوفا مي گردد ، احساس و قبول مسئوليت و رشد اجتماعي ممكن مي شود و تعامل حاكم بر اين فضا به رشد شخصيت افراد كمك مي كند . 6ـ داشتن فرزند و يا فرزنداني سالم و شايسته ميل به داشتن فرزند و تداوم نسل ، از انگيزه ها و اهداف مهمي است كه همواره در دوره هاي مختلف تاريخي موجب ازدواج و تشكيل خانواده شده است . در قرآن كريم آمده است كه : " پديد آورنده آسمانها و زمين ، براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد و از چارپايان جفتها، تا بر شمار شما بيفزايد . هيچ چيز مانند او نيست و اوست شنوايي بينا ." وظايف و كاركردهاي اساسي خانواده با توجه به اين كه خانواده يكي از تأسيسات اجتماعي است كه در دوره هاي مختلف تاريخي و در جوامع گوناگون وجود داشته و هم اكنون نيز به صورت هسته اي گسترش يافته ، داراي كاركردهاي مختلفي است . در جامعه هاي گوناگون،اين كاركردها و وظايف به دلايل فرهنگي ، مذهبي ، اجتماعي و اقتصادي يكسان نيست .اهم اين كاركردها عبارت است از : 1ـ همكاري در امور توليدي و اقتصادي خانواده 2ـ همفكري و همكاري در امور مربوط به تغذيه و بهداشت و ديگر كارهاي خانه 3ـ تكميل و تكامل زن و شوهر و ديگر اعضاي خانواده و كمك به رشد اخلاقي ، اجتماعي و عقلاني يكديگر 4ـ توليد مثل و داشتن فرزند 5ـ ارضاي تمايلات عاطفي 6ـ تأمين امنيت روحي اعضاي خانواده 7ـ پرورش و آموزش كودكان و نوجوانان فاصله سني مناسب براي ازدواج چه كنيم كه خانواده اي با دوام و مستحكم داشته باشيم؟ اين سئوالي اساسي است كه هر جواني در آستانه ازدواج مصمم به يافتن پاسخ آن است، گرچه پاسخگويي به آن بعد از ازدواج هم داراي اهميت است. جالب است كه بدانيم جواب شرع، عقل، علم و عرف به اين سؤال يكسان است. و آن يك كلمه يعني كفو همديگر بودن است. كفو هم بودن همسر يعني تناسب، همشأني و همطرازي و در اصطلاح عرف يعني با هم جور بودن. ازدواج پيوند بين دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلي و اساسي آن، زن و مرد مي باشند و هر قدر بين اين اجزاء و عناصر هماهنگي، تناسب و سنخيت بيشتري باشد، آن پيوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. و به تعبيري سنخيت و همتايي سبب جذب و پيوند است. به عكس، هر چه اين تناسب و هماهنگي كمتر باشد، زندگي سست تر، تلخ تر، كم ثمرتر و ناپايدارتر خواهد بود. علم و تجربه گوياي آن است كه علت اساسي بيشتر ناهنجاري ها و ناسازگاري هاي زندگي زناشويي، عدم تناسب و ناهماهنگي بين زن و شوهر است، بنابراين شناخت اموري كه موجب هماهنگي و تناسب بين زوجين است ضروري و لازم مي باشد و به هيچ وجه نبايد اين مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد. يكي از امور مسئله تناسب و هماهنگي در سن زوجين است. در روايات اسلامي به صراحت، هم كفو بودن مطرح شده است. پيامبر اسلام مي فرمايد: با همسان و هم شأن خود ازدواج كنيد. مي توان گفت اسلام معيار و دلايل هماهنگي در سن را به عقل و عرف و علم سپرده است. اگر فرد به تجارب فراوان و واقعيت هاي موجود در جامعه و استدلال هاي علمي در اين مسئله نظري بيفكند به راحتي پي خواهد برد كه همسر دلنشين و مورد پسند همسري است كه داراي هماهنگي و تناسب سني باشد. قابل توجه است كه كفو هم بودن از نظر سن، تفاوت در سن است نه تساوي ؛ زيرا اين تفاوت در آفرينش مرد و زن در مورد سن بلوغ قرار داده شده است. در مطلب ذيل ابعاد مسئله مورد نظر از ديدگاه علم و عرف مورد بررسي قرار گرفته است: فاصله سني مناسب ميان زن و شوهر را مي توان 4- 3 سال در نظر گرفت. البته اين بدان معنا نيست كه اگر يكي دو سال به اين سنين افزوده و يا از آن كاسته شود، حتماً نبايد ازدواجي انجام گيرد. شايد بتوان گفت كه اگر تمام زمينه ها بررسي شده باشد و مشكل خاصي ديده نشود، مي توان فاصله سني را به ديده اغماض نگريست، ولي در عين حال بهترين و مناسب ترين فاصله سني 4-3 سال است. طبيعي است كه اگر ساير شرايط نيز مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمي تواند موفق باشد. 1. مشكل عدم درك مطلوب يكديگر وجود فاصله سني زياد موجب آن مي شود كه زن و شوهر نتوانند به خوبي يكديگر را درك نمايند. فردي با داشتن بيست سال سن بيشتر، طبيعي است كه مي تواند از تجارب بيشتري برخوردار باشد يا لااقل مي تواند چنين احساسي داشته باشد. لذا اين مسئله زمينه اي فراهم مي كند كه شخص ارزش لازم را به نظرات فرد كوچكتر ندهد يا طرف مقابل بيش از اندازه احساس كوچكي نمايد و هميشه در حال اضطراب و تشويش باشد و بالاخره از اداره زندگي درمانده شود و همين مورد زمينه عدم تفاهم را به وجود مي آورد كه خود سبب پديد آمدن مشكلاتي عظيم در روابط زناشويي خواهد شد. اينان اغلب در وضع و موقعيتي هستند كه توافق روحي ندارند و نمي توانند مسائل و مواضع يكديگر را درك كنند. 2. عدم تناسب در تواناييهاي جسمي وقتي كه فاصله سني بين زن و شوهر زياد باشد، هر يك در دوره اي از زندگاني به سر مي برند كه به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت هاي عمده دارند. مثلاً زني كه هفده سال دارد، در دوران جواني به سر مي برد و همسر او كه در 35 سالگي است، به مرز ميان سالي نزديك شده است. يكي غالباً فعال است و ديگري زودتر خسته و در اوقاتي منفعل مي شود، گاه اين خستگي و انفعال از طرف همسر جوان به خوبي مورد تجزيه و تحليل قرار نمي گيرد و به حساب كم كاري گذاشته مي شود، يا به عنوان شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت مطرح مي گردد، و وقتي كه با اين عنوان طرح مي نمايد، طبيعي است كه طرف مقابل احساس ناراحتي مي كند و ممكن است اين امر عاملي براي برانگيختگي او شود و در نتيجه محيط امن خانه تبديل به فضايي ناامن و غير قابل تحمل شود. در حالي كه مرد قصد شانه خالي كردن از مسئوليت را ندارد ولي از طرف همسرش متهم به تنبلي و بي مسئوليتي مي شود و از آنجا كه در چنين مواردي مرد تنبلي را نمي پذيرد، مجادلاتي در مي گيرد. 3. انعطاف پذيري كمتر فرد بزرگتر وقتي دو جوان با يكديگر زندگي مي كنند، به دليل جواني انعطاف پذيري بيشتري دارند. فرد در سنين پايين تر چون نهال جوان است، امكان تغيير فراواني را دارد. اما درختان، مجال كمتري براي تغيير باقي گذاشته اند. وقتي كه دو نفر جوان با هم ازدواج مي كنند، براي دست يافتن به سازگاري تلاش مي كنند به نظر همديگر توجه مي كنند و خود را طوري تطبيق مي دهند كه مورد پسند ديگري واقع شوند و بدين ترتيب رضايت طرف مقابل را جلب نمايند، حال آنكه با افزايش سن، انعطاف آدمي كاهش مي يابد و همين امر در زندگاني مشترك معضل آفرين است. 4. پيدا شدن سوءظن گاه وجود فاصله هاي سني زياد باعث مي شود كه زوجين سوء ظن هايي نسبت به يكديگر پيدا كنند و ممكن است حتي نتوانند دلايلي هم براي اين گونه افكار ارائه نمايند. 5. عدم ارضاي غرايز يكي از اهداف ازدواج، ارضاي غرايز است و اين خود مي تواند عامل مؤثري در تداوم زندگي خانوادگي باشد. اما در سنين بالا، به لحاظ غريزي افول مي نمايد، به نحوي كه زوجين نمي توانند موجبات رضايت يكديگر را در روابط زناشويي به نحو مطلوب تأمين نمايند و همين امر ممكن است موجبات درگيري را فراهم آورده، محيط خانواده را متشنج كند. اين مسئله در موارد چشمگيري به بروز افسردگي در زنان جوان مي انجامد و در برخي از زناني كه خويشتندار و باتقوا نباشند، گرايش به انحرافات و لغزشها ديده مي شود. 6. امر و نهي پيوسته فرد بزرگتر در چنين خانواده هايي فرد بزرگتر به دليل داشتن تجربه، خود را ملزم مي داند كه مدام به همسر خود امرو نهي كند و امر و نهي بيش از حد- كه هميشه مبتني بر حق نيست، بلكه سليقه نيز در آن سخت مداخله مي كند - موجبات ناراحتي همسر را فراهم مي آورد. فرد بزرگتر احساس مي كند كه بايد فرد كوچكتر را تربيت كند و حال آنكه او انتظار دارد كه با همسر زندگي كند، نه آنكه همسر وي نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهي و تربيت وي مبادرت نمايد. البته زن و شوهر بايد براي تكامل وتعالي يكديگر تلاش كنند. 7. كمرويي يكي از مواردي كه در اين گونه خانواده ها ديده مي شود، اين است كه فرد كوچكتر دچار نوعي كمرويي رنج آور است و نمي تواند به راحتي مشكلات خود را با همسر خويش در ميان بگذارد. لذا حرف هاي ناگفته در اين خانواده ها بسيار است و مجال مناسبي براي طرح آنها وجود ندارد. سخنان ناگفته بر دل فرد رنجيده، سنگيني مي كند و گاه به فضاي بيرون از خانه كشيده شده، براي ديگران مطرح مي شود و اين امر مورد قبول و پذيرش فرد بزرگتر نيست. زيرا او فكر مي كند كه همسرش اسرار خانواده را به بيرون از خانه برده، براي اين و آن نقل مي كند و اين خود موجب بروز اختلافات تازه اي مي شود و اگر فرد كوچكتر دردها را بازگو نكند، آنها بر روي هم انباشته شده، او را افسرده مي كند. در حالي كه درد دل كردن به آرامش فرد كمك مي كند و او از اين كه همسري دارد كه به درد دلهاي وي گوش مي دهد، احساس آرامش مي كند، زيرا خوب شنيدن درد دلها بخشي از تسكين آلام است و بدين ترتيب فرد به پالايش رواني دست مي يابد. وجود چنين فضايي در خانواده ضامن سلامت و بهداشت رواني زوجين است. وجود كمرويي بسيار و رنج آور مانع بيان دردها شده، چون تخليه رواني صورت نمي گيرد، سلامت رواني فرد كوچكتر در معرض خطر قرار مي گيرد. خانم جواني مي گفت: همسرم سالها از من بزرگتر بود و من هميشه با وي رودربايستي داشتم. از وي سؤال شد: تا كي با همسرت رودربايستي داشتي؟ او گفت: تا دو ساعت قبل از مرگ شوهرم. 8. دادن امتيازات بيش از حد در اين نوع خانواده ها، معمولاً مشكل ديگر اين است كه فرد بزرگتر براي اين كه فرد كوچكتر را جذب كند و زندگي تداوم يابد، بايد مدام به او امتيازاتي بدهد كه وي را به دوام زندگي دلگرم كند. اما هر كس قادر نيست كه مدام چنين امتيازاتي بدهد، زيرا گاه دادن اين نوع امتيازها براي فرد بزرگتر غير قابل تحمل و يا غير ممكن مي گردد و بدين ترتيب از انگيزه طرف مقابل براي ادامه زندگي مي كاهد. از سويي طرف كوچكتر كه از نقطه ضعف همسر خويش اطلاع يافته درصدد اخذ امتيازهاي بيشتري بر مي آيد و تقاضاهاي فراوان جواني پر انرژي و توانا، اختلافات خانواده را تشديد و جو ناامني را بر خانه حكمفرما مي كند و بدين ترتيب خانواده اي نابسامان شكل مي گيرد كه كشمكشهاي ناشي از آن، از ارزش والدين در نزد فرزندان مي كاهد و در نتيجه تأثيرات تربيتي آنها را نيز كاهش مي دهد. 9. ترس و ناامني در مواردي هم ديده مي شود كه فرد كوچكتر، دچار ترس و و حشت مي شود و اين هنگامي اتفاق مي افتد كه مرد خانواده از سن و سال بيشتري برخوردار است. یک نکته مهم در ازدواج موفق که بر می گردد به همان صداقت این است که از روز اول که با هم به صحبت می پردازیم و می خواهیم یکدیگر را بشناسیم واقعا" صادقانه هر آنچه هستیم را به فرد مقابل نشان دهیم . زیرا هرکس خودش را بهتر از دیگران می شناسد وبه زوایای وجودی خودش معترف است پس در مراحل اولیه بهتر است فرد برای سرعت بخشیدن به روابط عمیق تر- خودش خودش را آنچنان که هست معرفی کند این امر یک حسن بزرگی که دارد این است که اگر فرد مقابل مارا با توجه به آنچه که هستیم نمی تواند بپذیرد پس بهتر است در همان مراحل اولیه که هنوز روابط عاطفی قوی نشده این جدایی صورت گیرد که مشکلات و ضربه های روحی در آینده پیش نیاید. در مراحل اولیه بعضی ها تظاهر می کنند و آنچنان که هستند خود را نشان نمی دهند و گاهی دروغ و ریا هم بکار می برند ولی سوال این است که تا چه مدت انسان می تواند تظاهر کند و خواه نا خواه روزی حقیقت برملا می شود و از قدیم گفته اند خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند و آدمی وقتی روابطش بیشتر شود برخوردها نیز بیشتر شده و بالاخره دیر یا زود طرف مقابل به ماهیت ما پی می برد و در چنین شرایطی اگر ما دروغگو جلوه کنیم دیگر ذهنیت فرد مقابل در مورد ما هرگز قابل ترمیم نخواهد بود و همیشه در ذهن آن شخص ما یک فرد متظاهر خواهیم یود. بارها و بارها دیده و شنیده ایم که افراد در اول آشنایی خود برای آنکه وصلتی و ازدواجی صورت گیرد دروغهایی را گفته اند و به هدف ازدواج هم رسیده اند ولی پس از گذشت زمانی کوتاه یا حتی طولا نی حقیقت که برملا شده ازدواج به طلاق و جدایی کشیده شده است البته در بعضی موارد دیده شده که جدایی صورت نگرفته آن هم فقط بخاطر وجود بچه ای که در زندگی بوجود آمده و در اصل فرد بخاطر فرزندش فداکاری کرده و طلاق نگرفته ولی دیگر در چنین زندگی که به اجبار باشد اعتماد و عشق وجود ندارد و از شما می پرسم آیا این چنین زندگی ارزش دارد؟ به نظر من اسم این نوع از روابط را دیگر زندگی نمی توان گذاشت بهتر است بگوییم مردگی . چون روابط در چنین شرایطی با سردی می باشد وبسیاری از اهداف والا در زندگی مثل گذشت و فداکاری و غیره به خاطر فرد دروغگو از بین میرود و بی معنا می شود . نکته مهم بنظر من این است که افراد به خصوص جوانها در ابتدا که یکدیگر را می بینند اگر همانطور که در ابتدای بحث گفتم عشق و هوس را وعشق و محبت زودگذر را تشخیص ندهند دچار اشتباه می شوند زیرا اگر دچار هوس باشند هدفشان فقط وصال یار است و بس و حاضرند هر کاری بکنند که به یار خود برسند و ازدواج را بهترین راه وصال می دانند و برای این هدف ممکن است هر کاری را درست یا نادرست انجام دهند. ولی شخصی که عاقل است و عاشق واقعی است به وصال یار فکر می کند ولی فکر او فکری است عمیق تر. او به وصالی می اندیشد که جاودانه باشد وصالی باشد که هرگز به جدایی منجر نشود فرد عاقل می گوید ازدواجی باید صورت گیرد که هرگز فکر جدایی در آن رخنه نکند زیرا ضربه ای که فرد پس از ازدواج از جدایی می خورد خیلی سنگین تر از ضربه ای است که فرد از جدایی در مراحل قبل از ازدواج می خورد و این دو ضربه قابل مقایسه نیستند. لذا اگر فردی عاقل باشد باید با خود بگوید من هر آن چه هستم را عنوان می کنم من موجودی هستم که دارای خوبیها و بدیهایی هستم که جزئی از وجودم شده اند و در بسیاری از موارد هم نمی توانم خود را تغییر دهم حال اگر کسی من را دوست دارد باید من را آنچنان که هستم دوست بدارد با خوبیها و با بدیهایم . زیرا خوبیها را که همه دوست دارند و این امری است مسلم ولی اگر کسی توانست بدیها و یا نقاط ضعف من را تحمل کند و دوستم داشته باشد این مهم است . پس من آنچه حقیقت وجودی ام هست را می گویم حال اگر یارم مرا پذیرفت که زهی سعادت و اگر نپذیرفت چه بهتر که قبل از ازدواج تصمیم به جدایی گرفته شود زیرا اگر قرار باشد من پذیرفته نشوم ممکن است بعد از ازدواج از من جدا شود که این امر باعث دلخوری یارم میشود و من که آدم عاقل و عاشقی هستم رنجش یار ومعشوق را نمی پذیرم زیرا این امر برای هر دوی ما مسئله ساز میشود . پس می بینیم با یک چنین نگرشی فرد می تواند پا یه های یک ازدواج موفق را بنیان نهد. این نگرش فقط در گرو عقل و عشق است زیرا عشق دروغ را نمی پذیرد و عقل روابط نا پایدار را نمی پسندد. البته گاهی اوقات ا فراد با دیگران رابطه برقرار می کنند برای اهداف مختلف. بعضی ها برای تنوع و خوشگذرانی و بعضی ها برای پر کردن خلا های روحی روانی و حتی بعضی ها از همان ابتدا به فکر تداوم روابطشان نیستند و تعبیرشان دوستی زود گذر است در چنین شرایطی افراد شاید خود را مستلزم داشتن صداقت و یکرنگی ندانند ولی اگر ما رابطه ای را برقرار کردیم که در آن هدفمان ازدواج است باید وباید به صداقت بی کم وکاست ایمان داشته باشیم و عمل کنیم زیرا کسی که به ازدواج فکر می کند مسلما" به فکر رابطه ای پایدار هست و هرگز نمی تواند بفکر ریسک باشد و فکر جدایی را هم نمی کند پس باید بنیادی محکم را تجسم نماید. جالب این است که برای شما بگویم تا به حال چند ین نفر را می شناسم که با یکدیگر رابطه برقرار کرده اند فقط به خاطر سرگرمی و یا پر کردن اوقات جوانیشان و چون هدف مقدسی هم نداشته اند برای جلب توجه و سرگرمی بقول معروف برای طرف مقابلشان خالی بندی هایی را هم کرده اند مثلا" گفته اند من دارای خانواده آنچنانی هستم یا شغل خوبی دارم ویا تحصیلات عالیه دارم و از این خالی بندی ها بقول خودشان صرفا" برای خنده کرده اند . ولی نکته حائز اهمیت این است که این افراد در طی مراوده هایشان کم کم به طرف مقابل دل بسته اند و هر چند در ابتدا هدفشان یک دوستی ساده بوده ولی کم کم عاشق شده اند . خدا شاهد است موردی را دید ه ام که ماتم گرفته بود که من حالا عاشق شده ام و حالا نمی توانم به یارم بگویم حرفهای گذشته ام دروغ بوده و اگر راستش را بگویم او را از دست می دهم و حالا که عاشق شده ام هم دوست ندارم دروغ بگویم و مانده بود که چه بکند . زیرا می دانست دروغهایش باعث جدایی می شود .آیا بهتر نیست با درایت همه ما چنین شرایطی را برای خود مجسم کنیم و از ترس بروز آن از بوجود آمدنش جلوگیری نماییم. که تنها عامل جلوگیری کننده بنظر من صداقت است و بس . آدمی باید در همه نوع از روابط خود با راستی و صداقت پیش برود بخصوص در امر ازدواج این را بخاطر بسپارید و عمل کنید یکی دیگر از ارکان موفقیت در روابط انسانی بخصوص ازدواج صداقت است. این واژه برای من کلمه ای است مقدس و با تمام وجودم به آن ایمان دارم و خوشبختی خود را مدیون آن هستم و صداقت را جهت بدست آوردن سعادت واقعا" معجزه آسا می دانم . همه می دانیم صداقت یعنی راستی و درستی و امری است که همه آن را می پسندند ولی صداقت وقتی معجزه آسا است که ما آن را در زمانی خرج کنیم که حتی می دانیم به ضرر خودمان ممکن است تمام شود اگر در چنین شرایطی هم صادقانه رفتار کردیم باید خود را فردی با صداقت بدانیم . در ارتباطات اولیه دو نفر ممکن است بسیاری از موارد را به یکدیگر بگویند ولی در بسیاری از موارد حرفی نمی زنند و استدلال می کنند که ما چیزی نگفتیم و دروغ هم نگفتیم بنظرمن گاهی نگفتن و کتمان کردن هم دروغگویی محسوب می شود. ما میدانیم که همه مردم دوست دارند در نظر دیگران فردی مثبت و موجه جلوه کنند و حتی دوست دارند دیگران نسبت به آنها افکار منفی هم نداشته باشند و از طرفی همه ا نسانها دارای خصیصه های خوب و بد هستند و انسان موجودی جایز الخطا می باشد و ممکن است گاهی اعمال ناشایست از او سر بزند و حتی ممکن است گاهی افکار پلید از ذهن آ دمی عبور کند ولی هرگز به زبان نمی آورد چون می ترسد دیگران در موردش قضاوت بدی داشته باشند اینجاست که یک مقدار افراد دچار سردر گمی میشوند و بخاطر قضاوت دیگران صداقتشان زیر سوال می رود و خیلی از مسائل را عنوان نمی کنند بخاطر آن که موجه جلوه نمایند. مثالی در مورد خودم می زنم من بارها و بارها پیش آمده که می دانستم اگر افکارم را به زبان بیاورم حتما" همسرم در مورد من قضاوت بدی می کند و پیش خودش می گوید مثلا" چه آدم حسود یا بخیل و یا بدجنس و از این قبیل فکرها در مورد من می کند ولی با این وجود من چون همسرم را جزئی از خودم می دانم و چون عقیده دارم زن وشوهر باید یک روح در دو کالبد باشند لذابا چنین دیدی انسان خودش را از خودش مخفی نمی کند و صداقت را هم رکن اساسی در زندگی ام می دانم پس به راحتی همه افکار و عقایدم را بیان می کنم و به همسرم هم می گویم چون تو را دوست دارم و تو را جزئی از خودم می دانم با توهمه چیز را می گو یم تا هم سبک شوم و هم اینکه تو بهتر من را بشناسی و راهنمایی ام بکنی و حالا هم طوری شده که همسرم هم به راحتی آنچه را در ذهن خود دارد به زبان می آورد و در مورد خوب و بد بودن اعمال و افکارمان با هم گفتگو می کنیم و اگر نسبت به عقاید یکدیگر انتقاد ویا ایرادی هم بگیریم برای هم جبهه گیری نمی کنیم و قصد تلافی و یا سرکوب همدیگر را نداریم و با دلیل و منطق یکدیگر را متقاعد می کنیم و گاهی هم پیش می آید که هیچ کدام نمی توانیم طرف مقابل را متقاعد نماییم لذا خیلی راحت می گوییم عقاید هرکس مختص خودش است و اختیار هر کس دست خودش می باشد لذا بحث را به اتمام می رسانیم. و برای اثبات نظراتمان پافشاری و جبهه گیری نمی کنیم. این نکته از تجربیات من بود که امیدوارم به کار شما هم بیاید این مسئله همانطور که قبلا" هم گفتم وقتی حائز اهمیت است که فرد صداقت را حتی در مواقعی که به ضرر خودش هست نیز بکار ببرد اگر چنین شود می توان گفت شخص کاملا" صادق است و منظور من از مطالب بالا همین بود. نکته ای را هم که دوست دارم اینجا بگویم این است که من عقیده دارم با زبان ساده با یکدیگر گفتگو کنیم و تجربیاتمان را برای یکدیگر بیان کنیم تا دیگران استفاده کنند لذا از شما دوستان عزیز می خواهم که شما هم نظرات و تجربیات خودتان را برای ما بگویید تا شاید راه گشا باشد زیرا استفاده از تجربه دیگران بسیار مفید و ارزنده است و باعث می شود در بسیاری از موارد وقت و عمر آدمی تلف نشود زیرا من زندگی را همچون جاده ای می دانم که از انتهای آن بی اطلاع هستم و وقتی ما در جاده ای حرکت می کنیم از علائم راهنمایی برای تشخیص مسیر استفاده می کنیم و گاهی اوقات هم از افراد در بین راه مسیر درست را می پرسیم که مبادا مسیر را اشتباه برویم که ممکن است به بن بست برسیم و یا رفتن مسیر غلط باعث اتلاف وقت ما شود پس زندگی نیز مانند همان جاده است و تجربیات دیگران حکم همان علائم راهنمایی را دارند که اگر ما از آنها استفاده کنیم به مسیر غلط کشانده نمی شویم اگر کسی راهی را رفته و به ما می گوید این راه به بن بست می خورد دیگر ما نباید آن راه را برویم زیرا باعث اتلاف عمر ما می شود عمری که قابل بازگشت نیست و باید از لحظه لحظه عمر بهترین استفاده را کرد .شخصی را می شناسم که میگفت باید همه چیز را خودم تجربه کنم حتی اگر قرار است به بن بست برسم خودم باید این بن بست را ببینم من به او گفتم گاهی اوقات پیش می آید که ما راهی را می رویم و به بن بست هم می رسیم و به قول معروف سرمان به سنگ می خورد و ضربه ای می خوریم و با توجه به اتلاف عمرمان بر می گردیم ولی گاهی ممکن است سرمان آنچنان به سنگ بخورد که متلاشی شود و دیگر امکان برگشت وجود نداشته باشد لذا بخاطر همین امکان هم که شده بهتر است از تجربیات دیگران استفاده نمود که پشیمانی به بار نیاید. تفاوت، جاذب است مهم ترين جنبهي جذابيت اين است كه با هم تفاوت داشته باشيم. درست همان طور كه قطب منفي و قطب مثبت، يك آهن ربا يكديگر را جذب ميكنند. مرد با احساس ويژگيهاي مردانه و زن با احساس ويژگيهاي زنانه يكديگر را جذب ميكنند. اگر خويشتن واقعي خود را منكر نشويم و تفاوتهاي موجود در يكديگر را ناديده بگيريم به عشقي ماندگار دست مييابيم تفاوت، جاذب است مهم ترين جنبهي جذابيت اين است كه با هم تفاوت داشته باشيم. درست همان طور كه قطب منفي و قطب مثبت، يك آهن ربا يكديگر را جذب ميكنند. مرد با احساس ويژگيهاي مردانه و زن با احساس ويژگيهاي زنانه يكديگر را جذب ميكنند. اگر خويشتن واقعي خود را منكر نشويم و تفاوتهاي موجود در يكديگر را ناديده بگيريم به عشقي ماندگار دست مييابيم. اگر زن سبب شود كه مرد احساس مردانه داشته باشد، به او در جذب همسرش كمك ميكند. همچنين زن زماني بيشتر جذب شوهرش ميشود كه شوهر به احساسات زنانه او بها بدهد. توجه به تفاوتهاي يكديگر، راز پايدار نگاه داشتن شور و شوق در زندگي زناشويي است. چگونه زن مي تواند روحيه ي زنانه خود را تقويت كند؟ 1- مطرح كردن مشكلات و مسائل روزانه با همسر به شكلي غيرهدفمند؛ بي آن كه انتظار حل آن را داشته باشد. 2- ورزش كردن و انجام تمرينات ورزشي به منظور شاداب كردن جسم. 3-گفت وگو با دوستان و بستگان. زن ها نبايد تحت تأثير فشار شديد كار روزانه از گفت وگو با دوستان و بستگانشان محروم شوند. 4- داشتن برنامههاي منظم نيايش، مراقبه، يوگا، ورزش، نوشتن وقايع روزانه و يا رسيدگي به گل و گياه باغچه. 5- پرداختن به كارهايي كه روحيه زنانه را تشويق كند. دريافت كمك از ديگران، داشتن عكس همسر و فرزندان و بستگان با خود در محل كار، استفاده و تزيين محيط كار با گل و گياه. 6- محبت به دوستان و بستگان، در آغوش كشيدن فرزندان و اعضاي خانواده. 7- تشكر كتبي از كمك و مساعدتهاي ديگران. 8-گردش در شهر محل زندگي، استفاده از مرخصي، بازديد از نقاط ديگر. 9- تماس با مشاورين امور زناشويي و روان درمانگرها و صحبت كردن آزادانه با آنها. 10- هفتهاي يك بار به سينما يا تئاتر رفتن. گوش دادن به نوار موسيقي، خواندن كتاب هاي جالب، انجام فعاليت هاي لذت بخش. 11- مشخص ساختن كارهايي كه انجامشان در اسرع وقت لازم است. البته رعايت همهي اين توصيهها با هم دشوار است. مي توانيد به تدريج اما به شكلي منظم به توصيههاي ارائه شده عمل كنيد. چگونه مرد مي تواند روحيه ي مردانه خود را تقويت كند ؟ 1- با دوستان خود به ورزشهاي انفرادي يا رقابتآميز بپردازيد. با ورزش كردن و رقابتهاي ورزشي ميتوانيد خستگيهاي شغلي خود را فراموش كنيد. تماشاي برنامههاي ورزشي مورد علاقه از طريق تلويزيون نيز اثر بخشي مشابهي دارد. 2- وقتي ميخواهيد تنها باشيد و اگر احساس كرديد كه به اين تنهايي نياز داريد. از اين تنهايي بدون احساس گناه استفاده كنيد. اگر احساس ميكنيد بايد به گوشهاي خلوت برويد، حتي اگر اين كار دشوار باشد، به آنجا برويد. به همين شكل مرد براي رسيدن به روحيهي مردانه بايد كارهاي شجاعانه بكند و خود را درموقعيت هاي دشوار قرار دهد و به تدريج روحيه ي مردانه را درخود تقويت كند. 3- مردان مجرد بايد از تن دادن به هرگونه رابطهي خارج از ازدواج با جنس مخالف خودداري كنند. اين خويشتنداري ميتواند روحيهي مردانه آنها را تقويت كند. تمرينات ورزشي، پرداختن به تمرينات يوگا و مراقبه ميتواند در اين زمينه مؤثر واقع شود. 4- مرتب و همه هفته ورزش كنيد. تمرينات وزنهبرداري، نرم دويدن، دوچرخهسواري، كوهنوردي، شناكردن و ساير ورزشها ميتواند به تقويت روحيه مردانه شما كمك كند. حداقل هفتهاي يكبار عضلات خود را زير فشار تمرينات ورزشي قرار دهيد. 5- مواظب باشيد كه زندگيتان بيش از حد راحت نباشد. تن پروري نكنيد. گاه صبحها زودتراز خواب برخيزيد و در مواقعي ديرتر بخوابيد تا كمي ذهن و جسمتان زير فشار قرار گيرد. از مقررات و نظم و انضباط شخصي استفاده كنيد. 6- حداقل هفتهاي يك بار به ديگران محبت كنيد. ميتوانيد حتي در صورت لزوم به غريبهها و كساني كه آنها را نميشناسيد محبت كنيد. 7- اگر كسي به شما احتياج دارد و شما ترجيح ميدهيد استراحت كنيد، بكوشيد از اين استراحت صرفنظر كنيد و نياز موجود را بر طرف سازيد. البته توصيه نميكنيم كه اين كار را مرتب و درهمه حال انجام دهيد. 8- وقتي خسته يا عصباني هستيد از مجازات كردن ديگران خودداري كنيد. به جاي آن، به تنفسكردن خود دقيق شويد. وقتي هوا را به درون ريههاي خود ميكشيد تا عدد پنج شمارش كنيد و بعد به هنگام بيرون دادن هوا مجدداً تا عدد پنج بشماريد. اين تمرين را ده بار تكرار كنيد. در صورت ادامهي ناراحتي ميتوانيد به تمرين ادامه دهيد. 7- فهرستي از كارهاي مورد علاقهي خود تهيه كنيد. درهفته فرصتي را براي انجام دادن اين كارها اختصاص دهيد.كارهايي بكنيد كه به شما احساس خوب و موفقيت بدهد. 8- وقتي كاري پيش ميآيد كه انجامش وقت و نيروي زيادي نميخواهد، بي درنگ به انجام آن كار مبادرت ورزيد. به خود بگوييد:" همين حالا اين كار را بكن". 9- وقتي از انجام كار مفيدي هراس داريد اما ميدانيد كه اين كار بايد انجام شود، به انجام آن مبادرت ورزيد. به قبول مخاطرات منطقي تن بدهيد. انجام دادن و موفق نشدن بهتر از انجام ندادن است. 10- از خشم خود استفاده سازنده و مطلوب بكنيد. به انجام كاري بپردازيد. مطلبي بنويسيد. احساسات خود را به طور خصوصي يادداشت كنيد. به احساسات باني و باعث خشم خود توجه كنيد. اگر خشم خود را تخليه ميكنيد، بكوشيد كه اين كار با صداي آرام انجام شود، با اين حال رفتاري محكم و قاطعانه به نمايش بگذاريد. مراقب باشيد كه در جريان تخليه خشم به كسي توهين نشود. 51 – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی كند. ( ضرب المثل اسكاتلندی) دقيقاً مشخص نيست اشاره به كدام موضوع دارد. تو مملكت ما كه واقعاً اين مثال نقض داره. وقتي تلويزيون يه زني رو نشون داد كه با يك جانباز ازدواج كرده بود كه نه دست داشت و نه پا و نه چشم(سبحانالله) فكر نميكنم هيچ عقل اسكاتلندي اي بتوني اين قضيه رو بفهمه!!! 52 – هر كس با زني به خاطر مالش ازدواج كند، خداوند او را به مال وي واگذار كند، و هر كه با او به خاطر جمال و زيبايي ازدواج نمايد، در او چيزي را كه خوشايند او نيست، خواهد ديد. و هر كه با وي به خاطر دينش ازدواج كند، خداوند تمامي اين مزايا را براي او جمع ميكند. (پيامبر اكرم-وسايل الشيعه) واقعاً عالي است. پر از حكمت. از چند بحث اصلي تشكيل شده : يكي ازدواج به خاطر پول، يكي بخاطر زيبايي، و يكي بخاطر دين و خدا. كسي كه با زني بخاطر پولش ازدواج كند، هيچگاه نميتواند طرف مقابل را دوست داشته و به او عشق بورزد. (البته اين موضوع در ازدواج زن با مرد بخاطر پول كمتر خود را نشان ميدهد) در اين مواقع زن براي مرد تنها ابزاري است براي رسيدن به هدف. لذا با كوچكترين نوسان در ثروت زن، نشانههاي ناسازگاري مرد بروز ميكند. در اينگونه شرايط امكان خيانت مرد به همسرش، بسيار بسيار بالاست. اما ازدواج بخاطر زيبايي، مدت بسيار طولاني است كه تمايل داشته ام در مورد اين موضوع بنويسم. ولي ترسيدم دوستان به خودشان بگيرند كه من دارم چه كسي را ميگويم. حال خوب و دقيق بخوانيد. زيبايي اگرچه موهبتي بس گرانقدر در نزد دختران است، ولي بايد توجه داشت كه تهديدي بسيار قوي تر و سنگين تر نيز به حساب ميآيد. يقين بداريد پسرهايي كه براي خواستگاري شما ميآيند و در جلسه اول اعلام رضايت ميكنند، تنها بدليل جاذبه شما و علقه جنسي خود دست به چنين انتخابي زده اند. لذا حتي در بهترين شرايط نيز سعي در شناخت بيشتر طرف مقابل، و شناساندن بيشتر خود به او داشته باشيد. يادمان نرود، زيبايي غرور و خودشيفتگي نيز با خود به همراه ميآورد. پس فريب اين ديو هزارسودا را نخوريد. و بدانيد كه طاووس، خود چون پاي خود را بيند، فريفته جمال خود نشود. دختران زيبا بايد هميشه آماده رقابت با رقباي بيرون از خانه خود باشد. چون مردي كه با حس زيبايي شناسي شما را انتخاب كرده، سالها بعد يكي جوانتر از شما او را مجذوب خود خواهد ساخت. اگر زيبايي خدادادي در وجود شما هست، شكر آن را بجاي آوريد ولي از به نمايش گذاردن آن در برابر مشتريان بپرهيزيد كه جز بازيگر خيالات لااباليگرايانه مردان شدن و اذيت و آزار خودتان(توسط نگاههاي هيز و رفتارهاي پست مردان) هيچ بهره ديگري برايتان نخواهد داشت. خيلي ساده بين نباشيد و از اين حرف تنها خود را با نوع حجاب گول نزنيد. چه بسيار چادرهايي كه تنها بخشي از آرايش و آذين لباس افرادند و نه پوشش، و چه بسيار مانتوهايي كه بدليل رفتار با شخصيت صاحبان خود، به هيچ مريضي اجازه تعرض نميدهند. (البته بسياري از متلكها و تعرضات تنها جنبه چراغ سبز مردان براي ارتباط را دارد كه چنين برخوردهايي براي هر دختري پيش ميآيد و به لباس ربطي ندارد.) در انتها پيامبر از ازدواج بخاطر دين و خدا صحبت به ميان آورده اند. به تحقيق چنين ساختاري كه يك حاكم و سوم شخص مستقر در خانه دارد(خدا و كتاب خدا) از پايدار ترين ساختارهاي خانوادگي است. در اينجا مرد و زن در هر مشكلي به قران و معارف آن مراجعه ميكنند و مشكلات را برطرف ميكنند. هيچ منافاتي نيز با عشق به يكديگر پيش نميآيد، تنها شاخصي براي تقويت آن عشق در ميان ميآيد. 53 – تا ازدواج نكرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر كنی . (شارل بودلر) اين رو خيلي از دوستان كه نوشتههاي من را خام ميدانند به من بارها گفته اند!!!!!!!!!!!!!!! خيالي نيست. ما هم بالاخره در شرايط اظهار نظر قرار ميگيريم. حالا يكماه ديگه يا 5 سال ديگه، بالاخره اين شتريه كه ... اما به نظر من، اينجا منظور اظهار نظر درباره چيزهايي است كه بعد از ازدواج اتفاق ميافتد. مثل عشق واقعي، زندگي به عنوان يك خانواده ، تعهد و مسئوليت، مادر بودن و ... 54 – دوام ازدواج یك قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسكاتلندی) اين اسكاتلنديها اين يكي را خيلي خوب بيانكرده اند. نكته مهم اين است كه شايد چهار پنج تا از اون 9 تا بخاطر عشق و علاقه طرفين به هم نباشد، بلكه به علت تعهدي است كه دو طرف نسبت به خانواده، پيمان ازدواج، فرزندان و ... با يكديگر بسته اند. لذا در دنياي امروز غرب و حتي ايران متجدد، ازدواجها دوامي ندارد. 55 – ازدواج پدیده ای است برای تكامل مرد. ( مثل سانسكریت ) در مردان بروز بيشتري اين تكامل دارد و فرد را متعهد ميكند و از راه تعهد شايد تمامي تكاملها شكل ميگيرد. افراد مجرد تكامل يافته معمولاً موفق به تقويت تعهد خود شده اند. 56 – زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می كند . (ضرب المثل آلمانی ) كلي از خوابها و غصهها را هم از سر ملت ميپراند. 57 – ازدواج قرارداد دو نفره ای است كه در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارك تواین ) البته در صورت ثبت كردن آن. چون باهم بودني كه الآن در دنيا رواج دارد هيچ اعتباري در بيرون از خود دو نفر ندارد. 58 – ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر ) اما هنوزم به نظر من مزه آدامس SHOCK داره. اولش يه ترشي اساسيه خوشمزه داره و اگه تحملش كني و به جويدن ادامه بدي، همه چي شيرين ميشه، ولي اگه آدامس رو بندازيش بيرون تا مدتها مزه خيلي ترشش اذيتت ميكنه، تو ازدواج هم اگر نا ملايمات و مشكلات را تحمل نكني و فرافكني كني، يك عمر تمام زندگي خود را به باد ميدهي!! 59 – كسي كه مهريهاي (براي زن قرار دهد) و قصدش اين باشد كه به او ندهد، او همانند دزد است. (امام صادق- فروع كافي) خيلي حديث جالبيه. يادمون باشه، خانواده دختري كه مهريه را آنچنان بالا ميگيرند كه پسر توان پرداخت آن را ندارد، خود نيز شريك دزدند. دو شب پيش شنيدم يكي از دوستان مدرسه ام كه وضع ماليشون هم خيلي خوبه ازدواج كرده، خانواده زنش مصر بوده اند كه مهر بايد فقط يك سكه باشه!!! آره فقط يكي! تازه اينا هي چونه ميزدند كه حالا بزار 14 تا باشه، خانواده دختر ميگفتند كه نه!!!! من كه تنها چيزي رو ميپذيرم كه در زمان ازدواج توان پرداختش رو داشته باشم. همين. 60- بيدار ماندن در شب روانيست مگر در سه مورد: اول تلاوت قران، دوم تحصيل علم (مطالعه)، سوم بردن عروس به خانه داماد. (پيامبر- وسايل الشيعه) اين شايد خيلي قيافه اش به جملات حكيمانه نخوره ولي براي من خيلي جالب بود. دو تا اولي پر از معرفت و فيض هستند، قاعدتاً سومي هم نبايد بيربط باشه. |
اگر چنين هستيد ، صبر كنيد ، ازدواج نكنيد
اگر چنين هستيد ، صبر كنيد ، ازدواج نكنيد
1 - اگر در خانواده پدري و زندگي مجردي خود ، مسئوليت كاري را به عهده نمي گيريد يا در مسئوليت محوله تعلل مي ورزيد. ( تنبلي و بي مسئوليتي) 2 – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (كه به نظر شما غير منطقي بوده يا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضي كننده نداريد و نتوانسته ايد تعامل قابل قبولي ايجاد نمائيد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعي صحيح با ديگران) 3 – اگر در زندگي ، مرتب شغل خود را عوض كرده ايد، با دوستان زيادي به خاطر مشكلاتي قطع رابطه نموده ايد، رشته تحصيلي خود را تغيير داده يا ترك تحصيل كرده ايد، علائق خود را نيمه كاره رها كرده ايد و ثبات فكري ، احساسي و رفتاري نداريد.( عدم ثبات فكري، احساسي و رفتاري) 4 – اگر تصور مي كنيد ؛ افكار ، احساس و رفتار همسرتان را در آينده به دلخواه خود تغيير مي دهيد. (خطاي شناختي) 5 – اگر به دنبال همسر مناسبي هستيد به نحوي كه در زندگي مشتركتان در آينده با هيچ گونه مشكلي مواجه نشويد. (خطاي شناختي) 6 – اگر در پي كسب لذت و علائق خود ، كارها و مسئوليت هايتان بر دوش ديگران قرار مي گيرد. (اصالت لذت، و عدم مسئوليت پذيري) 7 – اگر فقط منطق و طرز نگرش خويش را قبول داريد و در برابر ديگران حالت دفاعي يا حالت تهاجمي مي گيريد و قادر به درك افكار ، احساس و رفتار ديگران نيستيد. (واكنش دفاعي و خود ميان بيني) 8 – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمي بينيد. (عدم خودآگاهي) 9 – اگر تا كنون با نظرات، انتقادات و پيشنهادات ديگران، تغييري در رفتار هاي شما ايجاد نشده است. (عدم مديريت خود يا خود مديريتي) 10 – اگر مسائل كاري شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صميمي در خانواده ( خانواده پدري) مي شود يا مسائل و مشكلات شخصي شما در تمام حوزه هاي زندگيتان تاثير مي گذارد و در هم تنيده مي گردد. (مشكل در تقسيم وظايف و تعارض نقش ها) 11 – اگر به هيچ وجه قادر به تغيير برنامه هاي از قبل طراحي شده خود نيستيد( حتي اگر شرايط تغيير كند) و بسيار متعصب ، خشك و غير قابل انعطاف هستيد. (عدم انعطاف پذيري لازم) 12 – اگر قادر به درك احساسات ، رفتار و افكار خانواده ، دوستان و همكارانتان(كه متفاوت از شما عمل مي كنند)، نمي باشيد. (عدم اگاهي اجتماعي) 13 – اگر بيشتر به جاي گوش كردن ، صحبت مي كنيد و بيشتر از آنكه سعي كنيد ديگران را بفهميد ، سعي داريد كه ديگران شما را درك كنند. (عدم مديريت رابطه) 14 – اگر بسيار هيجان طلب هستيد و صرفاً ، هيجانات شما را به سويي مي كشاند و قادر به تعويق انداختن خواسته هايتان نيستيد. (خود يا اگو ضعيف ، هوش هيجاني پائين) 15 – اگر براي رفتار ، احساس و گفتار خود روش و برنامه اي نداريد و منفعلانه و واكنشي نسبت به ديگران عكس العمل نشان مي دهيد.( رفتار بي تعقل يا انعكاسي، مشكل در شيوه حل مسئله) 16 – اگر عادت داريد به جاي حل مشكلات از آنها فرار كنيد يا اجتناب بورزيد يا واكنش شما به مسائل بي تفاوتي هست. (پاسخ اجتنابي به رويدادها) 17- اگر در آينه نگاه ديگران، شما فردي غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتي، بدبين، گوشه گير، پرخاشگر، دمدمي مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگين يا تكانشي ( كسي كه يكباره بدون مقدمه و از روي احساس دست به عملي مي زند و پيامدهاي آن را نمي سنجد) به نظر مي آئيد. (اختلال شخصيت) 18 – اگر فكر مي كنيد، از ميان چند ميليارد ساكنين كره زمين ، فقط و فقط يك شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غير اين صورت زندگي شما بي معنا شده و بايد بميريد يا تا آخر عمر مجرد بمانيد.( خطاي شناختي ، عدم كنترل احساس ، هوش هيجاني ضعيف) 19 – اگر بدون اينكه خود را دقيقاً ارزيابي كنيد و بشناسيد ،دنبال همسر مناسب مي گرديد. (عدم شناخت خود) 20 – اگر وضعيت فعلي اتان راضي كننده نيست و براي رهايي و فرار از موقعيت ، اقدام به ازدواج مي كنيد. (مشكل در شيوه حل مسئله) |
نکاتی برای اولین جلسه خواستگاری هر پسر و دختری که پا به دوران جوانی میگذارد، بزرگترین آرزویش ازدواج و ایجاد کانون گرم و پر مهر خانواده است، تا یار و مونس و محرم راز پیدا کند و از نعمت زندگی مشترک زناشویی، استقلال و آزادی بیشتری بهرهمند گردد. پسران و دختران جوان سعادت خود را در سایه زندگی مشترک جستجو میکنند. چنین میلی بطور طبیعی و فطری در انسانها وجود دارد و نمیتوان از آن صرف نظر کرد. اما ازدواج مراحلی دارد که اولین جلسۀ خواستگاری یکی از آنهاست.در صورتی که قصد دارید به خواستگاری بروید به این نکات توجه داشته باشید.اما پیش از آن به این سخنان پیامبر(ص) توجه کنید که فرمودند: “هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار میکند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائیاش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع میکند.”. http://efun.ir/wp-content/uploads/2009/05/mariage11.jpg پسرها به خواستگاری بروند “به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریکایی،حیا و خودداری ظریفانه زنغریزه نیستبلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به ایناست که به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند و اختصاص به جنس بشر ندارد، حیوانات دیگر نیز همین طورند؛ همواره این مأموریت به جنس نر داده شده است که خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان بدهد. مأموریتی که به جنس ماده داده شده این است که با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغناء ظریفانه، دل جنس خشن را هرچه بیشتر شکار کند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمت خود بگمارد. خلاف احترام زن است که به دنبال مرد بدود. برای مرد قابل تحمل استکه از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند، اما برایزن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.” ظاهر آراسته مهم است زمانی که به خواستگاری میروید و یا از شما خواستگاری میشود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی میمانند. عدهای با لباسهای نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری میروند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمیگذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب ذهنیتهای بدی را رقم میزنند. صداقت داشته باشید هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. خواستگاری، محرمانه باشد مراسم خواستگاری اولیه، در حد ممکن، باید خصوصی و محرمانه باشد؛ بدین معنی که غیر از دو خانوادة پسر و دختر، افراد دیگری، نباید از موضوع خواستگاری مطلع شوند و به قول معروف، بهتر است از ابتدا قضیة خواستگاری را جار نزنند و بر سر زبانها نیندازند؛ تا اگر - به هر دلیلی - توافقی حاصل نشد، یا طرفین همدیگر را نپسندیدند و ازدواج پا نگرفت، افراد به گمانه زدنهای بیمورد و بیدلیل نپردازند؛ زیرا گاهی با مطرح شدن احتمالات بیاساس و غیرواقعی و تهمت زدنهای مختلف، زمینة کاهش اعتبار فردی و خانوادگی یکی از دو طرف به وجود میآید و باعث لطمه زدن به آبروی اجتماعی افراد و خانوادهها میشود؛ مثلاً میگویند: لابد در دختر یا پسر عیبی بوده که او را نپسندیدهاند و ازدواج سر نگرفته است و با تبدیل کردن کاه به کوه و بزرگنمایی موضوعی فرعی آینده یکی از دو طرف را خراب میکنند و چه بسا شایعهسازیهای دیگری را به دنبال داشته باشد و زمینة توافقهای موارد بعدی را نیز از بین ببرد و به طور کلی، به اعتبار و آبروی حداقل یکی از دو خانواده، لطمه وارد میشود.هنگام خواستگاری فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( یا جایگزین پدر و مادر و قیم پسر اینکار را در غیاب والدین انجام می دهند.) شتابزده نباشید دخترباید آرام و با طمأنینه راه برود و آرام صحبت کند و مقدار کم میوه یا شیرینی بخورد و تعجیلی نداشته باشد. عجله عروس و خانواده اش علامت علاقه به راحت شدن از وضع فعلی و صورت گرفتن ازدواج است و علامت بسیار بدی است و داماد سالم در همین جا می تواند رابطه را قطع کند! اولین دیدار معمولاً رسمی است. بایستی اولین دیدار را با توفیق و دقت بیشتری پشت سر گذاشت. در جلسه اول خواستگاری درباره ی عقد، مهریه، مسائل اقتصادی و مادی هیچ صحبتی نمی شود و بسیار خوب است که محیط صمیمی باشد البته این بدان معنا نیست که با گذاشتن موزیک سعی در شاد جلوه دادن خودتان داشته باشید.بلکه جلسه در آرامش برگزار شود بهتر است.زمان جلسه اول بیشتر از یک ساعت نباید طول بکشد. بعد از یک هفته خانوادۀ دختر میبایست تلفنی به خانواده پسر اطلاع دهند. اگر جواب مثبت باشد که قرار بعدی برای صحبتهای بیشتر گذاشته می شود .در غیر این صورت زیاد اصرار نکنید. البته کمی اصرار ارزشش را دارد ولی ازحد که بگذرد از نظر روحی تاثیر بدی به همراه خواهد داشت. منبع: راه زندگی |
فواید جالب ازدواج کردن محققان پس از سالها تلاش به نتایجی رسیده اند که سالها پیش خداوند خصوصا در قران به آن اشاره کرده است. موفقیت در ازدواج تنها در تامین مادیات خلاصه نمی شود بلکه باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم. تحقیقات گویای این مطلب هستند که تمام افراد خانواده در یک زندگی مشترک سالم سعادتمند و کامل از مزایای آن بهره مند خواهند شد همه ما می دانیم که خداوند به مزایای زندگی مشترک آگاه است و به همین دلیل بوده که زن ها و مرد ها را تشویق به ازدواج کرده و نتیجه این تحقیقات چیزی جز سخنان خداوند نیست. مزایای ازدواج برای کودکان و نوجوانان. تحقیقات نشان می دهد که کودکانی که در آغوش گرم خانواده بزرگ می شوند برتی بیشتر نسبت به سایرین دارند. از آن جمله می توان موارد زیر اشاره کرد. - احتمال ورود آنها به مدارج بالاتر علمی بیشتر است. - از نظر آکادمیک بچه های موفق تری هستند. - از نظر جسمی سالم تر هستند. - از نظر عاطفی سالم تر هستند - احتمال خودکشی در آنها کمتر است - ناآرامی های کمتری را در مدرسه از خود نشان می دهند. - احتمال کمتری وجود دارد که قربانی سو استفاده جنسی شوند - کمتر از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند - کمتر مرتکب جنایت می شوند - ارتباط بهتری با پدر و مادر خود دارند - وقتی ازدواج کردند. احتمال طلاق کمتر است - در ففر بزرگ نمی شوند مزایای ازدواج سالم برای خانم ها تحقیقات نشان می دهد که خانم هایی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به خانم هایی که از ازدواج نا موفق هستند نسبت به خانم هایی که در ازدواج ناموفق هستند مزایای بیشتری دارند از جمله: - از ارتباط خود راضی هستند - از نظر احساسی سالم تر هستند - از نظر مالی غنی تر هستند - کمتر قربانی خشونت سو استفاده های جنسی و یا سایر جرم ها می شوند - تلاش کمتری برای خودکشی انجام می دهند. - از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کنند - زیر خط فقر به سر نمی برند - با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار می کنند - از نظر جسمانی سالم تر هستند مزایای ازدواج سالم برای مردها تحقیقات مزایای بسیار زیادی را در مورد مردانی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به سایر آقایان پیدا کرده است به نمونه زیر توجه کنید - عمر طولانی سلامت جسمانی تامین مالی اشتغال بلند مدت - دستمزد بالا ریسک کمتر در روی آوردن به مواد مخدر مشروبات الکلی داشتن ارتباط بهتر با فرزندان احتمال کمتر به ارتکاب به جرم و جنایت. احتمال کمتر در خودکشی مزایای ازدواج سالام برای اجتماع زمانی که در جامعه درصد افرادی که در یک ازدواج سالم هستند بیشتر شود مزایای بی شماری به همراه آنها با اجتماع وارد می شود . -داشتن شهروندان سالم از نظر فیزیکی دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسی بالا رفتن درصد افراد تحصیلکرده کاهش خشونت های خانوادگی کاهش امار جرم و جنایت کاهش میان ارتکاب به جرم در نوجوانان و حوانان کاهش میزان مهاجرت افزایش ارزش دارایی های افراد کاهش نیاز به خدمت مشاوره خانوادگی |
چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!
چه مسائلی را نباید به همسرتان بگویید؟!
آیا می دانید برای اینكه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟ اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت كردن است، طرز صحیح صحبت كردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتی. بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را كه در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف كنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت كردن بسیار خطرناك است و توصیه نمی شود كه مدام صحبت نكنید، سكوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت كردن می باشد. در این مقاله توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم كرد: از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند: - افرادی كه همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می كنند به بلوغ فكری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می كند كه عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف كنند. 2- افرادی كه در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می كنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند كه اعتماد به نفس كمی به خود دارند، با این كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی كه در سابق صورت می گرفت كاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اكثر زوجین هر دو با هم به كار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان كمی را برای صحبت كردن با یكدیگر دارند، هنگامی كه فرصتی برای صحبت كردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به كار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید كه زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند. حال به توضیح این موضوع می پردازیم كه چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو كنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد: - از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی كه گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه كنند كه، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی كنید با گذشته های تلختان خداحافظی كنید و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنید. توجه كنید كه شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشكیل خانواده داده اید و از همان روز اول كه وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی كنید همه ی گذشته ی خود را فراموش كنید، و الان زمان آن است كه زندگی دو نفره ی كه در آینده خواهید داشت فكر كنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشتركتان باشد نه گذشته تلختان. 2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد كرده اید لزومی به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممكن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی كه بازگو كردن تجربه شما می تواند مانع تكرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود. 3- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف كنید اما سعی كنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او كاملا باز نكنید و نشكافید. حال چه صحبت هایی را نباید مطرح كرد: 1- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟ مشكلاتی كه در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند كه مسائلی است كه گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشكلاتی كه با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان كردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می كند، كمبودهایی كه در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را كه متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نكنید. 2- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی كه انجام می داده شك كردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممكن است شما به اشتباه چنین فكری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری كه بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود. |
انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟
انواع مختلف ازدواج / شما جزء کدام دسته اید؟ |
در این صورت ازدواج نكنید!
در این صورت ازدواج نكنید! |
13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه
13 نکته برای درخواست ازدواج از فرد مورد علاقه |
-- نکات بسيار مهم براي جوانان در آستانه ازدواج -- نياز به ازدواج در روان انسانها وجود دارد؛ ما نيازمند به زندگي با جنس مخالف هستيم؛ نيازمند آنيم كه تا زماني كه زندهايم از تنهايي نجات پيدا كنيم.تناسبها در ازدواج اما ازدواج اگر در چهارچوب درستي نباشد، به جاي اينكه آرامشدهنده باشد آرامش را برهم ميزند و يا به جاي اينكه با كسي رابطه صميمانهاي پيدا كنيم، ممكن است هميشه با او زندگي كنيم، اما كاملا تنها باشيم. بنابراين، بايد چهارچوبهاي اساسي انتخاب همسر را به خوبي بدانيم تا با انتخاب درست به نيازهاي بيولوژيك و رواني خود، پاسخ صحيح دهيم. ¢تناسب خانوادگي به طور كلي، انسانها در بستر خانوادگي شكل ميگيرند. چهارچوب خانواده و آنچه كه بهعنوان شكلگيري شخصيت در خانواده وجود دارد، از خانوادهاي به خانواده ديگر فرق ميكند؛ يعني هر خانواده بسته به زمينه فرهنگي و تربيتياي كه دارد در فرد تأثير متفاوتي ميگذارد؛ چرا كه نقش تربيت در شكلگيري شخصيت مهم است. جان واتسون- پدر روانشناسي- ميگويد: 50 نوزاد به من بدهيد و بگوييد چه شخصيتهايي لازم داريد؛ دانشمند، پليس، قاضي، دزد و... چه ميخواهيد؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد اين افراد را تحويل ميدهم. در واقع او ميخواهد بگويد كه تربيت، نقش بسيار پررنگتري از زمينههاي ديگر مثل ژنتيك يا زمينههاي خاص ديگر دارد. خانواده نقش مهمي در شكلگيري شخصيت دارد، بنابراين افراد در انتخاب همسر، زماني در كنار كسب نيازهاي رواني (كه به مراتب مهمتر از نيازهاي بيولوژيك هستند)، درست پاسخ ميگيرند و از اضطراب جدايي يا ترس از تنهايي نجات مييابند كه 2نفر، از نظر خانوادگي متناسب باشند. چنان كه اشاره كرديم خانواده- بنا به تربيتي كه روي فرزندش دارد- نقش مهمي در شكلگيري شخصيت او ايفا ميكند و اين مسئله اين روزها بسيار ناديده گرفته ميشود، چرا كه دختر و پسر، همديگر را خارج از بسته خانوادگي ميبينند؛ سادهترين شكل آن اين است كه در دانشگاه با هم آشنا ميشوند، در حالي كه نميدانند طرف مقابلشان محصول چه خانوادهاي است! در شكل ديگر در يك برخورد همديگر را ميبينند در حالي كه هر دو، دوست دوستانشان هستند و شناخت ديگري از يكديگر ندارند يا بهصورت تصادفي، با هم آشنا ميشوند. انسانها، محصول خانوادهشان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزينش همسر، او را از داخل بستر خانواده ديده و انتخاب كنند و دقت كنند كه آيا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگي با آنها تناسب دارد يا خير؟ در اينجا، مفهوم خانواده زمينههاي تربيتي را باز ميكند. مثلا فردي ميگويد كه ما از نظر خانوادگي بههم ميخوريم. آيا به طور خاص، بستر فرهنگي و شيوههاي تربيتي رايج در خانواده را بررسي كردهاند و به اين نتيجه رسيدهاند؟ گاهي 2 نفر با هم ازدواج ميكنند و از نظر فرهنگي و خانوادگي به هم شبيه هستند، اما شيوههاي تربيتي آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جايگاه و ارزشي ندارد. فرض كنيم مادر پسر 30 سال است كه زندگي كرده ولي هيچچيز متعلق به او نيست و فقط وظيفهاش اين بوده كه بشويد، بپزد، بزرگ كند. پسري كه نگاهش به زن اينگونه شكل گرفته است با دختري ازدواج ميكند كه در ساختار خانوادهاش مادر، همهكاره بوده و تعيين تكليف ميكرده است؛ در نتيجه در زندگي اين دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را. پس اين دو، تناسب خانوادگي ندارند هرچند از نظر سطح تحصيلات و وضعيت مالي شبيه و در يك طبقه باشند. اين زوج پس از مدتي در بهترين حالت پايشان به جلسات مشاوره كشيده ميشود و در بدترين حالت به علت اختلافات شديد از دادگاهها سردرميآورند. ¢تناسب فرهنگي ما تناسب فرهنگي داريم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوتاند؛ راستي فرهنگ يعني چه؟ فرهنگ يعني بايدها و نبايدهايي كه تعيين تكليف ميكند. آن، به ما ميگويد چه چيزي درست است و چه چيزي غلط؟ چه كاري بايد انجام شود و چه كاري نبايد صورت گيرد؟ از آنجا كه فرهنگها با هم متفاوت هستند، بايدها و نبايدهاي آنها نيز فرق ميكند. بهعنوان مثال، بايدها و نبايدها در فرهنگ آذريها بسيار متفاوتتر از بايدها و نبايدهاي فرهنگ شماليهاست؛ حتي گاهي نبايد يكي، بايد ديگري است. انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح كه بيدار ميشويم اين فرهنگ ماست كه ميگويد چطور بيدار شويم و با خانواده چگونه رفتار كنيم، چطور حرف بزنيم و چگونه غذا بخوريم و... هيچكاري نيست كه به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراين، لازم است كه دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعي به يكديگر نزديك باشند. فاصلههاي فرهنگي زياد، زندگي اين دو را تحتالشعاع قرار خواهد داد. حال اگر 2 نفر همه خصوصياتشان (كه ذكر شده و خواهد شد) با هم همخواني داشته باشد ولي تناسب فرهنگي نداشته باشند چگونه برخورد كنند؟ اينجاست كه بايد از فرهنگ يكديگر آگاه شوند و آن را بپذيرند؛ اين مهم است؛ نه اينكه آن را مسخره كرده و بگويند چه بيخود است! اگر اين آگاهي و پذيرش باشد، به گونهاي همفرهنگ ميشوند. ¢تناسب اعتقادي اعتقادات و باورها، جنس محكمي دارند وبه خاطر هيچكس نميآيند و بروند. اگر 2 نفر كه با هم ازدواج ميكنند، اين تناسب را ندارند، بدانند كه اعتقادات تغييري نميكند مگر براساس شناخت. بهعنوان مثال، دختري به حجاب اعتقاد ندارد. پسري با او ازدواج ميكند و ميگويد به خاطر من حجاب بگذار. ممكن است دختر بپذيرد ولي اعتقادي به آن ندارد. حجابي كه به خاطر پسر ميآيد، روزي كه دختر خاطر پسر را نخواهد و كوچكترين اختلافي پيش آيد، برداشته ميشود. وقتي انسان محجبه و نمازخوان ميماند كه اعتقاداتش را پيدا كند، نه اينكه «بهخاطر...» باشد. اگر فردي بياعتقاد است، بايد در ابتدا حوزه آشنايي او را پيدا كرد تا او با مطالعه و تحقيق به اعتقاد محكمي برسد، نه اينكه به خاطر ديگري اعتقاد ظاهري پيدا كند. ¢تناسب اقتصادي- اجتماعي طبقه اقتصادي- اجتماعي، يك نوع نگرش به زندگي ايجاد ميكند. وقتي 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادي- اجتماعي با هم فاصله زيادي دارند، نگرش به زندگي و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهي آدمهايي متعلق به طبقه اقتصادي- اجتماعي بالا نيستند ولي با فعاليتهاي اقتصادي- اجتماعي به اين طبقه ميرسند و صاحب خانه، ماشين، ويلا و... ميشوند. اما مردم در يك برخورد يا يك نگاه به آنها ميگويند تازه به دوران رسيده! و اين، نوع رفتار و نگرش آنهاست كه مردم را متوجه اين موضوع ميكند. طبقه اقتصادي- اجتماعي به انسانها يك نگرش، رفتار و بينش به زندگي ميدهد. بنابراين وقتي 2 نفر از 2طبقه اقتصادي- اجتماعي متفاوت ازدواج كنند، از نظر نوع نگاه به زندگي خيلي با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگي خيلي متفاوت است؛ به همين دليل دچار مشكلات بسيار ميشوند. ¢تناسب شخصيتي هر انساني شخصيت ويژه خود را دارد. اگر 2 نفر كه ازدواج ميكنند، تفاوتهاي شخصيتي زيادي داشته باشند در رابطه خود دچار مشكلات زيادي ميشوند. فرض كنيد فردي از نظر شخصيتي برونگراست و راحت ابراز احساسات و عواطف ميكند و بيشتر دوست دارد در جمع باشد؛ اين فرد با كسي ازدواج ميكند كه انساني درونگراست و ابراز احساسات برايش سخت است، حضور در جمع برايش خوشايند نيست و ارتباط برقرار كردن با افراد برايش دشوار است. اين دو در طولانيمدت دچار مشكل ميشوند؛با هم هستند ولي احساس تنهايي ميكنند. جالب اينجاست كه در ابتدا به خاطر خصوصيات متضادي كه دارند، خيلي جذب همديگر ميشوند ولي به تدريج از هم فاصله ميگيرند چون با هم تناسب ندارند و نميتوانند نيازهاي همديگر را برآورده كنند. ¢تناسب تحصيلي اين تناسب هم نقش مؤثري دارد. اما چون تحصيلات اكتسابي است (يعني اگر امروز نيست فردا ميتواند باشد)، جزء مسائلي است كه ميگوييم اگر همه شرايط را دارند و بالقوه ميتوانند ادامه تحصيل دهند، در اين ازدواج مشكلي پيش نميآيد. اگر دختر فوقليسانس و پسر ليسانس است، اشكالي ندارد (در حالي كه به غلط جا افتاده كه شوهر بايد بالاتر باشد) ولي اصولا بهتر است كه هر دو همسطح باشند. گاهي2 نفر از مقطع ليسانس با هم آشنا ميشوند و ازدواج ميكنند. پسر دكترا ميگيرد ولي دختر در همان مقطع مانده است. كمكم از هم فاصله ميگيرند و فضاي فكري آنها بسيار متفاوت ميشود. ¢رضايت والدين از آنجا كه عدم رضايت والدين تا سالهاي بسيار طولاني و حتي تا آخر زندگي تأثير خود را دارد، خوب است كه دو نفري كه ميخواهند ازدواج كنند، حتما خانوادههايشان راضي باشند و اگر نيستند بايد آنها را متقاعد كرد. بايد دلايل مخالفت را دانست چرا كه اغلب تجربه آنها باعث ميشود كه دلايل درستي را مطرح كنند و نبايد عدم رضايت را سرسري گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاشها راضي نشدند، شايسته است تا گرفتن رضايت صبر كنند يا به ازدواج ديگري فكركنند. چرا كه حقيقت امر اين است كه رضايت والدين تا زماني كه زندگي ميكنند تأثير خودش را دارد. بنابراين ازدواج مهمترين تصميم زندگي انسان است. بديهي است جدي گرفتن اين مسئله و دقت در تمام جوانب ميتواند زندگي موفقي را رقم بزند. در غير اينصورت، پشيماني و پريشاني نتيجه ازدواج عجولانه خواهد بود. |
آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند
آقایانی که حلقه ازدواج دستشان نمي كنند |
ازدواج برای سلامت انسان مفید است
نتایج یک تحقیق بین المللی جدید نشان می دهد که ازدواج برای سلامت انسان مفید است. محققان و پژوهشگران نیوزیلندی روز سه شنبه با انتشار نتایج این تحقیق اعلام کردند ازدواج و روابط زناشویی در کاهش خطرات افسردگی و اضطراب موثر است. کیت اسکات، استاد روانشناسی دانشگاه نیوزیلند، اعلام کرد این تحقیق روی سی و چهار هزار و پانصد نفر در پانزده کشور مختلف انجام شده است. وی افزود نتایج تحقیقات و مطالعات نشان داد که ازدواج و روابط زناشویی فواید زیادی برای سلامت روحی در زنان و مردان دارد و ناراحتی و اشفتگی های ناشی از طلاق، زنان و مردان را در برابر اختلالات روحی و روانی اسیب پذیرتر خواهد کرد. زنان و مردان طلاق گرفته یا بیوه بیشتر از دیگر افراد با خطر مشکلات و اشفتگیهای روحی و روانی روبرو هستند به طوری که مردان پس از جدایی از افسردگی و اضطراب رنج می برند و زنان نیز به مصرف داروهای ارام بخش یا مشروبات الکلی روی می اورند. کیت اسکات خاطر نشان کرد ازدواج و تشکیل خانواده از نظر روحی و روانی هم برای مردان و هم برای زنان نتایج مثبت زیادی به همراه دارد این در حالی است که تا کنون تصور بر این بود که ازدواج بیشتر از انکه برای زنان سودمند باشد برای مردان مفید است. کیت اسکات افزود نتایج تحقیقات جدید همچنین نشان داد که مردان در اولین ازدواج خود کمتر از زنان با خطر افسردگی روبرو می شوند. این روانشناس نیوزیلندی تصریح کرد محققان معتقدند شاید دلیل این مسئله این است که زنان در اولین ازدواج خود بیشتر مایل هستند نقش سنتی همسر را برای مردان در زندگی ایفا کنند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، کیت اسکات ادامه داد نتایج این تحقیق نشان می دهد که ازدواج و تشکیل خانواده خطر روی اوردن به مصرف مشروبات الکلی و داروهای ارام بخش را در زنان بیشتر از مردان کاهش می دهد. شاید این مسئله را بتوان این گونه توجیه کرد که زنان در دوران بارداری مصرف مشروبات الکلی را تا حد زیادی کاهش می دهند و همین رفتار را تا زمانی که فرزندانشان بزرگ می شوند حفظ می کنند. |
زوجهایی که دعوا میکنند، عمر بیشتری دارند!
داشتن یک مجادله خوب با همسرتان شاید همان چیزی باشد که پزشک توصیه کرده است. فردا نوشت: نتایج مقدماتی بررسی گروهی از زن و شوهرها حاکی از آن است که زوجهایی که خشم خود را نگه میدارند - در مقایسه با آنهایی که خشم خود را ابراز میکنند- زودتر میمیرند. پروفسور «ارنست هاربرگ» از دانشکده روانشناسی و سلامت عمومی دانشگاه میشیگان و یکی از محققانی که این نظرسنجی را انجام داده است، در این رابطه میگوید: «یکی از اصلیترین وظایف زوجها، برطرف کردن تعارضات موجود است. اما آنها در اغلب موارد توجهی نسبت به فرآیند آشتی و بر طرف کردن تعارضات نمیکنند». در حالی که وقوع تعارض در کانون خانواده غیر قابل اجتناب است، نکته اساسی شیوهای است که زوجها به حل و فصل این تعارضات میپردازند. پروفسور هاربرگ میافزاید: «نکته اصلی آن است که زمانی که تعارض رخ میدهد، چگونه آن را حل میکنید؟ اگر آن را حل نکنید و یا خشم خود را فروخورید و یا تلاشی برای حل مشکل نکنید، اینجاست که مشکل اصلی ایجاد میشود». هاربرگ و دستیارانش، 192 زوج 35 تا 69 ساله را در طول یک دوره 17 ساله مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. نتایجی که در طول این بررسیها به دست آمد، بسیار جالب توجه بود. دانشمندان در طول این بررسی متوجه شدند زوجهایی که سعی میکنند خشم خود را سرکوب کنند، زودتر از سایرین می میرند. نتایج یافتههای جدید محققان با نتایجی که آزمایشهای گذشته به دست داده بود، هماهنگی و انطباق دارد. پیشتر و در جریان تحقیقی دیگر، محققان به این نتیجه رسیده بودند که آزاد کردن خشم میتواند برای سلامت افراد مفید باشد. |
اگر در آستانه ازدواج دوم هستید به نکات زیر دقت فرمایید
معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست میخورند از ازدواج دوم میترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید نوشته ریچل مورک معمولا افرادی که در ازدواج اول شان شکست میخورند از ازدواج دوم میترسند و همواره سئوالاتی در مورد ازدواج مجدد دارند؛ اگر شما هم به دنبال پیدا کردن سئوال هایتان در مورد ازدواج دوم هستید ، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید . به توصیه های ما عمل کنید تا براحتی بتوانید شخص مورد نظرتان را انتخاب کرده و با غرور همسرتان را به خانواده ، همکاران و دوستانتان معرفی کنید. در مورد احساسات دیگران محتاط باشید افرادی كه میخواهند برای مرتبه دوم ازدواج كنند زمانیكه میخواهند خبر ازدواج شان را به گوش اطرافیان برسانند باید بسیار محتاط باشند. اگر فرزندانی دارید كه هنوز از جدا شدن شما و همسرتان ناراحتند یا به تازگی همسرتان را از دست داده اید و فرزندانتان داغدار مرگ پدر یا مادرشان هستند باید بسیار دقت كنید و مراقب باشید كه به احساسات آنها لطمه ای وارد نكنید. سعی كنید این خبر را به صورت ناگهانی به آنها اطلاع ندهید. بهتر است ابتدا با فرزند بزرگ تر خود صحبت كنید. خودتان را برای واكنش های سرد و نامعقول آماده كنید لازم است بدانید كه ازدواج دوم تنها برای شما عجیب و غیر معقل نیست. این خبر برای همه اطرافیان شما یك خبر شوكه كننده و شاید ناراحت كننده باشد. پس خودتان را برای واكنش های نامعقول آماده كنید. فرزندان و آنهایی كه شما را دوست دارند مطمئنا از این خبر متعجب خواهند شد و حتی ممكن است با شما رفتار تند و ناخوشایندی داشته باشند. شمایید كه باید انعطاف پذیر باشید و در مقابل این واكنش ها سكوت كنید و از هر گونه بحث و جدل با فرزندان و نزدیكان خود جدا خودداری كنید. زمان همه مسائل را حل خواهد كرد. آماده پاسخ دادن به سئوال های بی پایان اطرافیانتان باشید متاسفانه ممكن است بعضی از اطرافیان شما ازدواج دوم شما را به عنوان فرصتی تلقی كنند كه سئوال هایی در مورد زندگی قبلی و خصوصی شما بپرسند. باید دقت كنید كه در برابر این سئوال ها صبور بوده و آنها را به گونه ای پاسخ داده و یا با اطرافیان به گونه ای رفتار كنید كه هیچ دلخوری و ناراحتی پیش نیاید. در مقابل فرزندان و نزدیكانتان در مورد همسر سابقتان بد صحبت نكنید. همانطور كه از همسر سابقتان با احترام یاد میكنید مواظب باشید كه رابطه كنونیتان نیز بهم نخورد. |
راههایی برای پایداری روابط زن و شوهر
چند بار بگویم وقتی دست و صورتت را میشویی، حوله خیست را نینداز روی تخت؟ وای. . . دوباره جورابهایت را پرت کردی گوشه اتاق؟ نمیتوانی وقتی داری دست و صورتت را میشویی یک آبی هم به جورابت بزنی؟ ... چند بار به شما بگویم مناین رنگ را دوست ندارم. تو اصلاً به احساسات من توجهی نداری؟ موقعی که حرف میزنم حواست کجاست؟ بله بله، گفتم برایت ماشین ظرفشویی میخرم، اما الان نه، تا کی باید ظرفها توی دستشویی بماند؟ من از ظرف شستن متنفرم چند بار باید این را تکرار کنم. اینها جملاتی است که ممکن است بین هر زن و شوهری رد و بدل شود. گاهیاینقدر از دست همدیگر عصبانی میشوند که اصلا یادشان میرود گذشتهها، شاید هم یک روز قبل چه خاطرات خوبی با هم داشتند. کارهای پیش پا افتاده روزمره گاهی آنقدر زن و شوهر را از هم دور میکند که باعث میشود حتی حرفهایی به یکدیگر بزنند که روز اول آشنایی حتی به خواب هم نمیدیدند طرفش بروند. در زندگی مشترک روزمره، چیزهایی فراموش میشود که روزی برایشان باارزشترین چیزهای دنیا بود. خستگی، بیحوصلگی و سختیهای زندگی، گاهی باعث میشود هر کدام از زوجها نتوانند آن طور که باید وظایف خود را در خانه انجام بدهند و این، ممکن است باعث عصبانیت هر کدام از آنها شود. ضمن اینکه تا وقتی با یک نفر زیر یک سقف زندگی نکردهای، خیلی ازاین خصوصیات و بد و خوبها را نمیفهمی. به قول معروف، دیکته ننوشته، غلط ندارد. بنابراین، چه خوب است دراین مواقع به جای تمرکز روی ضعفها و اشتباهات همدیگر، کمی به خودمان فکر کنیم که اگر ما جای همسرمان بودیم، چه کار میکردیم. راههای زیادی برای استحکام و پایدار ماندن روابط زن و شوهر وجود دارد که اگر هر از گاهی آنها را یادآوری کنیم، زندگیمان زیبا میشود درست مثل روزهای اول؛ شیرین. به جای نشستن و فکر کردن به کارهایی که شما را ناراحت میکند، چه خوب است کمی به اشتباهاتتان فکر کنید. ● چند تمرین با انجاماین تمرینها و با افکار مثبت، میتوانید روابط خود و همسرتان را مثل روزهای شیرین زندگی تغییر دهید. ▪ بنشین و با خودت کمی فکر کن به این سؤالات کمی فکر کنید و با خودتان صادق باشید؛ وقتی از همسرتان هدیه میگیرید در ازای آن برای همسرتان چه کردهاید؟ سعی کنید بیشتر از آنکه در انتظار دریافت چیزی از همسرتان باشید، چیزی به او ببخشید. اگر هدف شما ایجاد حس رضایت و خوشبختی در همسرتان باشد، مطمئن باشید، فرصتهای بیشماری برای رسیدن به اهداف پیدا خواهید کرد. در این صورت، شما هم از لطف و محبت همسرتان برخوردار خواهید شد. چون آدمها همواره سعی میکنند خوبیهای دیگران را جبران کنند. ▪ در ذهنتان خیالپردازی کنید این به معنی خیالبافی و ساختن چیزی دور از ذهن نیست. در ذهن خود تجسم کنید اگراین کار را برای همسرم انجام دهم حتماً خوشحال خواهد شد یا اگر آن کار را انجام ندهم او بیشتر خوشحال میشود. از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی میتواند از بروز بسیاری از درگیریها، عصبانیتها و سرخوردگیها جلوگیری کند. او را با خواستهها و دستورهای خود اسیر نکنید. وقتی کاری از او میخواهید، خودتان هم در عوض، کاری که او دوست دارد، برایش انجام دهید. ▪ سرزنش نکنید هرگز همسر خود را سرزنش نکنید و متلکبارانش نکنید. حتی نگاه سنگین به او نکنید. مواقعی را به خاطر آورید که او شما را یاری میکرد و در سختیها همراهتان بود. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسر خود، سعی کنید روشی را در پیش بگیرید که از تکراراین اشتباهات جلوگیری کند. ▪ کلمات زیبا به هم بگویید سعی کنید به گفتن کلمات زیبا به همسر خود عادت کنید. هر زمان که همسر شما کاری برایتان انجام داد، حتما با احساس از او تشکر کنید. ▪ سعی کنید از کلمات و جملاتی به غیر از متشکرم استفاده کنید. مثلاً جملاتی مثل تو من را غافلگیر کردی، خیلی خوشحالم از اینکه به فکرم هستی، ازت متشکرم. البته تشکر کردن با جملات ساده تاثیر مثبتی دارد، اما جملهها و عبارتهای تازه میتواند روح تازهای به حال و هوای شما بدهد. به راههایی فکر کنید که میتوانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید، ترغیب کنید. اگر این روش مؤثر نبود روشهای دیگر را آزمایش کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعریف و تشکر بهموقع، در همسر تان یک انگیزه قوی ایجاد میکند. ▪ حرف بزنید در مورد روزهای اول آشناییتان و ویژگیهایی که سبب شده نسبت به هم علاقهمند شوید، حرف بزنید. دقت کنید که اگر ویژگیهای خوب خود مثلا ویژگیهای ظاهری تان را از دست دادهاید، در مورد آنها با هم حرف نزنید. به جای آن، سعی کنید صادقانه درباره ویژگیهای مثبت روحی و شخصیتی خود با هم گفتوگو کنید. زمانی در روز یا در هفته را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ به پارک بروید و هیچکدام از فرزندانتان را با خود نبرید. هیچ وقت احترام گذاشتن نسبت به یکدیگر را فراموش نکنید. احترام به افکار، عقاید و دیدگاه همسرتان باعث میشود او هم همین احساسات را نسبت به شما پیدا کند. درست است که نظرها و سلیقههای شما با هم فرق دارد، اما هیچگاه نباید اجازه بدهیداین اختلافات روی عشق و احساسات شما تاثیر بگذارد. |
چگونه پیشنهاد ازدواج دهیم؟
پیشنهاد ازدواج دادن بی شك یكی از مهمترین و بزرگترین گامهایی میباشد كه تا به حال برداشته اید. شما خواهان آن هـستـید كه در آن لحظه همه چیز عالی و بـه بـهتـریـن نحو پیش رود و از آن مهمتر كه میخواهید پاسخ وی مثبت بـاشـد! ایـن نكـات را هــنگام دادن پیشنهاد ازدواج مد نظر قرار دهید تا شانس موفقیت شما افزایش یابد: 1- مطمئن گردید كه فرد مناسبی را برگزیده اید: واضح است نه! امــا حـقـیقت امر آن است كه ازدواج چیزی نیست كه بخواهید بـخاطـر انــگیــزه هــای آنــی وارد آن گردید. ممكن است شما دیوانه وار همدیگر را دوست داشته باشید اما اگر هــمسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه، ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا آنكه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد. اگر در مورد فردی كه میخواهید با وی ازدواج كنید تردید دارید، بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید. 2- مطمئن شوید هر دوی شما آمادگی دارید: پیـش از آنـكه پیـشنهاد ازدواج دهید درباره آن كه در زندگی بدنبال چه اهدافی میباشید، حتــی اهداف 50 سال آینده خود با یكدیگر صحبت كنید. هر چه بیشتر بــا یـكدیگر در مــورد آن چـه بــرای شـما حائز اهمیت میباشد گفتگو كنید بیشتر متوجه آن میگردید كه آیا با یكدیگر تفاهم و سازگــاری داریـد یــا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید. اگر شما قادر نیستــیـد كــه مخارج خود را تامین كنید، بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید. 3- از پدر و مادر وی اجازه بگیریـد: شـما ابـتـدا باید بدانید كه آیا اگر پـیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت كرده و اجازه بخواهید، آنها را خوشنود میسازد یا خیر. ایـن نـكته شـایـد عـجیـب بـــنظر آید اما شما كه نمی خـواهید پـدر زن و مادر همسر آیـنـده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنكه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود. 4- بطریقی پیشنهاد بدهید كه خوشایند وی باشد: به پیـشنهاد ازدواج هـمچون یك هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید. آن را بـطریقـی طـرح ریزی كنید كه باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد. آیا وی رومـانتـیـك اسـت و یـا اهـل تـفریح و شوخ طبعی؟ آیا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستـگـاری كنـیـد و یا روی دیــوار درخـواست خود را بنوسید؟ 5- در باره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید: بـرای دختـرهـا و زنـان هیچ چیز مبهوت كننده تر از یك هدیه غیر منتظره و غافلگیر كننده حلقه برلیان نمی بـاشد. امـا اگـر تـوان مالی شما اجازه این كار را به شما نمیدهد، برای یك حلقه مناسب بودجه شما كفایت میكند. اما حتما پیش از آنكه حلقه را خریداری كنید از نوع سلیـقه وی اطلاع یابـید. ایـن كار را میتوانید با سوال كردن از دوستان و یا خانواده وی و یـا مشـاهـده نوع جواهرآلاتی كه وی استفاده می كند انجام دهید. اما بسیاری از دختران تـمایـل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند. بهرحال باید به خواسته های وی احترام بگذارید. 6- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت میباشد: هنگامیكه پیشنهاد ازدواج میدهید، بـاید مطمئن باشید كه پاسخ وی ''بله'' خواهد بود. شما میباست از قبـل در مــورد ازدواج بـه انــدازه كافی صحبت كرده و كــامـــلا از آن چه طرف مقابل از یك شریك زندگی بلند مدت انتظار دارد، آگاهی یافته باشید. درست است كه میخواهید پیشنهاد ازدواج شــما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این كار بزنید. 7- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید: شـما مـمكن اسـت وسوسه شوید كه قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید. امـا عـاقلانه تر آن است كه این خبر را تنها با یكی دو تا ازدوستان و یا نزدیكان صمیـمــی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید كه رازدار و محرم اسرار شما میباشند. 8- پیشنهاد خود را از حفظ نكنید: صرفنـظر از آنـكه كـجـا و چــگـونــه پــیشنهاد ازدواج می دهــید، باید آن با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبـت بـه وی هـمــراه باشد. از قبل در مورد حرفهایی كه میخواهید به او بـزنــید یادداشت بردارید اما دقیقا آنها را از بر نكنید. در آن لحظه به وی بگویید كه چرا وی یـك فرد استـثـنایی بـوده و چـرا شما خواهان آن میباشید كه باقی عمر خود را با وی سپری كنید. بـایـد جملات شما از دلتان برآید او میخواهد با یك مرد ازدواج كند و نه یك ربات! 9- مكان و زمان مناسب را بیابید: مكانی كـه پیـشـنهاد ازدواج مـی دهـید می تواند: رسـتوران، پارك، سینما و یا لب دریا باشد.اما بهتر است مكانی انتخاب گردد كــه بــرای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد. فـاكتور زمان نیز بسیار مهم می بـاشــد اگر وی شرایط سختی را سپری می كند، اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود میباشد و یا آنكه از دست كسی عصبـانـی اسـت، زمان مناسبی برای این كار نمیباشد. 10- او را دستپاچه نكنید: شما ممكن است بخواهیـد پیـشنـهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود! امـا مـراقب باشیـد اشـتـیاق بـی حد شما كار دستتان ندهد. اگر وی شخص درونگرا بوده و از آن كه مـركز تـوجـه دیـگـران واقع گردید بیزار میباشد، بهتر است این كار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید. 11- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید: صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ریزی ها، امكان دارد امور دقیقا آن طوری كه شما و یا وی تصور میكردید پیـش نرود. خود را برای واكنشهای احتمالی آماده كنید.او مـمكن است دستپـاچـه شـده و یا هیجان زده گـردد و یـا آن كه كاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند. وی ممكن است بگوید: ''بله-خیـر'' و یــا ''شاید''. شمـا مـمكن است تصور كنید وی را كاملا می شناسید امـا از پـیـش داوری و آنكه پاسخ وی چگونه خواهد بود پرهیز كنید چون ممكن است مایوس گردید. 12- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید: هـمـواره احـتـمال آن كـه وی ''نه''بگوید وجود دارد. اما دلسرد نشوید با او صحبت كنید و علت عــدم آمـادگـی وی را جـویا گردید. وی ممكن است تـنـها بـه زمـان بـیشتـری نـیـاز داشتـه بـاشـد و یا آن كـه اصلا وی دختر مناسبی برای شما نباشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی بـه آن بـبـرید تا آنكه پس از ازدواج. 13- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید: زمـان معـیـنـی برای پیشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنایی خـود بـا وی پـیشـنــهاد ازدواج ندهید! زمان پیشنـهاد ازدواج هنـگامی اسـت كـه شـمـا بـــرای مــدتــی كافی به یكدیگر متعهد شده باشید. همچنین زیاد وقت را تلف نكنید شجاع باشید و حـرف دلتان را بزنید. اگر هم خیلی هم كمرو می باشید، می تـوانـید پیــشنهاد خود را در قالب نامه برای دختر مورد علاقه خود ارسال كنید. |
13 نکته از زندگی و عشق
یک : دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام بودن با تو پیدا می کنم . دو : هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود سه : اگر کسی تو را آن گونه که می خواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد . چهار : دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند . پنج : بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که ر کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید . شش : هرگز لبخند را ترک نکن . حتی وقتی ناراحتی . چون هر کس ممکن است عاشق لبخند تو شود . هفت : تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی . هشت : هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند ، نگذران. نه : شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را . به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می توانی شکرگزار باشی ده : به چیزی که گذشت غم نخور ، به آن چه پس از آن آمد لبخند بزن . یازده : همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند . با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی . دوازده :خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آن که شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد . سیزده : زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار ، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری . |
آزار همسر از فرط علاقه!!!
آزار همسر از فرط علاقه!!! |
9 دشمن زندگی زناشویی از دیدگاه روانشناسی ازدواج
برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید. 1- تلويزيون تلويزيون قاتل عشق است. در اين مورد هيچ شكي نداشته باشيد! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوي تلويزيون را قدغن كنيد. هر شب غذا خوردن جلوي تلويزيون به همراه گويندگان نميگذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آنقدر جلوي تلويزيون به تماشاي فيلم مشغول بودهايد كه وقتي به رختخواب ميرويد، حتي ديگر وقت نداريد با هم حرف بزنيد و از حال يكديگر باخبر شويد. تنها چاره كار اين است كه اين دشمن را از زندگي عاشقانه بيرون بيندازيد! براي آنكه در اين كار زياد سختگيري نكرده باشيد، ميتوانيد موافقت كنيد كه در هفته، بعضی از شب ها تلويزيون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد. 2- خانهنشيني ممکن است به خاطر تلويزيون و يا بنا به دلايلي، ديگر بيرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید ديگر از گردشهاي دونفره و شبنشينيهاي رمانتيك خبري نيست! بايد دوباره آن حال و هوا را بهدستآوريد و به اتفاق يكديگر از خانه بيرون بزنيد! حالا كه به تازگي از شر تلويزيون خلاص شدهايد، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد! 3- ساعات اضافي ديگر دير از سر كار به خانه برنگرديد! نه تنها براي خودتان وقت نداريد بلكه علاوه بر آن خستگي و عصبانيتتان را با خود به خانه ميآوريد كه حقيقتا هیچ کار خوشايندي براي فرزندان وهمسرتان نيست! تنها كافياست كه كار، تمام زندگيتان را بهخود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعي ميشود كه از آن در خانه حرف ميزنيد. بس كنيد! سعي كنيد به حد كافي زود به خانه برگرديد تا قبل از شام كمي وقت براي خودتان و يا با هم بودن داشته باشيد. به شرطي که طبق همان اصل اول، در اين مدت جلوي تلويزيون ولو نشويد! و خصوصا براي آنكه توجه بيشتري به يكديگر داشته باشيد، هر ازگاهي كار را از ياد ببريد. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید. 4- رسيدگي به وضع ظاهر فكر نكنيد چون ديگر زن و شوهر هستيد و چندين سال از زندگي مشتركتان ميگذرد، بايد نسبت به وضع ظاهرتان بيخيال شويد! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نامرتب بودن برداريد، موهايتان را ژوليده و درهم رها نكنيد، از ريختوپاشكردن در خانه خودداري كنيد و بهخودتان برسيد! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستيد دوست دارد، با اينحال چرا سعي نميكنيد خود را به بهترين شكل نشان دهيد؟ به اين ترتيب به او نشان ميدهيد كه حضور او و تاثيري كه بر او ميگذاريد برايتان مهم است! 5- بيتوجهي يكي ديگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بيتوجهي است. در اينجا منظور از توجه كردن گل خريدن و يا هديه دادن نيست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانيكه همسرتان آرايشگاه رفته و يا كت جديدي خريده است به او توجه نشان دهيد؛ بهخصوص زماني كه او را شيك و زيبا ميبينيد و يا وقتي كه او با تعريفهاي بجا و مناسبش شما را تحتتأثير قرار ميدهد، از او تعريف كنيد. زيرا تعريف و تمجيدها هميشه خوشايند هستند، اما تنها زمانيكه درست و بجا بهكار برده شوند. 6- حسادت مفرط دست از پاييدن و سينجين كردن همسرتان برداريد زيرا زندگي مشترك براساس اعتمادي دو جانبه بنا ميشود. شك و بدگمانيهاي بيش از حد شما، در نهايت او را به ستوه آورده و به سمت فرد ديگري هل ميدهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید. 7- خانواده همسر نه، مطمئنا تمام خانوادههاي همسر آنگونه كه در فيلمها بهصورت منفي نشان داده ميشوند، نيستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بين همسر و خانواده شما اغلب ميتواند گرم و صميمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانيد زمانيكه اين تفاهم به حد كافي وجود دارد، چيزي را به همسرتان تحميل نكنيد. چنانچه احساس ميكنيد كه همسرتان از رفتوآمدهاي آخر هفته كمكم خسته ميشود به او اصرار نكنيد آخر هر هفته براي ناهار با خانواده شما باشد و البته اين قاعده در مورد ميهمانيهاي همكاران و دوستان قديمي نيز صدق ميكند. 8- نبود برنامه تشكيل خانواده به معناي گذراندن زندگي بدون در نظرگرفتن آينده نيست. شما بايد به اتفاق هم آيندهتان را بسازيد. از برنامههاي كوتاهمدت (مكاني كه تعطيلات را در آنجا ميگذرانيد، خريد اتومبيل و…) گرفته تا برنامههاي بزرگتر (بچهدار شدن، عازم شهر ديگري شدن و…) بيدرنگ در مورد آيندهتان و اينكه چگونه با آن روبهرو ميشويد فكر كنيد. اين عمل روابط شما را منسجمتر و شور و شوق پيشروي در زندگي را در شما شعله ور ميكند! 9- سكوت مطئنا عدمگفتوگو براي زندگي زناشويي مضر است. اين امر بنا به دلايل مختلف اغلب ناشي از كمبود وقت و يا بيتوجهي زن و مرد نسبت به يكديگر است كه در بالا از آنها نام بردهايم. با اينحال، معمولا گفتوگو ميان زن و مرد صورت ميگيرد، اما هيچيك از طرفين به حرفهاي يكديگر گوش نميدهند… در اين حالت، موضوعي را با هم مطرح كنيد و سعي كنيد حقيقتا حرف طرف مقابلتان را بفهميد. درصورت نياز، بيدرنگ از يك رواندرمانگر كمك بگيريد. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است. |
در شب اول عروسی چه باید کرد؟
شب عروسی (زفاف) اولین شب شروع زندگی مشترک و یکی از شب های بسیار مبارک است . مبارکی آن از این جهت است که در روایت آمده مؤمن با ازدواج و عروسی کردن نیمی از ایمانش تکمیل می شود. به همین جهت در منابع اسلامی آداب فراوانی برای آن ذکر شده است. در این شب دعا مستجاب است و فرشتگان رحمت خدا را برای عروس و داماد نازل می کنند. آداب روابط زناشویی زن و مرد دو قسم است:از آموزه های دینی به دست می آید، همبستر شدن زن و شوهر و ارضای غریزه جنسی از این راه عبادت محسوب می شود و حتی در روایتی آمده است اگر کسی عمل نزدیکی با همسرش را همراه با آداب و رسوم آن زود به زود انجام دهد ، به یکی از سنت های پیامبران(ص) عمل کرده است. نکاتی که در این جا باید بر آن تأکید کرد این است که : 1- در انسان برخلاف سایر جانداران، کیفیت همبستر شدن و انجام رفتار جنسی با همسر غریزی نیست ، بلکه آموختنی است و باید روش صحیح آن را یاد گرفت، گرچه اصل وجود غریزه جنسی غریزی و فطری است. به همین دلیل یکی از ضروریات برای هر پسر و دختر جوان که تصمیم بر ازدواج دارند، این است که دانستنی های لازم برای این کار را یاد بگیرند. این دانستنی ها شامل: مقدمات همبستر شدن، شناخت نیازهای عاطفی یکدیگر در هنگام آمیزش و رعایت آن، شناخت راه های مختلف همبستر شدن، آگاهی از راه های جلوگیری از بارداری، تنظیم خانواده، آگاهی از احکام شرعی آن اعم از زمان و مکان آمیزش و مسائل دیگر آن مثل غسل و امثال آن، رعایت بهداشت ظاهری مثل مسواک زدن، خوشبو بودن و امثال آن، آگاهی از نکات بهداشتی آمیزش و رعایت آن، آگاهی ضمنی از اختلال های جنسی که در صورت وقوع، سریعا برای معالجه اقدام کنند و صدها نکته ریز و درشت که بیان آنها در این جا مقدرو نیست و برای فراگیری آن لازم است به کتاب های مفیدی که در این زمینه تألیف شده مراجعه شود. 2- رسیدن زن و شوهر به اوج لذت جنسی (ارگاسم) ، یکی از علائم انجام شدن موفقیت آمیز آمیزش جنسی است. اما با تأسف باید بگوییم بسیاری از همسران به دلایل مختلف که مهمترین آن عدم آگاهی است، از انجام رضایت بخش این عمل ناتوانند و به همین جهت به مشکلات زیادی اعم از جسمی و روانی مبتلا می شوند. حتی طبق آماری که روان شناسان و کارشناسان امور خانواده ارائه کرده اند بیش از 75 درصد از عوامل اختلاف های خانوادگی ریشه در این موضوع دارد. حتی شیخ اجل سعدی در گلستان در ضمن داستانی می گوید: زن کز بر مرد بی رضا برخیزد زان خانه و زان سرا بلا برخیزد 3- در رسیدن به اوج لذت جنسی، که علامت آن انزال در زن و مرد است، بین زن و مرد تفاوت وجود دارد و معمولا مرد بسیار زودتر از زن به این مرحله می رسد. به همین خاطر بسیاری از مردان وقتی به ارگاسم می رسند ، دست از کار می کشند؛ در حالی که هنوز همسرشان به ارگاسم نرسیده است. رها کردن زن دراین حالت باعث می شود مشکلات جسمی زیادی از جمله ایجاد درد در ناحیه کمر و شکم برایش به وجود آید. پس لازم است مرد به این نکته توجه کند و قبل از آمیزش، همسرش را با تحریک نقاط حساس زن ، او را برای این کار آماده کند. در روایات فراوانی این موضوع مهم بیان شده و تصریح می کند یکی از آداب همبستر شدن با همسر ، ملاعبه یعنی تحریک زن از طریق لمس و مالش بدن و در آغوش گرفتن و … است . حتی در حدیثی آمده است مردی که قبل از نزدیکی با همسرش ملاعبه کند، مورد نظر و لطف و رحمت ویژه خدا قرار می گیرد. الف – آداب شب زفاف که عبارت است از : 1- ابتدا عروس و داماد وضو بگیرند. 2- تکبیر گفتن در این شب ؛ برخلاف مراسم جاهلیت – که متأسفانه عدهای در عصر ما به بعضی از آنها گرفتاراند و شب زفاف را به بی عفتی و بی غیرتی و گناه تبدیل میگذرانند – در اسلام ، نخستین حرکت سازنده زندگی مشترک ، با شعار «تکبیر» آغاز می گردد . 3- خواندن دو رکعت نماز ؛ خواندن این نماز با حال خضوع و خشوع و دعای ذیل در سرنوشت عروس و داماد بسیار مؤثر است: «اللهم ارزقنی الفتها و ودّها و رضاها بی و ارضنی بها و اجمع بیننا باحسن اجتماعٍ و انفس ائتلاف فانّک تحب الحلال و تکره الحرام؛ خدایا الفت و مودت و رضایت زن را نسبت به من و رضایت مرا نسبت به او، بر من ارزانی دار و میان ما را به بهترین وجه مجتمع نما و نیکوترین الفت را به ما عطا کن، همانا تو حلال را دوست می داری و حرام را زشت می شماری». 4- خواندن دعا و نیایش، که بعد از خواندن نماز زفاف صورت می گیرد. 5- دست گذاشتن داماد بر پیشانی عروس ؛ پس از ورود عروس به حجله ، داماد در حالی که رو به قبله می ایستد، دست خویش را بر پیشانی عروس بگذارد و برای خود و عروس و اولاد آیندهشان ، چنین دعا کن: «اللهم بامانتک اخذتها و بکلماتک استحللت فرجها، فان قضیت لی منها ولدا فاجعله مسلما سویّا ولا تجعله شرک شیطان؛ خدایا این زن را به امانت از تو گرفتم و با کلمات تو او را حلال کردم، اگر از این زن فرزندی برای من مقرر فرمودی او را پربرکت و پارسا قرار ده و برای شیطان در او بهرهای قرار مده». ب – آداب عمومی ( مستحبات) زناشویی: 1- گرفتن وضو 2- گفتن بسم اللّه 3- در هنگام جماع تعجیل نکند و زن را برای آن آماده کند تا او هم کاملاً لذت ببرد. 4- جماع در شبهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه یا جمعه باشد. 5- هنگام جماع با زن ملاعبه و بازی کند تا او کاملاً آماده شود. 6- جماع را وقتی انجام دهد که زن میل دارد. 7- بهتر است نزدیکی در اول شب نباشد ، بلکه ساعاتی بعد از خوردن شام باشد ، زیرا معده پر است و نزدیکی موجب قولنج و فلج و چکیدن بول و فتق و ضعف بینایی و برخی بیماری های دیگر می شود. امام رضا(ع) فرمود این عمل را در آخر شب انجام دهید. زیرا برای بدن صالح تر و مایه امید بیش تر و ذکاوت بیش تر برای فرزند کهبه دنیا می آید ، می باشد. (سفینه البحار ، ج 1، ص 181) |
همسرآزاری؛ فراموشی عشق در خانه (قسمت اول)
همسرآزاری؛ فراموشی عشق در خانه (قسمت اول) |
قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:
پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند. قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید: 1) آیا شما میخواهید بچهدار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟ 2) اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچهدار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم. 3) اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟ 4) آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟ 5) تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟ 6) در مواقعی که جر و بحث پیش میآید ، چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا عصبانی میشوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ 7) نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ در صورت خیانت از طرف خودتان یا من چه واکنشی نشان میدهید؟ 8) در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟ 9) عقاید مذهبی شما چگونه است؟ 10) در مورد روابط زناشویی چهنظری دارید؟ 11) در مورد مسائل مالی چهنظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج میشود؟ 12) هزینههای زندگی بر چه مبنایی تعیین میشود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را میکند؟ آیا امکان پسانداز وجود خواهد داشت؟ 13) 2 سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه میبینید؟ 14) ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبحها زود بلند میشوید؟ آیا عادت دارید شبها تا دیروقت بیدار باشید؟ 15) چهکسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک میکنید؟ 16) عادت خرجکردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پسانداز میکنید؟ 17) آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟ 18) در مورد مسائل زیر ، اهداف طولانیمدت و کوتاهمدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟ 19) کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟ 20) شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر میکند؟ 21) آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شبها کار کنید؟ 22) آیا برای همسر آینده خود محدودیتهایی در ذهن دارید؟ 23) وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟ 24) اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت میتوانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئلهای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند بهنظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟ 25) پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز میتوانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند |
خشونت خانگی
خشونت خانگی |
ازدواج چندمین اولویت شماست؟
ازدواج چندمین اولویت شماست؟ |
زنش بده ، خوب می شه
زنش بده ، خوب می شه |
دلیلی برای کم شدن میل به ازدواج
دلیلی برای کم شدن میل به ازدواج |
محبوب شدن برای شوهر
محبوب شدن برای شوهر |
عاشقانه کنارت خواهم ماند
عاشقانه کنارت خواهم ماند |
دوباره با هم می سازیم
دوباره با هم می سازیم |
حریم خصوصی در خصوصی ترین رابطه
حریم خصوصی در خصوصی ترین رابطه |
تصميم هاي دونفره زير يک سقف
تصميم هاي دونفره زير يک سقف |
زن وشوهر هاي صميمي
زن وشوهر هاي صميمي |
هیچ وقت منو نمی فهمی!
هیچ وقت منو نمی فهمی! |
بازسازی یك همسرایده آل
بازسازی یك همسرایده آل |
زندگي مشترک ، براي من و تو
زندگي مشترک ، براي من و تو |
اکنون ساعت 12:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)