|
|
رزیتا |
03-09-2010 04:27 PM |
همه چیز در مورد کرمانشاه
موقعيت جغرافيايي - کرمانشاه
شهر کِرمانشاه یکی از هفت کلانشهر ایران (تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز ،کرمانشاه و اهواز) است و در استان کرمانشاه واقع شدهاست.استان كرمانشاه با مساحتي معادل 434,24 كيلومتر مربع در غرب ايران واقع شده است. براساسآخرين تقسيمات اداري و كشوري در سال 1375، شهرستانهاي استان كرمانشاه عبارتند از: اسلام آباد غرب،پاوه، جوانرود، سرپل ذهاب، سنقر، صحنه، قصرشيرين، كرمانشاه، كنگاور، گيلان غرب و هرسين. اين استان ازشمال به استان كردستان، از جنوب به استانهاي لرستان و ايلام، از شرق به استان همدان و از غرب به كشورعراق محدود شده است.استان كرمانشاه در سال 1375، حدود 1596788 نفر جمعيّت داشت كه از اين تعداد 75/61 درصد درنقاط شهري و 7/37 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودند. استان كرمانشاه مابين فلاتايران و جلگه بين النهرين در يك ناحيه كوهستاني قرار دارد و سراسر آن را قلل و ارتفاعات سلسله جبال زاگرسفراگرفته است. در بخشهايي از دامنههاي كمشيب و گسترده اين كوهستان زمينهاي كم ارتفاع و جلگههايآبرفتي به وجود آمده است.
|
رزیتا |
03-09-2010 04:28 PM |
آب و هوا - کرمانشاه
آب و هوا - کرمانشاه
استان كرمانشاه در معرض جبهههاي مرطوب مديترانهاي قرار دارد كه در برخورد با هواي سردارتفاعات زاگرس، به برف و باران تبديل ميشوند. در استان كرمانشاه چهار اقليم متفاوت قابل تشخيص است.اوّل: "زمستان ملايم و تابستان گرم و خشك" كه شهرستانهاي قصرشيرين، سرپل ذهاب و دهستان ازگله درجنوب غربي جوانرود را شامل ميشود.دوّم: "زمستان و تابستان خنك" كه شهرستانهاي پاوه و جوانرود وبخش كرند از توابع شهرستان اسلامآباد غرب را دربر ميگيرد.سوم: اقليم "نيمه خشك و استپي خنك" كهشهرستانهاي سنقر و دهستان پشت دربند از توابع شهرستان كرمانشاه را در بر ميگيرد.چهارم: اقليم "نيمه خشكو استپي گرم" كه شهرستانهاي كنگاور، صحنه و هرسين را شامل ميشود. به طور كلي استان كرمانشاه از نظر آبو هوايي به دو منطقه گرمسير (غرب) و سردسير در ساير نواحي تقسيم ميشودبادهاي مهّم استان كرمانشاه عبارتند از: "بادهاي غربي" كه رطوبت نسبي اقيانوس اطلس و مديترانه را بهقلمرو اين استان منتقل ميكند و موجب بارندگي ميشود. اين باد بيشتر در فصلهاي زمستان و بهار ميوزد."بادهاي شمال" كه در فصل تابستان ميوزند و در اعتدال آب و هواي بخشي از استان و كاهش گرماي آن مؤثراندو "باد سام يا سموم" كه تنها در منطقه نوار مرزي ميوزد و هواي آن را در تابستانها بسيار گرم و غير قابل تحملميسازد و زيانهاي بسياري به بار ميآورد.
|
رزیتا |
03-09-2010 04:29 PM |
تاريخ و فرهنگ- کرمانشاه
تاريخ و فرهنگ- کرمانشاه
اقوام مهاجر "گوتي يا كاسي" در هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد در كوهساران زاگرس سكونتداشتند و سرانجام بين النهرين را تصرف كردند. به استناد كتيبههاي بابل، آشور و عيلام، طوايفي به نامهايلولوبي، گوتي، فايري، آمودا و پارسِوا نيز در دامنههاي زاگرس ساكن بودهاند.لولوبيها يا لولوها اجداد لرها محسوب ميشوند و در زمانهاي گذشته در ذهاب، شهرزور و سليمانيه زندگيميكردهاند. براي نخستين بار نام ماد به صورت "آمادهاي"در حملات آشوريان به نواحي كردستان فعلي ذكرگرديده است. بنابراين ميتوان دريافت كه از هزار سال قبل از ميلاد قوم ماد در دامنههاي زاگرس سكونت داشتهاست. غير از مادها، دو طايفه ديگر به نام پارسها و كردها نيز در شمار ساكنان دامنههاي زاگرس ذكر شده است.ساخت شهر كرمانشاه به بهرام، شاه ساساني منسوب است كه در روزگار پدر فرمانروايي ايالت كرمان را داشت وبدين جهت به «كرمانشاه» لقب يافته بود. كرمانشاه پس از شكست ايرانيان در نهاوند به تصرف عربها درآمد. درقرن چهارم هجري قمري سلسله كوچكي از اكراد به نام حسنويه در ولايت غرب استقلال يافتند. مؤسس اينسلسله، نزديك 50 سال حكمفرمايي كرد و قلعه بزرگ سرماج را در مجاورت دينور به عنوان مقر و محل دفاينو نفايس خود قرار داد. در سال 441 ه . ق سلطان طغرل سلجوقي صد هزار سپاهي به تسخير قلعه سرماج فرستادو پس از 4 سال آن را تسخير كرد. در دوره سلجوقيان، كرمانشاه شهري آباد بود و خليفه عباسي براي مقابله بامسعود سلجوقي بدين شهر لشكر كشيد.در دوره مغول و در حمله هلاكو به بغداد، اين شهر آسيب فراوان ديد.اين منطقه در دوره تيموريان، در شمار بلاد همدان به شمار ميآمد و در قرون نهم و دهم هجري، بارها موردتهاجم عثمانيها قرار گرفت. به گفته سياحان خارجي، در روزگار صفويه، كرمانشاه شهري پرنعمت و آباد بود وكاروانسراها و پلهاي متعدد داشت. خاصه آن كه به علّت علاقه شديد صفويه به اماكن متبركه و اهميّت ارتباطيآن با كربلا و نجف، اين شهر رونق فراوان يافت. در زمان حكومت نادر ، قلعه قديمي شهر ويران و قلعهاي ديگرساخته شد. كريمخان زند، كرمانشاه را تصرف كرد و بالاخره كرمانشاه در عهد قاجار مركز ولايات غرب و والينشين شد. محمّد علي ميرزاي دولتشاه، فرزند فتحعليشاه، براي مقابله با عثمانيها در شهر كرمانشاه استقرار گرفت.مردم استان كرمانشاه همانند ديگر شهرهاي ايران، در جنبش مشروطيت، نقش فعالي داشتند.
كرمانشاه درجنگهاي جهاني اوّل و دوم به تصرف قواي بيگانه درآمد. كرمانشاه امروزي استاني آباد است و مركز آن شهركرمانشاه ميباشد.استان كرمانشاه از مناطق كردنشين سرزمين ايران است. زبان كردي از خويشاوندان نسبي زبان فارسي است ومشابهتهاي فراوان با قواعد دستوري و ديگر خصوصيات زبان فارسي دارد. زبان كردي گويشهاي متفاوتيدارد كه از مهّمترين آنها ميتوان به گويشهاي كلهري، اورامي، سوراني (جافي)، لكي و گويش فارسي اشاره كرد.نژاد مردم استان كرمانشاه آريايي است. بر بستر خصوصيات قومي، نژادي، زباني و باورهاي مذهبي مردمكرمانشاه نظام فرهنگي مردم استان شكل گرفته و شاعران و نويسندگان مشهوري از آن برخواستهاند.
|
رزیتا |
03-09-2010 04:30 PM |
ریشهٔ نام کرمانشاه
ریشهٔ نام کرمانشاه
نام کرمانشاه از دوره ساسانیان بر این شهر گذارده شدهاست. پیشتر این گوشه ایران را کَره میسین میخواندهاند. ناگفته نماند که در یک مکتوب نام کرمانشاه را نخست لقب بهرام کرمانشاه (بهرام چهارم) نوشتهاند از این جهت که پیش از شاهی فرمانروای کرمان بودهاست. پس از پادشاهی او به افتخارش نام این شهر را کرمانشاه گذاشتند. در کتب قدیم که به زبان کردی است شهر کرمانشاه را(مای) گفتهاند ناگفته نماند که دکتر میرجلالالدین کزازی، پژوهشگر، با این استدلال که «پادشاهان ساسانی در هر مکانی که حکومت بودهاند، بنایی به یادگار گذاشتهاند، حال آنکه در کرمانشاه چنین بنایی وجود ندارد» نوشته این مکتوب را رد میکند. در سالهای نخستین پس از انقلاب 57 نام این شهر را باختران گذاشتند تا اینکه بعد از اعتراض مردم استان دوباره نام پیشین و تاریخی کرمانشاه (کرماشان) را بر آن بازگرداندند. واژه کرمانشاه از زمان قاجاریه در مکاتبات دیوانی عنوان شدهاست. هنوز در بسیاری از مناطق این استان، کرمانشاه را کرماشان میخوانند.به احتمال زیاد ریشه ی نام کرمانشاه , کرمانج , کرمانجان و کرماشان می باشد.
|
رزیتا |
03-09-2010 04:34 PM |
شهرهای استان کرمانشاه
شهرهای استان کرمانشاه
حال با شهر هاى اين استان بيشتر آشنا مى شويم اسلام آباد غرب
اسلام آباد غرب يكي از شهرستانهاي استان كرمانشاه است. اسلامآباد غرب در فاصله 589كيلومتري تهران قرار گرفته و آب و هواي معتدل دارد: نام اسلام آباد نخست "مندلي " بود و بعد از حمله عربها،يكي از سرداران عرب به عمران و آبادي آن پرداخت و شهر هارون آباد ناميده شد. در سال 1309 ه . ش نام شهربه شاهآباد غرب تغيير يافت و بعد از انقلاب اسلامي در سال 1357 ه . ش، نام اين شهرستان به اسلام آباد غربتغيير داده شد.اين شهر در روزگار صفويه به ويژه در زمان شاه عباس رونقي فراوان داشت.
بعضي از بخشهاي اين شهرستان از جمله
"ماهيدشت"
ماهیدشت سابقه تاريخي طولاني دارند. ماهيدشت به دليل آب و هوا و مراتع خوب،محل پرورش اسبان و جنگاوران اشكاني بود. در زمان صفويه، شاه عباس صفوي كاروانسراي شاه عباس را درآنجا بنا نهاد. اسلام آباد غرب امروزه بعنوان يكي از شهرستانهاي آباد استان بشمار ميرود.
کرمانشاه كرمانشاه مركز استان كرمانشاه در فاصله 526 كيلومتري تهران واقع شده و آب و هواي معتدل دارد.كرمانشاه يكي از شهرهاي باستاني ايران است و گفته ميشود كه آن را طهمورث ديوبند، پادشاه افسانهايپيشداديان ساخته است و برخي نيز بناي آن را به بهرام پادشاه ساساني نسبت ميدهند. كرمانشاه در زمان قباداول و انوشيروان ساساني در اوج عظمت بود و در حمله عربها آسيب فراوان ديد. هم زمان با حمله افغان وسقوط اصفهان، كرمانشاه با تهاجم عثمانيها تخريب گرديد. كرمانشاه از آغاز قرن 11 هجري قمري روي به آباداني نهاد. صفويه به منظور جلوگيري از تجاوز احتماليطايفه زنگنه و نزديكي آن با امپراطوري عثماني اين شهر را مورد توجه قرار دادند. ولي درزمان زنديه دستخوشآشوب شد. در دوره قاجار از حملات عثمانيها به ناحيه كرمانشاه كاسته شد. محمّد علي ميرزا در سال 1221 ه. ق به منظور پيشگيري از تجاوز عثمانيها در كرمانشاه استقرار يافت و خوزستان نيز در قلمرو حكومت او قرارگرفت. نقشي از محمّد علي ميرزا در طاق بستان بهجامانده است. در سال 1267 ه . ق. امام قلي ميرزا از طرفناصرالدين شاه به سرحدادي كرمانشاه منصوب شد و در مدّت 25 سال حكومت، بناهايي را احداث و بهيادگارگذاشت. اين شهر در جنبش مشروطه نقش بسزايي داشت و در جنگ جهاني اول و دوم به تصرف قواي بيگانهدرآمد و پس از پايان جنگ تخليه شد. در نتيجه جنگ تحميلي عراق، اين شهر خسارت فراواني ديد و پس ازجنگ اقدامات مؤثري در جهت بازسازي آن صورت گرفت.
پاوه يا اورامانات شهر كوچك و كوهستاني پاوه در شمال غربي كرمانشاه قرار دارد. پاوه در فاصله 636كيلومتري تهران واقع شده است. آب و هواي پاوه در زمستانها سرد و در تابستانها معتدل است. نام پاوهمنسوب به پاوه، سردار يزد گرد سوم است كه جهت جلب حمايت اكراد روانه اين منطقه گرديد و مورد احتراماهالي قرار گرفت. قلعههاي دژ و پاسگه كه هنوز پابرجا ماندهاند، بازمانده برج و باروي عهد آن سردار است. كلمهاورامانات از اورتن يا اورمان از سرودههاي ديني زرتشتي اخذ شده است.
جوانرود شهرستان جوانرود در فاصله 585 كيلومتري تهران واقع شده و آب و هواي معتدل دارد.حمدالله مستوفي از جوانرود به عنوان "اِلاني" و قصبهاي معتبر با آب و هواي خوش، علفزارهاي نيكو،شكارگاههاي خوب و ناحيهاي با محصولات غلات نام برده است. در سال 1067 ه . ق جوانرود از طرف مغرببه شهر زور، از طرف جنوب به ذهاب كرمانشاه، از طرف شرق به روانسر و از شمال به اورامان متصل بود. در دوره شاه طهماسب صفوي، صفي خان سلطان گوران مير ضياء الدين والي آن بود و در اطراف آن قلاعيساخت. در دوران افشاريه و زنديه حكومت جوانرود در دست برادر و فرزندان او بود و در دوره قاجار، امان الله خان والي، حكومت جاف و جوانرود را به پسرش محمّد صادق واگذار نمود. حكومت جوانرود بعد از سال1320 ه . ق به يكي از بيگ زادگان رستم بيك جاف واگذار شده بود. اين شهر در حال حاضر بسيار آباد و توسعهيافته است و طبيعت و فضايي زيبا دارد.
سرپل ذهاب سر پل ذهاب در فاصله 665 كيلومتري تهران واقع شده است. آب و هواي آن گرم و در پارهاي ازقسمتها معتدل است. سر پل ذهاب در جوار ويرانههاي شهر باستاني حلوان بنا شده و قلعه مخروبهاي نيز درنزديكي آن قرار دارد. سرپل ذهاب به عنوان دژ و پايگاه مرزي ايران محسوب ميشد كه در زمان حمله عرب بهايران از بين رفت و آثاري از پايههاي آجري آن باقي ماند. در كتب تاريخي از آن به عنوان مركز ايالت حلوان نامبرده شده است. "سرپل" از نام پلي بر روي رودخانه الوندو "ذهاب " از فراواني سرابها و چشمههاي آن اخذشده است. اين شهر كه طبيعتي زيبا دارد در جنگ تحميلي آسيب فراوان ديد ولي بعد از جنگ دوباره بازسازي ونوسازي شد.
سنقر شهرستان سنقر و كليايي در شمال شرقي كرمانشاه و در فاصله 612 كيلومتري تهران واقع شده وآب و هواي معتدل كوهستاني دارد. سنقر در لغت به معني پرنده شكاري است. در دوره سلاجقه، امراي سنقر بهنام آقا سنقر معروف بودهاند. در زمان شاه اسماعيل دوم صفوي حكومت سنقر به عهده «سولاق حسين تكلو»بود. در عصر شاه طهماسب اوّل حكومتي به نام سنقر و كلهر در اين ناحيه ايجاد و به خوانين زنگنه تفويضگرديد. در زمان افشاريه و زنديه سران ايل كليايي به حكومت سنقر منصوب شدند. سپس حكومت سنقر بهخسرو خان اردلان والي كردستان تفويض گرديد. در زمان فتحعلي شاه قاجار فرزند وي فتح اله ميرزا به حكومت سنقر گماشته شد. سپس اين ناحيه با نواحيكنگاور، ملاير و تويسركان يكي شده و تحت حكمفرمايي شاهزاده شيخعلي ميرزا - پسر فتحعلي شاه - قرارگرفت. در حال حاضر شهرستان سنقر و كليايي از نواحي جالب توجه و زيباي استان كرمانشاه است كه در جلگههموار و زيبايي واقع شده و اطراف آن را رودخانه، سبزه زار، باغات و بيشهزار فراگرفته است و از جهات طبيعيواجد ارزشهاي جهانگردي ميباشد.
صحنه صحنه در شرق كرمانشاه و در فاصله 586 كيلومتري تهران واقع شده و آب و هواي معتدل كوهستانيدارد. ناحيه صحنه يكي از بخشهاي استان كرمانشاه بود كه در سالهاي اخير به شهرستان مستقلي تبديل شدهاست. محدوده اين شهرستان نيز از نواحي قديمي و تاريخي استان كرمانشاه است و آثار و بقاياي ادوار گذشته درآن بهجامانده است.
قصرشيرين قصرشيرين در شمال غرب كرمانشاه و در فاصله 692 كيلومتري تهران واقع شده است. آب و هوايقصرشيرين گرم و از اين حيث از ساير شهرهاي استان متمايز است.قصرشيرين از شهرهاي قديمي ايران است كه بناي را به خسرو پرويز منسوب ميكنند،وليدرعصرهخامنشي ان نيز آباد بوده است. در اطراف شهر فعلي ويرانههاي قصرشيرين كهنه، مجموعهاي از سنگ وديوارهاي فرو ريخته، باقي مانده است. گفته ميشود كه در زمان سلطنت خسرو پرويز باغي وسيع با قصرهايدلپذير داشته است كه قصرهاي خسرو و شيرين آن بسيار معروف بوده است قصرشيرين تا سال 1270 ه . ققصبه كوچكي بود كه در جنگ جهاني اوّل مرز سربازان دولتهاي آلمان و عثماني از يكسو و روسيه و انگلستاناز طرف ديگر بوده است. اين شهر هم اكنون گسترش يافته و به شهري بزرگ و جذاب تبديل شده است.
گيلان غرب گيلان غرب در فاصله 660 كيلومتري تهران واقع شده و آب و هواي معتدل دارد. جلگه گيلان غربدر ميان ارتفاعات سنبله و اناريش قرار گرفته و از نهر پرآبي كه بين قصرشيرين و خانقين به رودخانه حلوانميپيوندد، آبياري ميشود. خرابههاي روستاهاي گيلان قديمي در منتهي اليه جنوبي جلگه بر سر راه كرمانشاه بهبغداد قرار دارد. بر بالاي تپهاي در نزديك آن دژ چهارگوشي با سنگرهايي در گوشهها وجود دارد. در تپه گيلانآجرهاي بزرگ با سبك بابلي به تعدادي زياد پيدا شده است. در همين منطقه آتشكده بزرگي وجود داشته استكه در دوره اشكانيان به رب النوع شكار معروف بود كه به هركول نسبت داده شده است
هرسين هرسين يكي از شهرستانهاي جنوب شرقي استان كرمانشاه است كه در فاصله 566 كيلومتري تهرانواقع شده و آب و هواي معتدل دارد. هرسين يكي از نواحي باستاني استان كرمانشاه است. در اين ناحيه آثاري ازدوره ساساني از جمله صفحه تراشيده كوه، حوض سنگي، طاق سنگي، پلكان سنگي، قلعه و آثار ديگري باقيمانده است. پيشينه تاريخي هرسين با قدمت و تاريخ كرمانشاه عجين شده است. صاحب عالم آراي عباسي درزمره جلوداران لشگر ايران در مقابل لشگر عثماني، از شاه سلطان خدابنده لو حاكم هرسين نام ميبرد. در دورهقاجار نيابت اين محل با امين الرعايا و فرزندان او بوده است. اين ناحيه در سالهاي اخير به شهرستان مستقليتبديل شده است.
کنگاور شهرستان كنگاور در فاصله 616 كيلومتري تهران واقع شده و آب و هواي معتدل كوهستاني دارد. كنگاوربه دليل همجواري با معبد باستاني آناهيتا، از شهرهاي تاريخي ايران به شمار ميآيد. اين شهر تا زمان ساسانيانآباد بود، ولي پس از غلبه عربها بر ايران ويران شد و اكنون آثار معبد آناهيتا بر روي تپههاي آن باقي ماندهاست.تاريخ نويسان و جغرافي نويسان عرب بعد از قرن چهارم هجري قمري از اين ناحيه نا بردهاند كه اغلب ازسنگ و گچ و آجر ساخته شده است. شهر كنگاور در دوره اسلامي و هم اكنون، به خاطر بقاياي كاخي به نام"معبد آناهيتا" معروف است. اين معبد از سنگ و ستونهاي بلند سنگي خوش تراش ساخته شده است.
|
فرانک |
10-18-2010 09:51 AM |
سرزمین فرهاد عاشق !!!
کرمانشاه دیار تاریخ و اساطیر است. سرزمین عاشقانههای جاوید. سرزمین شیرین و فرهاد، قلم برای توصیف استان کرمانشاه و غنای تاریخی و فرهنگی آن عاجز است؛ به همان اندازه عاجز و سخت که بخواهیم به سادگی به بنای قدیمی «فرهادتراش» نگاه کنیم. به همان اندازه سخت که بخواهیم به آرامیو بدون تفکر از کنار بزرگ ترین کتیبه جهان بگذریم.
اینجا سرزمین کردهای غیور است. اینجا رنگ عشق قرمز است و گرم. هنوز هم هستند کسانی که زندگی ماشینی آنها را بی روح و دل آزرده نکرده است و بر سر مسائل انسانی و آنچه عنوانی به نام غیرت دارند سر میدهند.
تاق بستان، قلعه یزدگرد، مجموعه آثار قصر شیرین (بان قلعه، عمارت خسرو، چهارقابی)، مجموعه آثار بیستون (کاخ خسرو، پل خسرو و فرهادتراش)، مجموعه آثار هرسین (ساعت آبی، دروازه سنگی و...) در این مجموعه به همراه صدها اثر تاریخی و طبیعی مکانی خوب برای بازدید مسافران است.
به طور کلی در استان ۳ هزار اثر تاریخی برآورد شده است که حدود ۷۱۶ اثر آن به ثبت آثار ملی و یک اثر به ثبت آثار جهانی رسیده است. آثار متعددی به صورت طبیعی مانند سرابها، تالابها و مناطق کوهستانی وجود دارد و میتوان به سراب صحنه بیستون، کنگاور، نیلوفر، تالاب هشیلان، آبشار پیران، یاوری، گیلانغرب، غار قوری قلعه، کوههای پرآو، دالاهو، سفیدکوه، شاهو، دالاخانی، آتشکده، نوا، بمو، قلاجه، دشتهای صحنه، بینوار، بیستون، هرسین، اسلام آباد، کرند و رودهای قره سو، گاماسیاب، دینور، رازآور، مرگ، جامیشان، سیروان و الوند اشاره کرد.
بیستون اما در میان آثار تاریخی جایگاه ویژه و متفاوتی دارد. کمیته میراث جهانی یونسکو در سی امین اجلاس خود در لیتوانی، مجموعه باستانی بیستون را در فهرست آثار جهانی ثبت کرد. بیستون پس از ثبت تخت جمشید، چغازنبیل، نقش جهان، تخت سلیمان، پاسارگاد، بم و منظر فرهنگی آن و سلطانیه، هشتمین اثر ایرانی است که در فهرست جهانی یونسکو به ثبت میرسد.
بیستون در ۳۰ کیلومتری شرق شهر کرمانشاه بر سر راه همدان - کرمانشاه قرار دارد. کوه بهستان در ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه استوار شده است. کوه بهستان در ادوار مختلف به صورتهای بغستان، بگستان، بهستان، بهستون، بهیستون، بگیستان و بیستون در متون تاریخ آمده و امروز نیز به بیستون مشهور است. در محوطه بیستون ۲۹ اثر به ثبت ملی رسیده است.
تپه نادری
تپه نادری نخستین اثر (از سمت شرق) در این مجموعه بزرگ محسوب میشود. درازای این تپه یک هزار و ۲۰۰ متر و پهنای آن ۳۰۰ متر است. علاوه بر آن که این تپه قدمتی ۵ هزار ساله دارد، بقایای سفالهای قدیمیو قلعه ای که در دوره نادرشاه ساخته شده، روی این تپه قابل مشاهده است.
پل معروف به صفوی بیستون
بالادست پل بتونی کنونی که بر سر راه صحنه به کرمانشاه واقع است، پل آجری عظیمی از بناهای عصر صفوی دیده میشود. این پل بر سر راهی است که در زمان صفویه از قزوین به همدان و کرمانشاه کشیده شده بود و به بغداد میرسید. درازای پل بیستون ۱۱۵ متر و پهنای آن با احتساب جان پناه دوطرف ۶۹۰ سانتیمتر است. پهنای جان پناه هر یک ۳۷ سانتیمتر و بلندی آنها از سطح پل ۵۰ سانتیمتر است که از آن فقط قسمتی باقی است. در طول پل
۲ دهنه اصلی و ۲ دهنه کوچک تر در شرق دهانههای اصلی قرار دارد.
غار مرخِر
مرخر در اصطلاح ادبی به معنای غاری است که فضای ورودی آن گرد است و به غلط غار خُر نامیده میشود. این غار در نزدیکی روستای بیستون به طول ۲۷ متر قراردارد که قدمت بقایای باستانی آن حداقل به دوره پارینه سنگی میانی موستری Mousterian))تا عصر حاضر میرسد. این غار مقابل رودخانه گاماسیاب بر دامنه کوه بیستون واقع شده است.
غار مرتاریک
این غار در حد فاصل دامنه و دیواره ای مرتفع واقع شده و مشرف بر یک سکوی طبیعی است. دهانه غار در ارتفاع ۳ متری دیواره واقع شده است.
غار مرآفتاو
این غار در نزدیکی غار مرتاریک واقع شده، ۲۶ متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقی است. دهانه غار حدود ۶ متر ارتفاع دارد و به تدریج از ارتفاع آن کاسته میشود تا جایی که در انتهای غار به ۲ متر میرسد.
غار مردودر
مرتفع ترین غار با بقایای دیرینه سنگی در این بخش بیستون است. این غار ۲۰ متر عمق و حدود ۱۷۰ متر مربع مساحت دارد. ارتفاع سقف غار بین یک تا ۳ متر است. غار مردودر ۲ دهانه دارد. دهانه اصلی در جهت جنوب - جنوب غربی مشرف بر دره ای پر شیب و کم عرض است که به پرتگاهی منتهی میشود. دهانه دیگر غار جهت شرقی - جنوب شرقی مشرف بر کوره راهی است که به غارهای مر آفتاب و مرتاریک منتهی است.
آتشدان پارتی
در شمال حجاری داریوش در بیستون، بنایی از دوره پارتی باقی مانده است. به عقیده پروفسور لوشای، رئیس هیأت حفاری ایران و آلمان، این بنا پرستشگاهی است که در زمان اشکانیان همزمان با آثار دیگر این دوره در بیستون ساخته شده است. این پرستشگاه دوره پارتی که بر تخته سنگ منقوش اشکانی قرار دارد، از ۲ صفه به وسیله ۱۰ پله که از سنگ کوه در آورده شده ، به هم مربوط میشود. درازای هریک از پلهها حدود ۸۰ سانتیمتر است و به طور نامنظم تا نقش ولگش ادامه دارند. در دوره اسلامیقسمتی از این محل برای قبرستان استفاده شده است.
شهر اشکانی بغستان
در دامنه کوه بیستون، در شمال شرقی دریاچه، یک چشمه ، دژ مادها و نقش برجسته داریوش، یک منطقه مسکونی اشکانی به طول ۸۰۰ متر و به عرض قریب به۳۰۰ متر قراردارد که با توجه به بقایای مکشوفه، اشکانی بودن آن به ثبوت رسیده است.
سنگ بلاش
در دامنه کوه بیستون، در حدود چهارصد متری شرق گودرز، تخته سنگ بزرگی هست که بر آن نقشهایی کنده شده است. تخته سنگ چهارضلعی نامنظمیاست به بلندی ۲۵۰ سانتیمتر که گرداگرد آن به ۶ متر میرسد. در ۳ طرف آن نقشهایی با برجستگی کم حجاری شده است. نقش میانی این سنگ، یکی از جانشینان گودرز دوم یعنی ولگش
(ولخش = ولاش) است.
مجسمه هرکول
در بهمن ماه سال ۱۳۳۷ هنگامیکه کارگران شرکت شوسه برای ساخت راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند، در حین کار به مجسمه نسبتاً بزرگی برخورد کردند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان شد. در دوران پارتی، ورثرغنه یکی از محبوب ترین خدایان بود که اغلب به صورت پیکرههای گلی و سنگی نشان داده شده است. یک نمونه از این دست پیکره هرکول (ورثرغنه) است. هرکول به صورت شخص نیرومند عریانی با مو و ریش مجعد در حال استراحت بر پوست شیری نشان داده شده که بر سکویی به طول ۲/۲۰ متر به پهلوی چپ به طور نیم خیز به آرنج تکیه داده است.
غار شکارچیان
بر دامنه کوه بیستون، بالای سر مجسمه هرکول، غاری معروف به «غار شکارچیان» است. چنین به نظر میرسد که این غار پیش از این که یک پناهگاه باشد؛ غار شکارچیان و مخفیگاهی برای آنها بوده است چون موقعیت مکانی غار طوری است که تا به آن نزدیک نشویم دیده نمیشود.
نقش برجسته میتریدات دوم
در بیستون اثر یادگاری از میتریدات دوم موجود است. این بنای یادگاری در فاصله هرکول و کتیبه داریوش حجاری شده است. متأسفانه کتیبه شیخ علیخان زنگنه مقداری از این نقش را محو کرده است ولی هنوز میتوان در طرف چپ آن ۲ صورت بزرگ را به خوبی تشخیص داد. بقایای کتیبه یونانی بالای آن نقش و همچنین اثر نقش دیگری در طرف راست آن مشهود است. در طرف چپ آن تصویر ۳ اسب سوار با یک کتیبه کوتاه یونانی دیده میشود.
پروفسور گیرشمن معتقد است که انتخاب جای این نقش برجسته در پایین نقش برجسته داریوش شاهنشاه هخامنشی اتفاقی نیست؛ شاه اشکانی میخواسته خود را اعقاب سلسله شکوهمند هخامنش بنمایاند و سلسله جدید اشکانی را به آن پیوند دهد.
در جهت شرقی نقش برجسته میتریدات دوم، روی همان صخره یکی از جانشینان او - گودرز دوم (۴۶-۵۱ م) - یک کتیبه و نقش به جا گذاشته است. در این نقش پیروزی گودرز دوم بر رقیبش، مهرداد نشان داده شده است.
کتیبه وقفنامه شیخ علیخان زنگنه
شیخ علیخان اعظم زنگنه شاه سلیمان صفوی در زمان حیات خود برای سادات فاطمی و تعمیرات کاروانسرای بیستون رقباتی چند را وقف کرده و وقفنامه خود را روی یکی از حجاریها (نقش گودرز و مهرداد) کنده است.
کتیبه بیستون (کتیبه داریوش)
در ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه و در ارتفاع ۱۰۰ متری روی صخره ای داریوش کتیبه مشهور خود را حک کرده است که تا سال ۱۳۸۵ کسی از راز آن آگاه نبود. نخستین کسی که این صخره را درنوردید راولینسون انگلیسی بود که از ستون اول متن فارسی باستان نسخه برداری کرد. او، افسر انگلیسی مأمور تربیت سربازان شاهی در ایران بود. مطالعات وی در سال ۱۸۵۷ مورد توجه انجمن آسیایی پادشاهی لندن و همچنین دانشمندان زیادی قرار گرفت. سپس در سال ۴۹-۱۹۴۸ ژرژکامرون کتیبه را مجدداً و به طور کامل مورد مطالعه قرار داد. نتیجه مطالعات این دانشمند درباره کتیبه بیستون این بود که دارای ۳ نوع خط فارسی باستان، عیلامینو، بابلی نو یا اکدی است. پس از رمزگشایی فارسی باستان، این نتیجه به دست آمد که تصاویر به داریوش، ۲ سردارش و ۱۰ شورشگر که در اوایل سلطنت او قیام کرده بودند تعلق دارد و شرح سرکوب این یاغیان را نقل کرده است.
مجموع سطحی که این کتیبه در برگرفته به طول ۲۰ متر و ۵۰ سانتی متر و عرض ۷ متر و ۸۰ سانتیمتر است. مجموع خطوط و نقوش برابر با ۱۲۰ مترمربع مساحت دارد. گفته میشود کتیبه بیستون مهمترین دلیل ثبت جهانی این محوطه است.
سراب بیستون
اگر چنانچه گفته شده ایران را دروازه آسیا بدانیم، کناره سراب بیستون یکی از اتراق گاههای مهم کاروانهایی است که از این دروازه میگذشتند. گرچه آثار به جای مانده در اطراف این سراب نشان از گذشتههای بسیار دورتری دارد. این سراب شواهدی در کنار و کف خود دارد که تاکنون چنان که شایسته این اثر تاریخی است بررسی نشده است. تنها در سال ،۱۳۷۸ هنگام گمانه زنی در حاشیه سراب، بقایای راهی قدیمیپدیدار شد.
جاده تاریخی حاشیه سراب
با توجه به روایات موجود، جاده آسفالت کنونی تا قبل از دهه ۳۰ راه ارتباطی بین کرمانشاه - همدان بوده است. بدون شک این جاده آسفالت روی جادههای ادوار قدیمیتر ساخته شده است، در حین حفاری در گوشه و کنار این جاده هنوز بقایایی از دیوارههای گلی و خشتی دیده میشد. حفاریهای صورت گرفته نشان میدهد که یک جاده قدیم مربوط به دوران اسلامیوجود دارد که در زیر آن به احتمال زیاد لایههای آثار فرهنگی- تاریخی قبل از اسلام هست.
فرهاد تراش
بر دیواره حجاری شده ای در کوه بیستون فرهاد تراش دیده میشود. این دیواره در میان مردم به فراتاش یا فرهاد تراش معروف است. درازای فراتاش ۱۸۰ متر و بلندی آن ۳۳ متر است. در هیچ نقطه ای از ایران هیچ کوهی را به این اندازه نتراشیده اند.
کاخ نیمه تمام ساسانی و بقایای کاروانسرای ایلخانی
در منطقه تاریخی بیستون در فاصله کاروانسرای صفوی و حاشیه چشمه آب سراب بیستون بنایی است که به دوره ساسانی و ایلخانی نسبت داده میشود.
شالوده این بنا در دوران ساسانی بر خاک بکر نهاد شده است، ولی به دلایل مختلف ساختمان آن به پایان نرسیده و در همان مراحل اولیه کار ساخت و سازش متوقف مانده است.
در دوره ایلخانی این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر و چیدن آنها روی سنگهای ساسانی تبدیل به یک کاروانسرا شده است. به علت ریختن سقفهای آجری اتاقها، گمان میرود واقعه غیرمترقبه ای مانند زلزله در آن زمان اتفاق افتاده باشد. در این محوطه، تنورها احتمالاً مربوط به دوره تیموری، خرابه ای از یک مسجد ایلخانی و محراب آن نیز وجود دارد که بعد از چند حفاری، مرمت شده است. متأسفانه این مرمت از لحاظ ساختار بنا کاملاً اشتباه است.
دیوار عظیم دوره ساسانی
در ساحل راست رودخانه گاماسیاب، در اراضی جنوبی بیستون، دیواری طولانی از سنگ تراش و قلوه سنگ و ملات بنا شده است. درازای دیوار یک هزار متر و قطر آن ۲۵۰ سانتیمتر است. نمای خارجی دیوار با سنگ تراشیده شده است و پشت سنگها را با قلوه سنگهای ریز و درشت پر کرده اند. بلندی دیوار ۴ تا ۵ متر است. با توجه به سرستونهای پیدا شده در بیستون، این تصور به وجود میآید که منظور از بنای آن شاید ایجاد کاخی بزرگ به بزرگی قصر شیرین بوده است که نتوانسته اند ساختمان آن را به پایان برسانند. نظریه دیگری نیز وجود دارد که طرفداران آن معتقدند؛ این دیوار سدی برای شکارگاه سلطنتی که تصاویر آن در تاق وسان وجود دارد بوده است. بر دیوار سمت چپ تاق بزرگ نیزاری است که گراز ماهی و مرغابی فراوان در آن دیده میشود. روی این دیوار ساسانی بقایای بنایی از دوره ایلخانی و مغول دیده میشود.
پل خسرو
سنگهای پراکنده ای در کنار رودخانه گاماسیاب وجود دارد که به نظر میرسد سد ساسانی است. در تحقیقات سال ۱۳۵۰ - ۱۳۳۹ مؤسسه باستان شناسان آلمان آمده است: «پل زمان ساسانیان در این نقطه که از ۹ پایه تشکیل میشود و اهالی محل آن را پل خسرو مینامند، روی رودخانه گاماسیاب ساخته شد.» سراسر بستر رودخانه در زیر پل، سنگفرش شده و از این لحاظ با شیوه ساختمانی پلهایی که به دست ساسانیان در خوزستان ساخته شده است، مطابقت دارد. این پلها در عین حال وظیفه تنظیم و تقسیم آب را نیز به عهده داشته و تا حدودی عمل سد بندهایی کنونی را انجام میداده است.
سنگهای تراش خورده ساسانی
در سراسر دهکده بیستون و اراضی اطراف آن، روی سنگهای تراش خورده، یک یا چند علامت و یا خط مربوط به دوره ساسانی را میتوان دید. حدود ۴۲۷ علامت حجاری شده (از حجاران ساسانی و سوریانی) شناسایی شده است. شگفتیهای مجموعه تاریخی بیستون آنقدر زیاد بوده که موجب شد نماینده ایکوموس ثبت جهانی طبیعت بیستون در فهرست میراث طبیعی را پیشنهاد دهد.
|
imann |
10-21-2010 07:24 PM |
موسیقیدانان کرمانشاه
موسیقیدانان
- فهرستی از مشاهیر کرمانشاه در صفحهٔ مشاهیر کرمانشاه قابل دسترسی است.
- رکن الدین مختاری
- مجتبی میرزاده
- محمود مرآتی
- شهرام ناظری
- کیهان کلهر
- علی اکبر مرادی
- سید خلیل عالی نژاد
- کیخسرو پورناظری
- تهمورس پورناظری
- اسماعیل مسقطی
- سوسن
- حشمت الله لرنژاد
- منوچهر طاهر زاده
|
اکنون ساعت 10:14 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)