پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   حسین پناهی، بزرگ مرد کوچک(زندگینامه و آثار و اشعار و یادگاریهای این هنرمند فقید) (http://p30city.net/showthread.php?t=4095)

ترنم 08-13-2013 01:14 PM

حسین پناهی
 

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...Soa-Ey5tXDL_kV







-----------------
تنهاییم را با دیگران تقسیم نخواهم کرد

چون یک بار کردم چندین برابر شد


http://www.roomiran.com/wp-content/u.../4-300x300.jpg

-----------------


http://yasgraphic2009.persiangig.com...203%20copy.jpg

پریشان 08-13-2013 06:33 PM

خدا پرسید میخوری یا میبری؟ و من گرسنه پاسخ دادم میخورم !
چه میدانستم لذت ها را می برند، حسرتها را می خورند ... ؟



بیا یک روز به قبرستان نیچه برویم
و روی مزارِ نیچه دو دسته گل بابونه بگذاریم و بگوییم :
ما از دیار زرتشت می‌آییم!
پیامبری که خدایش هرگز نمی‌میرد!








ترنم 11-24-2013 01:50 AM

حسین پناهی
 

ترنم 01-09-2014 09:45 PM

قطعــا روزي صــدايــم را خــواهــي شنيــد!

روزي کــه نــه صــدا اهميــت دارد،

و نــه روز . . .

حسین پناهی


behnam5555 01-10-2014 05:02 PM

ما از درون زنگ زدیم
مرحوم حسین پناهی هنرپیشه فقید میگفت


بعد از مرگم مردم من را خواهند شناخت!

اینک به بعضی از حرفهای او توجه بفرمایید

سیامک

ازآجیل سفره عید


چند پسته لال مانده است

آنها که لب گشودند؛خورده شدند


آنها که لال مانده اند ؛می شکنند


دندانساز راست می گفت:


پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !



من تعجب می کنم


چطور روز روشن


دو ئیدروژن


با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند


وآب ازآب تکان نمی خورد!



بهزیستی نوشته بود:


شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد


شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد


پدر یک گاو خرید


و من بزرگ شدم


اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت


جز معلم عزیز ریاضی ام


که همیشه میگفت:


گوساله ، بتمرگ!



با اجازه محیط زیست


دریا، دریا دکل می‌کاریم

ماهی‌ها به جهنم!


کندوها پر از قیر شده‌اند

زنبورهای کارگر به عسلویه رفته‌اند


تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند


چه سعادتی!


داریوش به پارس می‌نازید


ما به پارس جنوبی!

رخش،گاری کشی می کند


رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد


سهراب ،ته جوب به خود پیچید


گردآفرید،از خانه زده بیرون


مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند

ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد


وای...


موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!



صفر را بستند


تا ما به بیرون زنگ نزنیم

از شما چه پنهان



ما از درون زنگ زدیم

پناهي


behnam5555 01-13-2014 05:43 PM

شعر زیبای مادر بزرگ (زنده یاد حسین پناهی)

مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم

بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانیم
بی تو

نه بوی خک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟

سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه بود

و ساندویچ دل وجگرده دقیقه سکوت به احترام دوستان و نیکانم
غژ و غژ گهواره های کهنه و جرینگ جرینگ زنگوله ها
دوست خوب من

وقتی مادری بمیرد قسمتی از فرزندانش را با خود زیر گل خواهد برد
ما باید مادرانمان را دوست بداریم

وقتی اخم می کنند و بی دلیل وسایل خانه را به هم می ریزند
ما باید بدویم دستشان را بگیریم
تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند
ماباید پدرانمان را دوست بداریم

برایشان دمپایی مرغوب بخریم
و وقتی دیدیم به نقطه ای خیره مانده اند برایشان یک استکان چای بریزیم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
ما باید دوست بداریم

behnam5555 01-13-2014 06:03 PM

از شوق به هوا

به ساعت نگاه میکنم

حدود سه نصف شب است

چشم میبندم که مبادا چشمانت را

از یاد برده باشم

و طبق عادت کنار پنجره میروم

سوسوی چند چراغ مهربان

و سایه کشدار شبگردان خمیده

و خاکستری گسترده بر حاشیه ها

و صدای هیجان انگیز چند سگ

و بانگ آسمانی چند خروس

از شوق به هوا میپرم چون کودکیم

و خوشحال که هنوز

معمای سبز رودخانه از دور

برایم حل نشده است

آری از شوق به هوا میپرم

و خوب میدانم

سال هاست که مرده ام ...

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

صـدای پای تو که می روی

صـدای پای مــرگ که می آید . . . .

دیـگر چـیـزی را نمی شنوم !

...

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

به خوابی هزار ساله نیازمندم

تا فرسودگی گردن و ساق ها را از یاد ببرم

و عادت حمل درای کهنه ی دل را

از خاطر چشمها و پاها پاک کنم

دیگر هیچ خدایی

از پهنه مرا به گردنه نخواهد رساند

و آسمان غبارآلود این دشت را

طراوت هیچ برفی تازه نخواهد کرد

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

دم به کله میکوبد و

شقیقه اش دو شقه میشود

بی آنکه بداند

حلقه آتش را خواب دیده است

عقرب عاشق.....

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif


صفر را بستند

تا ما به بیرون زنگ نزنیم

از شما چه پنهان

ما از درون زنگ زدیم!

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

شناسنامه

من حسینم

پناهی ام

من حسینم , پناهی ام

خودمو می بینم

...خودمو می شنفم

تا هستم جهان ارثیه بابامه.

سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش

وقتی هم نبودم مال شما.

اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم

با من بگو یا بذار باهات بگم

سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو

ها؟!

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

پیست!!

میزی برای کار

کاری برای تخت

تختی برای خواب

خوابی برای جان

جانی برای مرگ

مرگی برای یاد

یادی برای سنگ

این بود زندگی....

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

شب در چشمان من است

به سیاهی چشمهایم نگاه کن

روز در چشمان من است

به سفیدی چشمهایم نگاه کن

شب و روز در چشمان من است

به چشمهای من نگاه کن

چشم اگر فرو بندم

جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

کهکشان ها، کو زمینم؟!

زمین، کو وطنم؟!

وطن، کو خانه ام؟!

خانه، کو مادرم؟!

مادر، کو کبوترانم؟!

...معنای این همه سکوت چیست؟

من گم شده ام در تو... یا تو گم شده ای در من... ای زمان؟!

... کاش هرگز آن روز از درخت انجیر پایین نیامده بودم ...

کـــاش !

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

دیواره ها برای کوبیدن سر ناز کند

گریزی نیست

اندوه به دل ما گیر سه پیچ داده است

باید سر به بیابانها گذاشت!

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

در

سلام ،

خداحافظ !

چیزی تازه اگر یافتید

بر این دو اضافه کنید

تا بل

بازشود این در گم شده بر دیوار...

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

سالهاست که مرده ام

بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد،

نه شمارش ستاره ها تسکینم...

چرا صدایم کردی ؟

چرا ؟

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

بــی شــــکـــــ . . .

جهــــان را بـــه عشــــق کســی آفـــریـــده اند

چـــون مـــن کـــه آفـــریـــده ام از عشـــــق

جهـــانی بـــرای تـــــو. . .

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

بهزیستی نوشته بود:

شیر مادر, مهر مادر, جانشین ندارد

شیر مادر نخورده مهر مادر پرداخته شد

پدر یك گاو خرید

و من بزرگ شدم

اما هیچكس حقیقت من را نشناخت

جز معلم ریاضی عزیز ام

كه همیشه می گفت

گوساله, بتمرگ

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیرجیر می کنند

ولی خوش به حالشان که لنگه ی همند...

http://www.taknaz.ir/upload/67/0.197..._taknaz_ir.gif

و اما تو! ای مادر!

ای مادر!

هوا

همان چیزی ست که به دور سرت می چرخد

و هنگامی تو می خندی

صاف تر می شود...

ترنم 04-29-2014 02:05 AM

حسین پناهی
 



مصاحبهء شیرین حسین پناهی در اردیبهشت 69+ تصویر کودکی

به گواه همکارانش‌، بازیگری با استعداد عجیب، غریب در فهمیدن دنیا و ارتباط بی‌پرده‌اش با انسان و جهان‌، صاف و ساده و یکدست و از بازیگرانی که تنها می‌توانست خودش را بازی کند.

زنده‌یاد حسین پناهی بازیگر‌، نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس‌، شاعر و نویسنده داستان‌های کوتاه در طول سال‌های حیاتش کمتر راضی می‌شد از دنیای خاص خودش فاصله بگیرد و تن به مصاحبه دهد.

اردیبهشت سال 69 یک مصاحبه خاص با سوالات کوتاه وجواب‌های کوتاه فارغ از نظریه‌پردازی و فلسفه بافی و مباحث عمیق تئوریک برای شناخت بیشتر او در ماهنامه «گزارش فیلم» به چاپ رسید.

نام:

-حسین

نام خانوادگی:

-پناهی

شغل:

-کارمند صدا و سیما

همه شغل‌های قبلی:

-کتابدار در اهواز‌، کاشی فروش در قم‌، محصل در بهبهان‌، چوپان در دژکوه‌، طلبه در شوشتر

اولین‌بار که وارد سینما شدید:

-سال 1349

اولین فیلمی که دیدید:

-جولیا

دلتان می‌خواست در سینما چکاره بشوید:

-کارگردان

اگر در یک جزیره تنها گرفتار شوید و مجبور باشید تا آخر عمر پنج فیلم را هر روزه ببینید‌، کدام پنج فیلم را انتخاب می‌کنید؟

-چنگ و دندان‌، جاده‌، آئینه‌، استاکر‌، نوستالگیا

دلتان می‌خواست کدام فیلم ساخته شده را می‌ساختید:

-اودیسه2001

دلتان می‌خواهد چه فیلمی را بسازید؟

-یک فیلم به اسم «خوابگردها» که از غار شروع می‌شود و در ویرانه‌ای کامپیوتری تمام می‌شود.

از کدام کارتان بیشتر رضایت دارید؟

-هیچکدام

کدام کتاب یا رمان را دوست دارید بسازید؟

-فونتامارا

بهترین کتاب:

-دکتر ژیواگو‌، تنها رمانی که در آن انسان به قدرت طبیعت حضور دارد

چه موسیقی را بیشتر دوست دارید:

-لری و لایت

آیا داستان نیمه نوشته‌ای دارید:

-بله‌،داستانی با عنوان خمیازه سگ

در میان آلات موسیقی کدامیک را دوست دارید‌، آیا بر ساز خاصی مسلطید:

-هیچکدام

به چه نوع فیلم‌هایی علاقه‌مند هستید:

-فیلم‌های مستند

اگر تهیه‌کننده بودید دلتان می‌خواست چه فیلمی را سرمایه گذاری کنید:

-فیلم عشقی

اگر تهیه‌کننده بودید به کدام فیلمساز پول می‌دادید تا فیلمش را هر طور که می‌خواهد بسازد:

-به خودم برای ساختن «خوابگردها»

اگر مجبور شدید سینما را رها کنید دوست دارید چکاره بشوید:

-داستان‌نویس

از کدام شخصیت در فیلم‌هایی که دیده‌اید خوشتان آمده است:

-از «زاخار» مستخدم فیلم آبلوموف

دلتان می‌خواست با کدام کارگردان معروف همکاری می‌کردید:

-با آندری تارکوفسکی

بهترین فیلم:

-آئینه

بهترین کارگردان:

-آندری تارکوفسکی

بهترین بازیگر مرد:

-داستین هوفمن

بهترین بازیگر زن:

-(بازیگر زن فیلم عیس بن مریم زفیرلی)

بهترین فیلم ایرانی:

-دستفروش

بهترین کارگردان ایرانی:

-سهراب شهید ثالث

بهترین بازیگر مرد ایرانی:

-اسماعیل محمدی

بهترین بازیگر زن ایرانی:

-سوسن تسلیمی

بهترین منتقد ایرانی:

-بابک احمدی

بهترین رمان ایرانی:

-بوف کور

بهترین رمان خارجی:

-دکتر ژیواگو

بهترین فیلمنامه ایرانی:

-جاده‌های سرد،‌ غریبه و مه ‌، بایسیکل ران

نظرتان درباره مطبوعات:

-همان نظری که سرما خورده نسبت به انبوه شلغم‌ها دارد

چه شعری را در اوقات تنهایی زمزمه می‌کنید؟

-جز افسون و افسانه نبود جهان

که بستند چشم خشایارها(علامه طباطبایی)

دلتان می خواهد فرزندتان در سینما کار کند؟

-بله

پدرتان دلش می‌خواست شما در سینما کار کنید؟

-ابدا

فرزندان از شغل شما راضی است؟

-نه همیشه

اولین برخوردتان با اثری که با نام شما پخش شد چه بود؟

-برای اولین بار واقعا کله‌ام سوت کشید.

هنر با نظم سازگارتر است یا با بی‌نظمی؟

-با بی‌نظمی

در کارتان آدم منظمی هستید؟

-تا حس در لحظه چه حکم کند

اولین کسی که از آثار شما خبر دار می‌شود چه کسی است؟

اولین بداقبالی که به من برسد،‌یا من به او برسم . البته به غیر از فرزندم‌، چون او با کوچکترین حرکتی جهانی‌بینی‌ام را عوض می‌کند.

سینما:

-دیده بانی بر روشنایی‌ها و تاریکی‌ها

تلویزیون:

-تلویزیون سینمای همه اقشار است‌، حقوقدانان و بچه‌ها

بهترین سریال تلویزیونی:

-رامون کاخال

بهترین مستند تلویزیونی:

-دنیا در آتش و چنگ و دندان

به طور متوسط روزی چند ساعت تلویزیون می‌بینید:

-سه ساعت

خرید خانه می‌کنید:

-نه

نظرتان درباره زندگی:

-زندگی مجموعه مکرری است پر از امید و تخم‌مرغ‌، سوسک و فلسفه و عشق

درباره اوشین:

-اوشین برنامه موفق تلویزیونی است و مشت محکمی به دهان آنهایی که به آینده فرهنگی بشر امیدوارند!

درباره حافظ:

-حافظ یگانه است ولی از وقتی شعرهایش چاپ نفیس می‌شود زیاد از او خوشم نمی‌آید

اگر جای ژاور در بینوایان بودید چکار می‌کردید؟

-فرانسه را وجب به وجب می‌گشتم

بهترین نمونه عشق در ادبیات:

-دزد مونا در اتللو

درباره رابین هود:

-عاشق حرکات ابلهانه کردن او هستم

درباره پلنگ صورتی:

-پلنگ صورتی آن روی سکه اسکندر و مارگارت تاچر و ژان پل سارتر است

درباره خیام:

-خیام نوع سیاه و سفید حافظ است

چه پوستر معروفی را خیلی دوست دارید:

-پوسترهای کاهی یا کهنه

نظرتان درباره چارلی چاپلین:

-چارلی چاپلین را به اندازه دائی‌ام دوست دارم

بهترین فیلمی که تا آخر تماشا کردید:

-یک فیلم ایتالیایی به اسم خانم دکتر

نظرتان درباره مولانا:

-نمی‌شناسم

نظرتان درباره لنز زوم:

-زوم شیطنت چشمی است مسلط که آدم را به یاد سگ و پاچه می‌اندازد

چه رنگی را بیشتر دوست دارید:

-زرد

بهترین تفریحتان چیست:

-تماشای فوتبال و طراحی‌های ناشیانه

در تنهایی از چه چیزی خودتان خوشتان می‌آید:

-از چشم‌هایم

وقتی تصویر چاپ شده‌تان را می بینید چه حسی دارید:

-دلم به حال خودم می‌سوزد و احساس می‌کنم روحم هیچ ربطی به جسمم ندارد

بهترین ساعت کار هنری:

-یازده تا 2 نیمه شب

در یک روز معمولی از صبح تا شب چه کار می‌کنید:

-انتظار می‌کشم

تلخ‌ترین خاطره در کار:

-تب و لرز در بیابان‌های سمیرم در فیلم در مسیر تندباد

شیرین ترین خاطره در کار:

-توافق بدون یک کلام در دستمزد فیلم باغ و آدم

احساس شرم از آزاردن کسی:

- یک‌بار مادرم را سرنماز سرنگون کردم

احساس ناراحتی از برخورد بد کسی

- یک‌بار همه شیربرنج سحری مادرم را خوردم

دلتان می خواهد در چه سنی بمیرید:

-در سن چهل سالگی



-بنویسند(ما چیستیم جز ملکولهای فعال ذهن زمین که خاطرات کهکشان‌ها را مغشوش می‌کنیم)

حسین پناهی متولد 6 شهریور 1335 در 14 مرداد 1383 در سن 48 سالگی دار فانی را وداع گفت.



منبع: isna.ir


ترنم 06-25-2014 12:42 AM

حسین پناهی
 


اکنون ساعت 06:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)